تاخیر در ازدواج ناهنجاری اجتماعی است؟
چه کمبودهایی به این موضوع دامن می زند؟
آیا صاحبنظران ازدواج زودهنگام را توصیه می کنند؟
چه راه حل هایی برای حل این مساله وجود دارد؟
آثار روحی وروانی، جنسی و جسمی تاخیر در ازدواج چیست؟
بین کمبودهای موجود در حوزه های اقتصادی اجتماعی و فرهنگی و تاخیر در
ازدواج جوانان رابطه ای وجود دارد و این 2 از یکدیگر تاثیر می پذیرند؟
به عقیده گروهی از کارشناسان اجتماعی،
تغییر در هویت جنسی زنان، باز تعریف زنانگی (شامل تمایل به اشتغال، تحصیل و ...)،
بازتعریف مردانگی (که با مشكلات اشتغال و بیكاری، بلوغ اجتماعی دیررس همراه است) ،
هزینههای بالای زندگی،
شرایط سنگین ازدواج،
كاهش سرمایه اجتماعی،
تغییر در ملاکهای منزلت اجتماعی،
جدایی و تفكیك هر چه بیشتر جنسیتی،
ناچیز بودن و عدم گسترش كافی عرصه عمومی،
ناكارآمدی خانواده در حمایت از جوانان و به طور كلی ضعف شبكههای حمایت اجتماعی،
ضعف نظامهای تامین اجتماعی،
دسترسی سهلتر برای داشتن مناسبات جنسی خارج از زناشویی،
گسترش و تنوعپذیری شیوههای ارتباط بین دو جنس،
به هم خوردن توازن دو جنس در بازار ازدواج
از عوامل تاثیر گذار در تاخیر در
ازدواج محسوب می شوند. تاخیر در
ازدواج و بالارفتن سن
ازدواج می تواند تاثیرات منفی در حوزه های سلامت روحی و روانی و جنسی و جسمی افراد به ویِژه قشر جوان داشته باشد. در همین زمینه و با توجه به حساسیت و اهمیت این موضوع و گرفتن پاسخی برای پرسش های مطرح درباره این موضوع به گفتو گو با کارشناسان نشستیم تا از عواقب تاخیر در
ازدواج در حوزه های مختلف بگویند.
نگاه اول: درسنین بالا پتانسیل های فرد کم میشود
حجت الاسلام محمد حسین سعیدی،مدیر مرکز مشاوره بیان،مدرس حوزه و برگزار کننده جلسات آموزش خانواده و زوجها
: مساله تاخیر و بالارفتن سن
ازدواج برای بیشتر افراد به عنوان عمل منفی تلقی می شود و قابل تجویز نیست،اما به صورت موردی و شخصی برای بعضی از افراد قابل تایید است و می شود آن را تجویز کرد.
در مورد عده ای به خاطر برخی موانع و
مشکلات و روحیه شخصی شان صلاح نیست تشکیل خانواده بدهند. افرادی که دارای سازگاری نیستند،اخلاق و روحیه شان موجب اذیت و آزار و ظلم به همسرشان می شود و شاید حتی نسلی که این افراد از خود به جای می گذارند دچار
مشکلات فراوانی باشند. بنابراین باید این گروه از افراد را از این مساله مستثنی کرد.
اما توصیه به
ازدواج به موقع برای سایر افراد توصیه می شود و این توصیه واجب و ضروری است. از آن جهت که
ازدواج تاثیر تکاملی بر افراد دارد. پختگی ها و ویژگی های مثبتی با انسان در اثر
ازدواج به وجود می آید و ایجاد تعادل در روحیات ،افکار، اخلاق و شیوه زندگی فرد از دستاوردهای
ازدواج است. اگر سن
ازدواج بالا رود بعضی پتانسیل های فرد که باید صرف استحکام کانون خانواده و تربیت فرزندان شود از بین می رود.
کشش غریزی و جنسی که خداوند در وجود زن و مرد قرار داده است باید پشتوانه تربیت فرزندان و کانون خانواده قرار بگیرد و اگر فرد وقتی در اوج دارایی این کشش و قدرت است از آن استفاده نکند می شود گفت به نوعی به هدر رفته است. مساله افزایش فاصله سنی با فرد و فرزندان هم مطرح می شود و درک متقابل بین والدین و فرزندان شکل نمی گیرد.
بر قرار نکردن رابطه جنسی در افراد سالم، نوعی خویشتن داری محسوب می شود و فردی که دیر
ازدواج می کند اگر قبل از
ازدواج با جنس مخالف رابطه برقرار کرده باشد، افراد را دچار تنوع طلبی می کند. به نوعی که نمی توانند نسبت به همسرشان احساس رضایت داشته باشند. این افراد در واقع نیازهای خودشان را توسعه دادند.
فرد بر اساس ارتباطات زیادی که داشته حتی نگاهشان نسبت به کسانی که همسر دارند دچار نوعی نگاه خاص می شوند و برای مثال به موضوع جنسیتی، نگاه خریدارانه دارند. انباشت خاطرات و تجربیات از این روابط در آینده می تواند برای زندگی مشترک مشکل ساز شود.
در کنار این موارد در سن پایین تر انطباق و سازگاری افراد بیشتر است. در سنین بالاتر انطباق زوجها سخت تر است چون چهارچوب ها شکل گرفته است، امکان تغییر کم است و بنابراین افراد نمی توانند با یکدیگر به تفاهم برسند. در آخر باید توجه کنیم، وقتی میتوانیم بر پایین بودن سن ازدواج تاکید کنیم که مولفه های لازم برای ازدواج را دارا باشند.
نتایج تاخیر در ازدواج
1. از دست دادن پتانسیلهای جوانی
2. فاصله سنی زیاد با فرزندان
3. روی آوردن به روابط نامشروع
4. تنوع طلبی جنسی
5. اضطراب
6. نرسیدن به مراحل بالای رشد انسانی
7. انزوا طلبی
8. افسردگی مفرط
9. احساس بی ارزش بودن
نگاه دوم: برطرف نشدن نیاز جنسی،زمینه ساز ناهنجاری های دیگر
اصغر نوروزی، کارشناس ارشد روانشناسی، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد مازندران:
ازدواج امری شخصی برای افراد محسوب میشود و امکان دارد کسانی تمایل به ازدواج نداشته و دیرتر ازدواج کنند. اما عده ای تمایل دارند و امکانات اجتماعی اقتصادی و فرهنگی برایشان فراهم نیست. به طور طبیعی هر یک از نیازهای انسان که برآورده نمی شود 2 مشکل اساسی مطرح می شود، فرد در رشد و برخورد روانی خود به مراحل بالای رشد انسانی دست پیدا نمی کند.
یعنی
فردی که نیازهای جنسی شدید دارد ولی نمی تواند آن را برطرف کند چطور می تواند به امنیت خود فکر کند؟ چطور می تواند در این جامعه پرخاشگری نکند و در مدیریت خود موفق باشد.باید امکاناتی فراهم شود تا
ازدواج کردن تسهیل شود و البته در کنارش برای تحکیم آن هم تلاش کنیم.
طبیعی است وقتی کسی نیازی دارد و نیاز او برطرف نمی شود هم از بعد روانی و هم ازبعد امنیت روانی دچار مشکل می شود. این می تواند زمینه ساز آسیب های بعدی هم باشد. تحقیقات نشان داده است وقتی فرد نیاز جنسی دارد یا به اصطلاح تحریک شده است اما امکان ارضای نیاز او وجود ندارد تا 24 ساعت مضطرب است و تنش دارد. این تنش براساس اصل بقای انرژی از حالتی به حالت دیگر تبدیل می شود.
نگاه سوم: خودارضائی،انزوا و افسردگی ،نتایج تاخیر در ازدواج
دکتر حسن میرزا حسینی،روانشناس، مدرس دانشگاه قم: به دلیل گرایش به مدرنیته و فاصله گرفتن از سنت ها و شرایط اقتصادی و اجتماعی سن
ازدواج افزایش یافته است. جوانها برای اینکه شغل و درآمد بهتری داشته باشند یا اینکه تحصیلات خود را ادامه بدهند مجبور به تاخیر انداختن در ازدواجشان هستند.
افزایش سن
ازدواج تبعات زیادی دارد و مسوولان باید به فکر این مساله باشند. سن بلوغ برای دختران و پسران 15-16 سال است. همزمان با سن بلوغ نیازهای جنسی و عاطفی فرد بروز پیدا می کند. جوانان تمایل به مستقل شدن دارند و می خواند شغل ثابت و جهت گیری های آینده شان به طور کلی روشن باشد و خود و زندگی اجتماعی شان هویت مشخصی داشته باشند.
وقتی در ازدواج تاخیر می افتد احساس تنهایی و بی ارزشی افراد را می گیرد، جوان نمی تواند نیازهای عاطفی خود را برطرف کند، در حالی که
میل به دوست داشتن و دوست داشته شدن در جوانی به اوج خود می رسد. جامعه در زمینه رفع نیازهای جنسی جوانان مجرد فکری نکرده است،بنابراین جوانان راهی برای ارضای نیازهای خود ندارند و تنها راه ارضای نیازهای آنها
ازدواج است.
بعضی از جوانان به شدت این میل را سرکوب می کنند و ممکن است دچار
مشکلات وسواس گونه فکری و مذهبی شوند. گاهی ممکن است به
خود ارضایی روی بیاورند که البته این مورد هم تبعاتی دارد. با توجه به اینکه نگرش منفی نسبت به این مورد وجود دارد، ممکن است فرد هم به لحاظ روحی و هم به لحاظ جسمی دچار مشکل شوند.
افسردگی و اضطراب،احساس انزوا و سرخوردگی تبعات به تاخیر افتادن سن
ازدواج است.
برقراری رابطه های کوتاه مدت با عنوان دوستی با جنس مخالف هم از تبعات دیگر این مساله است و از آنجایی که تضمینی برای این رابطهها وجود ندارد خود تبعاتی به همراه دارند. جوان دچار چندگانگی در روابط خود می شود. روابط آنها به سرعت با شکست مواجه می شود.
پسرها معمولا برای رفع نیازهای زودگذر، آنی و موقتی جنسیشان به این روابط روی می آورند و
دخترها در پی رابطههای پایداری هستند که منجر به ازدواج شود.
افراد نمی توانند یکدیگر را پوشش بدهند و خیلی از این روابط به
ازدواج منجر نمی شود. خاطراتی که جوانان از چنین روابطی دارند ممکن است بعدها روی روابطشان تاثیر بگذارد.
شکستهای عاطفی هر نوع اعتمادی نسبت به جنس مخالف را از بین می برد.