مهران مدیری از زبان یکی از همکاران سابقش، کامران ملک‌مطیعی


چند روزی است که بیشترین کار من جواب دادن به سوالات بروبچه ها تو فیسبوک شده درمورد ویدئوی کار جدید مهران مدیری. خیلی ها نظر من رو خواستارشدن که بهتر دیدم همینجا بنویسم. بعضی ها این کار رو یک اثر بی بدیل میونن وبرخی دیگر هم نظری دیگر دارن. من تمام این سالها راجع به مهران سکوت کردم والبته باز هم قصدم سکوت بود. اما تعداد نامه های دریافتی بحدی بود که ناچارم کمی بگیم!!!

بخش اول: آشنایی

آشنایی من با مهران برمیگردد به حدود بیست و دو سال پیش. من خدمت سربازیم تمام شده بود ومجددا برگشتم سر کارم تو رادیو در میدان ارک. مدیران رادیو گروهی از بازیگران تاتر رو آموزش داده بودن که بطور موازی در کنار قدیمی ها نمایش ضبط کنن. این سیاست بخاطر این بود که اگه قدیمی ها به هر علتی دست از کار کشیدن بقول معروف زاپاس داشته باشن. میکاییل شهرستانی، دانیال حکیمی، محمد عمرانی،علی عمرانی، شهین علیزاده و خیلی های دیگه که بعدا این گروه نه تنها در مقابل ما نایستادند که کنار ما بودند و با خیلی هاشون دوست گرمابه و گلستان شدیم. مهران هم از طریق علی عمرانی به این گروه ملحق شد. خیلی با استعداد بود وما خیلی زود با هم دوست شدیم. سال شصت و هشت ثریا قاسمی قرار شد یک مجموعه ی پنج قسمتی رو برای تلویزیون کار کنه به اسم مشت های کوچک. ثریا تمام نقش هایش از بین بچه های رادیو انتخاب کرد وبه توصیه من در دو قسمت هم به مهران رل داد. یکی از نقشهاش یک سیاه پوست بود که دیالگ نداشت وقاطی جمعیت راه میفرفت. نقش دومی که مهران بازی کرد نقش یک سرباز فرانسوی بود. من نقش سرجوخه را بازی میکردم. روز اولی که من به ثریا پیشنهاد دادم که منو مهران این دو سرباز رو شخصیت رو بازی کنیم زیر بار نرفت. میگفت این دو شخصیت کمدین مهران نمیتونه. بعد از یک ساعت گفتگو قرار شد تست بزنیم واگه نشد موضوع منتفی است. با مهران صحبت کردم وتقریبا با کمی بداهه کارو اتود زدیم. سکانس اول رو که تمرین کردیم وثریا دید و خندید (ثریا آدم بد خنده ایست) نقش مال مهران شد. این اولین کار تلویزیونی مهران بود. البته مهدی کسائیان وحمید رضا یزدانی هم نقش های جدی کار را بازی میکردند.

آن سالها من به اتفاق مرحوم مهرداد خسروی برنامه عصرانه رو برای رادیو مینوشتم. داریوش کاردان هم بعدا بغیر اجرا مینوشت و در کل برنامه شنونده زیادی داشت. همین گل کردن عصرانه بعنوان یک برنامه طنز متفاوت که الحق اجرای خوب داریوش اصل آن بود باعث شد که مهرداد بتواند تهیه کنندگی یک برنامه نوروزی را بگیرد. اینجا بود که من از اکیپ عصرانه جدا شدم واز گروه عصرانه مهرداد وداریوش رفتن برای ساخت این برنامه نوروزی. علی عمرانی بعنوان کارگردان هنری انتخاب شد و او هم یکبار دیگه مهران رو به عنوان بازیگر دعوت کرد. مهران استعداد زیادی در تقلید آدمها داشت و این برنامه که بعدا نوروز هفتادودو نام گرفت سکوی پرتابی شد برای مهران. اون مرحوم نوذری رو تقلید کرده بود ومورد استقبال تماشاگران قرار گرفت. وبعد کار پشت کار برای مهران سریال باغ گیلاس ساخته مجید بهشتی ودیدار ساخته محمدرضا هنرمند وبعد ساعت خوش ودر ادامه دوسال ممنوع الکاری مهران که دلیلش بماند

بخش دوم: شروع مجدد

مهران بعد از آن دوره دوساله ممنوع الکاری مهران بار دیگه شروع کرد ومن دیگه مهران رو ندیم. اما کارهاش رو دنبال میکردم. هرچند نوع کارهاش به مذاق من خوش نبود اما ازاینکه موفقه خوشحال بودم. طی این سالها من فقط شش بار مهران رو دیدم. یک بار در جشن اختتامیه زیر آسمان شهر یک بار در لوکیشن پلاک چهارده_یک بار در لوکیشن پاورچین _بار دیگر سر لوکیشن جایزه بزرگ ویکبارهم در لوکیشن باغ مظفر ودر نهایت یکبار هم اتفاقی در خیابان. مهران بخاطر شرایطی که پورمحمدی برایش ایجاد میکرد پلکان ترقی رو هر روز بالا و بالاتر رفت ومیرود(پورمحمدی برادر همان پورمحمدی وزارت اطلاعات است) ایشان از شبکه یک به شبکه پنج رفت مهران رو با خودش برد. به شبکه سه رفت مهران را برد. به نوعی دم این دو به هم گره خورده

بخش سوم: برره

برره که پیش در آمدش از یکی از کارکترهای مجموعه یادم نیست پاورچین بود یا نقطه چین با بازی جواد رضویان بنام داود دوبرره ای شروع شد پرژه ای بود که طرح اش در حد یک نصفه صفحه به تصویب رسید واتفاقا مورد توجه هم قرار گرفت. طرحی که برای تخریب دوره پهلوی شکل گرفت. اما این ظاهر کار بود. در حقیقت این پروژه نعل وارونه بود. متن ها به روز نوشته میشد وسوژه دیکته میشد. برای نمونه ماجرای تحصن نمایندگان ششم که مهران آنها را به سخره گرفت. بگذریم از رواج برخی از کلمات که تا امروز هم بر زبان مردم جاریست.

بخش چهارم: باغ مظفر

باغ مظفر یک دکان پرسود بود برای مهران و برادران آقاگلیان. بهانه ای بود برای تبلیغ کالا های جور واجور از شامپوی سر بگیر تا اسپاگتی. بگذریم که باکس آگهی پس وپیش ووسط این سریال با پخش ثانیه ای یک میلیون تومان سود سرشاری را نصیب امور بازرگانی وبرادران آقاگلیان کرد. اما مردم همچنان نشستن و دیدن حال کردن. عیبی هم ندارد.

بخش پنجم: مرد هزار چهره

دو قصه از عزیز نسین بنام موخوره و آدم بی شناسنامه بدون ذکر نام نویسنده (چون بخاطر حمایت از سلمان رشدی مورد غضب قرار گرفت) دستمایه نوشتن و ساخت این سریال شد. کار با حضور بازیگران خوب کار بدی از آب در نیامد و دیدنی بود. من شک نکردم که مهران راهش را پیدا کرده.

بخش ششم: مرد دو هزار چهره

ادامه مرد هزار چهره اما بد. مثل سایر ادامه سازی ها ازجمله زیر آسمان شهر ناموفق. اما باز هم مردم نشستند و دیدند و مهران همچنان محبوب

بخش هفتم: قهوه تلخ

پیرامون این مجموعه حرف وحدیث بسیار زده شده. بعضی ها معتقدن که چون مهران به دیدار رهبری نرفت تلویزیون کارش را توقیف کرد. برایش درود فرستادن و ستایشش کردن. مهران و برادران آقاگلیان موج سواران خوبی هستند. چه تظمینی برای فروش این کار بهتر از این. اما اصل قضیه چیز دیگریست. این طرح در تلویزیون و در شبکه سه به تصویب رسید. همزمان دکورهای کار در حال ساخت بود. پیش پرداخت هم گرفته شد. اما مزه پول درشت که قبلا از طریق ساخت مجموعه باغ مظفر زیر زبان مهران و آقاگلیانها رفته بود بطور ناگهانی به تلویزیون اعلام میکنند که در صورتی حاظر به ساخت کار هستند که پول باکس آگهی وتبلیغات جاری در سریال متعلق به آنها باشد!!! کار را تعطیل میکنند و منتظر جواب تلویزیون میشوند. در نهایت شبکه اعلام میکند که حاظر به انجام این کار نیست. دوستان که فکر میکردن سنبه شان پر زوراست قافیه رو میبازن ومیماند با یک لوکیشن دکور زده وقراردادهای بسته شده پولهایی که باید به عوامل پرداخت کنن. وشبکه وئدیوی خانگی تنها راه نجات کار روی دست مانده میشود. بعد هم که مردم به احترام مهران سی دی ها رو کپی نمیکنن و با خرید نسخه اورژینال در هفته اول سود میلیاردی نسیبشان میشود. من بمیرم تو بمیری با شایعه عدم حضور مهران در مراسم دیدار با رهبری باعث فروش هزار چندان بقیه نسخه های سریال میشه ومهران یک بار دیگه از آّب گل آلود ماهی میگیره. اما در همین زمان در مهمونی افطار احمدی نژاد میره یک سری سی دی به عنوان هدیه میده به ایشون. در سمینار ائمه جمعه کشور هم هفتصدپکیج به شرکت کنندگان هدیه میشه. بعد هم رئیس کمسیون فرهنگی مجلس رسما اعلام میکنه که بخشی از بودجه قهوه تلخ از طریق مجلس پرداخت شده!!!

من چند قسمت از این سریال رو دیدم تا قبل از اینکه از روی سایتها برداشته بشه. چون مهران سفری به آمریکا داشت و مجموعه رو در آمریکا وکانادا به ثبت رسوند. کجای این سریال ضد رژیمه؟ مردم هستن که دلشون میخواد بیخود و بی جهت مسائل مطرح شده در این سریال رو به مسائل خودشون ربط بدن. سوژه کار هم که دستبرد آشکارا از رمان ماشاالله خان در بارگاه هارون الرشیده. وزارت ارشادی که به کتاب خوشه های خشم اجازه نشر مجدد نمیده یا نویسندگان و شاعرانی که بخاطر یه جمله کتابشون اجازه نشر پیدا نمیکنه وفیلمسازانی که سالهای سال نمی تونن فیلم بسازن چطور به این کار مجوز میده؟ اصلا به این قضیه فکر کردین؟

بخش هشتم: وئدیوی منتشر شده

کار رو بطور کامل دیدم ودر صفحه فیسبوک هم گذاشتم. در پی آن کامنت هایی بود که دریافت کردم ونامه هایی که برایم آمد که اصرار به ابراز نظرم داشتن. یکبار دیگه کار رو با دقت دیدم واز دیدن برخی از همکارانم در سابق واقعا شرمنده شدم. کاری که در حد نمایشهایی که در عروسی ها اجرا میشه هم نبود. امروز که اعلام شد نویسنده این کار خشایار الوند بوده والوند اعلام کرد که این کار چهار سال پیش ساخته شده و قرار بوده در آرشیو باشه و نمیدونن که چه جوری لو رفته؟ راست هم میگه چون کار فاینال کات شده اما هنوز تیتراژ اول و آخر نداره اما زمان برای حک تیتراژ ملاحظه شده. اما لو رفتن یا نرفتن این کار توجیه خوبی برای انجام کاره؟

دوستان عزیزی که رگ غیرتشون برای این کار ور قلمبیده اصلا فرق طنز و فکاهه و هجو و هزل رو میدونن؟ قصد من دفاع از شبکه های ماهواره ای نیست. خیلی از این شبکه توسط کسانی مدیریت میشه که سر سوزنی با برنامه سازی و تلویزیون آشنایی ندارن. اما این دلیل بر اینکه همه رو با یک چوب بزنیم؟ برای اینکه بگیم این شبکه ها مبتذله جنسی ترین شوخی هارو درلفافه بکنیم؟ از بزرگی و تنگی حرف بزنیم؟ که اگه اولاد خردسالتون معنی اش رو پرسید ندونی چی بگی؟ تمام خانمها و آقایونی که از ایران مجبور به خروج شدن فاحشه و مفعولند؟ ساختن این کار نمایشی چگونه آسیب شناسی است که من نمی فهمم؟ مولیر کبیر در کدام نمایشش لجن پراکنی کرده به نام کمدی؟ واقعا طنز نویس واقعی از این ابزاز برای بیان مطلب اش استفاده میکند؟ در تمام جوامع دمکراتیک با مقامات طراز اول شوخی میکنن. اما کجای دنیا برای خندوندن مردم خواهر مادر آدمها رو دست آویز قرار میدن؟ بهر حال مهران مدیری هنوز میتونه کمدین بزرگی باشه و طرفداراش برن واسه خرید کارهاش تو صف واستن. شاید هم در راستای هدفمند کردن یارانه ها سی دی های قهوه تلخ به خانواده ها تعلق بگیره اما به نظر من آینده همه چیز رو روشن میکنه؟


Original thread: مهران مدیری از زبان یکی از همکاران سابقش، کامران ملک‌مطیعی, Author: یاسمین, Site: تالار گفتگوی پرشین پت(مای پت)