دانش > طبیعت - در بین زلزلهشناسان این بحث درگرفته که آیا زمینلرزههای بسیار بزرگ سالیان اخیر، تنها یک تصادف و پیک آماری هستند یا نشان از رخدادهای بزرگتری دارند؟
مجید جویا: از اواخر سال 2004 / 1383، سیلی از زلزلههای بزرگ و سونامیهای پیامد آنها، دنیا را تکان داده است، ابتدا تمام آب اقیانوس را به جزایر اندونزی کوبید، سپس شیلی را زیرورو کرد، و در نهایت هم آن بر سر ژاپن آورد که دیدیم و خواندیم. زلزلههایی با این قدرت، به ندرت رخ میدهند: از سال 1900 تاکنون، تنها 7 زلزله با قدت بیش از 8.8 ریشتر (زمینلرزهای که شیلی را لرزاند) در سراسر زمین ثبت شدهاند.
پس چه شده که سه تا از این هفت زمینلرزه تنها در یک بازه زمانی نسبتا محدود شش سال رخ دادهاند؟ در حالی که برخی از دانشمندان ادعا میکنند که این «ابر لرزهها» ممکن است پیشقراولان طوفانی از زمینلرزههای بسیار بزرگ باشند، خیلیهای دیگر به توضیح دیگری باور دارند که بر مبنای آن، موجی از زلزلههای بزرگ که زمین را فرا گرفته ، چیزی بیش از یک نوسان آماری نیست.
به گزارش نیچر، چارلز بیوف، زلزلهشناس بازنشسته سازمان زمین شناسی ایالات متحده (USGS) در دنور کلرادو میگوید سیل اخیر زلزلهها در اقصی نقاط زمین، تا حد زیادی شبیه به مجموعه زلزلههایی است که در نیمه قرن گذشته رخ داده ات. زمینلرزههای آن دوره که شامل 3 زمینلرزه با قدرت بیش از 9 ریشتر بود، ابتدا کامچاتکا، بعد شیلی و در نهایت آلاسکا را در یک بازه زمانی 12 ساله لرزاند. به گفته بیوف که در گردهمایی سالیانه انجمن زلزله شناسان امریکا در ممفیس تنسی سخن می گفت، احتمال این که زلزلههایی با چنین قدرتی در چنان بازه زمانی کوتاهی رخ دهند کمتر از 4 درصد است.
در بهروزرسانی تحلیلی که اولین بار در ژوئن 2005 / خرداد 1384 منتشر شد، بیوف و همکارش دیوید پرکینز، از زمینشناسان سازمان زمینشناسی امریکا، ادعا کردهاند که دور تازه زمینلرزههای بزرگ شاید نشاندهنده آغاز یک دوره از ابر لرزهها در سراسر زمین باشد. به گفته بیوف، با توجه به مدل طراحی شده آن دو، احتمال این که یک زمینلرزه دیگر با قدرت یبش از 9 ریشتر یا بیشتر در 6 سال آینده رخ دهد، تقریبا 63 درصد است.
با در نظر گرفتن گزارشهایی که اکنون دانشمندان در مورد قدرت شگرف زلزله 9.0 ریشتری توهوکو که در 11 مارس 2011/ 20 اسفند 1389 ژاپن را درهم نوردید، میدهند، این هشدار ترسناکتر به نظر میرسد. در جریان این همایش، پژوهشگران اعلام کردند که شوک اصلی زمینلرزه، یک واسطه زلزلهای تا پیشاز این قفل شده را، در ناحیهای به درازای 250 کیلومتر و پهنای 170 کیلومتر دچار گسست کرد. به رغم اینکه قسمت عمده انرژی زلزله در دو دقیقه اول آن آزاد شد، پسلرزههای متعدد (که خیلی از آنها بیش از 6.4 ریشتر قدرت داشتند) در 20 دقیقه پس از آن رخ دادند. به گفته پژوهشگران، زمینلرزه و پسلرزههای آن، روی هم رفته مناطقی را دچار گسست کرد که تا پیش از آن، در 5 زلزله جداگانه میلغزیدند. در نتیجه، کل منطقه شمالی هونشو که بزرگترین جزیره ژاپن است، تقریبا یک متر به سمت شرق جابجا شد، در حالی که ناحیهای که کمترین فاصله را با مرکز زلزله داشت، 5.4 متر به طور افقی جابجا شد و یک متر هم از ارتفاع آن کاسته شد؛ و این فرونشست ناگهانی، سبب افزایش خسارات سونامی مرگباری شد که دقایقی بعد جزیره را در نوردید.
با این وجود، به گفته خیلی از دانشمندان، همسانی ظاهری چنین ابر لرزههایی، که شامل زلزلههای اخیر در اندونزی، شیلی و ژاپن میشود، میتواند بدون هیچ ارتباط مستقیمی بین آنها رخ داده باشد. ریچارد آستر، پژوهشگر ژئوفیزیک در موسسه معدنکاوی و فناوری نیومکزیکو میگوید: «هنگامی که شما تستهای آماری انجام میدهید، غالبا به اعداد هیجانانگیزی میرسید». این خوشهبندیها را میتوان در مورد زلزلههای کوچک هم انجام داد. از سال 1900، تنها 4 زلزله با قدرت بیش از 8.5 ریشتر اتفاق افتاده است. وی میافزاید در حالیکه زلزلهشناسی مدرن تنها کمی بیش از یک قرن قدمت دارد، فرایندهای زمینشناختی که منجر به وقوع زمینلرزههای بزرگ میشوند، بیش از صدهاهزار سال زمان بردهاند تا به اینجا رسیدهاند.
به دنبال الگو
در یک تحقیق دیگر، اندرو مایکل، زلزلهشناس سازمان زمینشناسی امریکا در منلوپارک کالیفرنیا، دادههای مربوط به زلزلههای بزرگ را بررسی کرد تا شواهدی از خوشههای زلزلهای و ارتباط بین آنها پیدا کند. به جای استفاده از یک حد مشخص برای دامنه زلزله، او تحلیلهای آماری متعددی را با استفاده از حدهای پایینی متفاوت قدرت زلزله انجام داد تا به الگویی برای زلزلههایی که در بازههای زمانی چند ماهه تا چند ساله رخ داده بودند برسد؛ و البته هیچ چیزی پیدا نکرد. او میگوید: «من خیلی چیزها را آزمودم و هیچ دلیلی نیافتم که به استناد آن بتوانم تصادفی بودن این خوشهها را رد کنم.»
البته این بدان معنی نیست که زلزلههای بزرگ، سبب تحریک فعالیتهای زمینشناختی دیگر نمیشوند. تقریبا 4 ماه بعد از این که زلزله سال 2004 اندونزی را لرزاند، زلزله دیگری با دامنه 8.6 ریشتری، درست در همان ناحیه رخ داد که به گفته دانشمندان، نتیجه باز توزیع فشار در زیر پوسته زمین در اثر زلزله اول بود. به گفته آستر، عموما دامنه این جابجایی فشارها محدود به ناحیه کوچکی در همان همسایگی است. البته وی میافزاید به رغم وجود شواهدی دال بر اینکه حرکت زمین در اثر زلزلههای بزرگ، سبب تحریک زلزلههای کوچکی در هزاران کیلومتر دورتر میشود، هیچ نشانهای وجود ندارد که بتوان ادعا کرد چنین تحریکی برای زلزلههای بزرگ هم اتفاق میافتد.
تحقیق دیگری نیز که به تازگی منتشر شده، این ادعا را تایید میکند. تام پارسونز، زلزلهشناس سازمان زمینشناسی امریکا به همراه آرون ولاسکو از دانشگاه تگزاس در الپاسو، بانکهای اطلاعات زلزلههای سازمان زمینشناسی را بررسی کردند تا دریابند که آیا زلزلههای 7 ریشتری و بالاتر، سبب تحریک زلزلههای متوسط در نقاط دیگر جهان شدهاند یا خیر. در بازه زمانی 1979 / 1358 تا 2009 / 1388، 205 زلزله بالای 7 ریشتر رخ دادهاند. به رغم اینکه خیلی از این زلزلهها سبب بروز پسلرزههای محلی در روزهای بعد از وقوع شدهاند، پارسونز و ولاسکو هیچ افزایش متناظری را در تعداد زلزلههای 5 تا 7 ریشتری که در فواصل دور از این زلزلهها رخ میداد، مشاهده نکردند.
در این تحلیل، همچنین ادعا شده که بعد از یک زلزله بزرگ، بازتوزیع فشار در گسلهای نزدیک به مرکز زلزله، به فاصلهای در محدوده 2 یا سه برابر طول گسل اصلی زلزله محدود میشود. به گفته پارسونز، این بدان معنی است که حتی ابر لرزهها هم نمیتوانند سبب بروز زلزلههای بزرگی در فاصله بیش از 1000 کیلومتر از مرکز خود شوند.