خودشیفتگی انسان(نارسیسم)


واژه نارسیسیسم از نام نارسیسوس، یکی از اسطوره‌های یونانی گرفته شده است. نارسیسوس مرد زیبایی بود که مورد توجه بسیاری از زنان قرار داشت، اما او نسبت به همه آنها بی‌تفاوت بود و سبب اندوه آنان می‌شد. برای مجازات او به دلیل بی‌رحمی‌اش، وی را محکوم به آن کردند که فقط عاشق خودش باشد. یک روز هنگامی که نارسیسوس خم شده بود تا یک جرعه آب از یک برکه بنوشد، عکس خود را در آب دید و عاشق آن شد. در این لحظه بود که دریافت دیگران همان احساسی را که اینک او نسبت به خود یافته، به او داشته‌اند. او نمی‌توانست نگاه از تصویر خود در آب برگیرد، دچار غم عشق به خود شد و در کنار برکه از این اندوه جان داد.


معنی کلمه نارسیسیسم در علم روان‌پزشکی
این واژه از نظر لغوی به معنی عاشق خود بودن است و در روان‌پزشکی به خصوصیات شخصیتی مانند خودمحوری و خودبینی گفته می‌شود.

خودشیفتگی چه تفاوتی با دوست داشتن خود دارد؟
نارسیسیسم در فرهنگ روان‌شناسی و روان‌پزشکی با تعابیر و معانی متعددی به کار رفته است. این تعابیر با یکدیگر متفاوت است. برخی اوقات ممکن است به عنوان اختلال و گاهی نیز یک مولفه طبیعی باشد. هر چند که علاقه به خود در انسان‌ها به صورت عمیق وجود دارد ولی خودشیفتگی در نوع شدید می‌تواند در عملکرد فردی و روابط بین فردی بسیار سازگارانه باشد.
واژه نارسیسیسم نخستین بار از سوی زیگموند فروید وارد مباحث روان‌پزشکی شد. از نظر فروید، علاقه به خود لزوما غیرطبیعی نیست و جزء مهمی از روان‌ هر انسان به شمار می‌رود. او در عین حال نوع بیمارگونه خودشیفتگی را مورد بحث قرار داد. همان‌طور که می‌دانید، بسیاری از علایم روان‌پزشکی ممکن است به صورت خفیف در همه افراد وجود داشته باشد. به‌‌عنوان مثال، اگرچه غمگین شدن در همه افراد روی می‌دهد ولی افسردگی با تعریف مشخصی می‌تواند بیماری به شمار رود.

آیا نارسیسیسم نوعی بیماری به شمار می‌رود؟
بله، آنچه امروزه به عنوان اختلال روان‌پزشکی مطرح است، اختلال شخصیت خودشیفتگی است. این اختلال از جمله انواع اختلال شخصیت است که از سنین نوجوانی یا اوایل جوانی آغاز می‌شود و اغلب به صورت پایدار در سراسر عمر انسان وجود دارد. این اختلالات در زمینه هیجانات عملکرد بین فردی و اجتماعی فرد تاثیرگذار است.

چطور افراد خودشیفته را بشناسیم؟
مشخصه‌هایی که در اختلال شخصیت خودشیفته به چشم می‌خورد، شامل خود بزرگ ‌پنداری، نداشتن همدلی با دیگران، استفاده از دیگران برای رسیدن به مقاصد خود و نیاز به تایید شدن از طرف دیگران است. این افراد اغلب با هوش یا زیبا یا موفق هستند که در حقیقت این نقاط قوت‌شان هسته مرکزی شروع این اختلال می‌شود. البته باید به این نکته هم توجه کرد که شخصیت هر فرد می‌تواند متغیرهای خصوصیتی خاص خود را داشته باشد یعنی شخصیت یک فرد می‌تواند خصوصیت‌های وابسته، وسواسی، پارانوئید و یا خودشیفته داشته باشد که به‌عنوان صفت شخصیتی وی محسوب می‌شود و بیماری به شمار نمی ‌رود.
شدت صفت‌های شخصیتی از اختلالات شخصیتی کمتر است و موجب ناسازگاری جدی برای فرد نمی‌شود حتی خصوصیت‌های نارسیسیستیک سبب موقعیت‌های اجتماعی و علمی برتر برای فرد می‌شود هرچند در روابط بین فردی وی اثر منفی بگذارد.

در صورت درمان نشدن این اختلال، چه مشکلاتی برای فرد به وجود می‌آید؟
همان‌طور که اشاره شد، این افراد به شدت نیاز به تایید شدن از طرف دیگران دارند و در صورتی که موفقیت‌های فرد نتواند این شرایط را برای وی فراهم کند، بسیار آسیب‌پذیر می‌شود و احتمال افسردگی در وی افزایش می‌یابد. به همین دلیل این افراد اغلب در زمان افسردگی به مرکز درمانی مراجعه می‌کنند و در این مرحله نیازمند دارو ‌درمانی و روان ‌درمانی هستند.