گاهی این تغییرات سنی كه بر چشم تاثیر دارند مسالهساز میشوند. گر چه تغییرات چشمی با گذشت سن متعدد و متفاوت هستند، اما برخی از این تغییرات امكان ابتلای بیشتری در افراد مختلف دارند.
افتادگی پلك چشم:
پوست پلك به مرور چروكیده و چیندار میشود. ابروها نیز از محل معمولی پایینتر میافتند، به طوری كه گاهی لازم است آنها را به كمك پوست پیشانی بالا بكشیم.
پوست پلك ممكن است آنقدر شل شود كه پایین بیفتد و جلوی مردمك را بگیرد یا لبه پلك به بیرون متمایل شود كه اصطلاحا به آن اكتروپیون میگویند و برعكس آن وقتی به دلیل عوارض تراخم یا اسپاسم، عضله حلقوی چشم، لبه پلك و مژه به داخل متمایل شود و مژهها به قرنیه صدمه برسانند به آن آنتروپیون گویند.
تغییر رنگ و تهنشین شدن چربی زیر پوست پلك به صورت لكههای قهوهای رنگ نیز با ازدیاد سن دیده میشود. خوشبختانه همه این عوارض براحتی با جراحیهای ساده درمانپذیر است.
كاهش اشك:
اشك كه وجود آن برای شستشو و تغذیه قرنیه ضروری است در سنین بالا كم میشود كه مهمترین عارضه تراخم بوده و به كدورت قرنیه منجر میشود. در ایران نیز این نقصان در زنان بالای 50 سال با بیماریهای كلاژن شایعتر است. در این موارد به كار بردن مواد كمك كننده مانند اشك مصنوعی و پرهیز از باد و هوای گرم و خشك ضروری است.
كدورت قرنیه:
درخشندگی و شفافیت قرنیه به مرور زمان كم و گاهی ناخنك ایجاد میشود. در اطراف قرنیه ممكن است یك نوار باریك خاكستریرنگ پدید آید كه بیشتر در افراد با چربی بالای خون دیده شده و مشكلی از نظر بینایی ایجاد نمیكند.
از سلولهای آندوتلیوم قرنیه كه در سطح خلفی قرنیه قرار گرفته به مرور زمان كاسته میشود و در نتیجه ضخیمتر شده و احتمال ادم در آن افزایش مییابد، بخصوص اگر ضربهای به چشم وارد شود یا فشار چشم بالا رود (گلوكوم) یا التهاب وجود داشته باشد این تغییرات سریعتر اتفاق میافتد و ممكن است به تورم و كدورت قرنیه منجر شود كه در این حالت باید پیوند قرنیه صورت گیرد.
زاویه فضای قدامی چشم كه كار خروج مایع زلالیه را به عهده دارد، ممكن است در افراد مستعد كم شود و در نتیجه فشار چشم بالا میرود و به گلوكوم منجر میشود لذا افراد مسن بخصوص آنان كه سابقه فامیلی ابتلا به مشكلات مرتبط با پیرچشمی بخصوص فشار چشم دارند، لازم است از جهت بیماری گلوكوم تحتنظر باشند. خوشبختانه گلوكوم با دارو، لیزر یا جراحی بخوبی درمانپذیر است.
كاهش انطباق مردمك: در افراد مسن قدرت اتساع مردمك (افزایش قطر عضلات شعاعی و حلقوی عنبیه چشم در مواجهه با نور) كم میشود، بخصوص افرادی كه مدت طولانی داروهای تنگكننده مردمك نظیر پیلوكارپین مصرف كردهاند یا كسانی كه اوپیوم مصرف میكنند.
بزرگ شدن عدسی:
اندازه عدسی با بالا رفتن سن بتدریج بزرگتر و رنگهای آن گاهی كدرتر و كدورتهای موجود در آن به صورت كاتاراكت (آب مروارید) بیشتر میشود. بزرگ شدن عدسی، زمینهساز گلوكوم حاد زاویه بسته در افراد مستعد است. عدسی افراد مسن به دلیل تغییر رنگ از عبور طول موجهای كوتاه نور و رسیدن آن به شبكیه جلوگیری میكند و به همین سبب پس از عمل كاتاراكت و كارگذاری عدسی درون چشمی، نور آبی و رنگهای روشن، خیرهكنندهتر است.
بزرگتر و سختتر شدن عدسی در سنین بالا حالت نزدیكبینی ایجاد میكند به طوری كه شخص پیر چشم، نیازی به عینك ندارد. این بازیافت دید نزدیك یكی از علائم شایع كاتاراكت است. آب مروارید به مرور زمان دید شخص را كم میكند و وقتی همه لایههای آن كاملا كدر و سفید شد به صورت لكه سفیدی درون مردمك دیده میشود. اگر عدسی آب زیادی به خود جذب كند و حجم آن زیاد شود، باعث گلوكوم حاد زاویه بسته میشود. در صورت پاره شدن دیواره عدسی، التهاب شدید درون چشم (یووئیت) ایجاد میشود كه در هر دو صورت درمان فوری و جراحی ضروری است.
جسم مژگانی:
به مرور زمان پس از 40 سالگی غدد تطابق جسم مژگانی كم میشود و در نتیجه برای دیدن اشیای نزدیك نیاز به عینك مثبت افزایش مییابد كه این پدیده را پیرچشمی مینامند.
كاهش غلظت زجاجیه:
ویتره یا زجاجیه كه ماده شفاف ژلمانند شبیه سفیده تخم مرغ است و درونیترین فضای كره چشم را تشكیل میدهد، در دوران كودكی كاملا ژل است و به مرور زمان قسمتهای مركزی و خلفی آن از ژل به مایع تغییر شكل میدهد.
این مایعی شدن در مجاورت سلولهای خونی (خونریزیهای ویتره) و همچنین وجود جسم خارجی و ضربه به چشم در افراد نزدیكبین و گروهی از افراد با بیماریهای ارثی، باعث میشود تا ویتره از روی سطح شبكیه جدا و در پشت عدسی در نیمه قدامی فضای ویتره قرار گیرد كه این پدیده را جدا شدن سطح خلفی ویتره از شبكیه گویند كه معمولا با مگس پران همراه است.
هرگاه مگسپران با جرقه و احساس نور همراه باشد، نگرانكننده است زیرا امكان كشش شبكیه توسط ویتره و پارگی شبكیه در این موقع ضروری است و درصورت مشاهده پارگی یا جداشدگی شبكیه درمانهای مهاركننده مانند لیزردرمانی و یخدرمانی انجام میشود.
در شبكیه افراد مسن ممكن است سوراخهایی درون شبكیه وجود داشته باشد كه بیخطر است، ولی در بعضی از افراد كه نزدیكبینی شدید و سابقه ضربه نفوذی به چشم با سابقه دكلمان در چشم دیگر دارند یا كسانی كه تحت عمل كاتاراكت قرار گرفتهاند، امكان جدا شدن شبكیه با این سوراخها بیشتر است و بررسی بیشتر و درمان سریعتر را نیازمندند.
سوراخ شبكیه را قبل از انفصال شبكیه با لیزردرمانی یا یخ درمانی سرپایی میتوان مهار كرد، ولی در صورت جدا شدن شبكیه لازم است چشم تحت عمل جراحی مفصل قرار گیرد. جدا شدن ویتره خلفی از سطح شبكیه ممكن است با خونریزی درون ویتره همراه باشد كه معمولا تخفیف مییابد و خود به خود جذب میشود و دیگر عوامل خونریزی درون ویتره بیماریهای عروقی نظیر دیابت، فشار خون، انسداد ورید و پارگی شبكیه است. گاهی با خونریزی درون مغزی، خون به درون ویتره راه پیدا میكند.
درمان خونریزی ویتره استراحت و بالا نگه داشتن سر است تا سلولهای خون در قسمت تحتانی غشای ویتره تهنشین شوند و بینایی بهبود یابد و امكان بررسی علت به دست آید. لازم است از عدم پارگی و جدا شدن شبكیه مطمئن شد، در غیر این صورت عمل ویتركتومی و ترمیم جداشدگی شبكیه به فوریت باید انجام شود.
ضعف شبكیه چشم در سالمندان
شبكیه یا ریتن، لایه حساس چشم است. نور پس از گذشتن از قرنیه، زلالیه، عدسی و زجاجیه وقتی به شبكیه برسد، باعث تحریك آن و احساس درك نور و دیدن میشود.
هرچه شخص پیر میشود از براقی و پر آب بودن شبكیه كاسته میشود و ناهنجاریهای ارثی و مادرزادی شبكیه و مشیمیه(یكی از لایههای ساختمان چشم) عوارض خود را بیشتر نشان میدهند.
تغییرات دژنراتیو كه در محیط (كناره قدامی) از كودكی شروع شده به مرور زمان وسیعتر و به طرف خلف گسترده میشوند، بخصوص در افراد میوپ سرعت پیشرفت این تغییرات بیشتر و ممكن است درون شبكیه كیستیك شده یا سوراخ در آن ایجاد شود كه زمینهساز جداشدگی شبكیه شود.
هرنوع بیماری ارثی تخریبی شبكیه و مشیمیه نظیر دیستروفیهای ماكولا و رتین پیگمانتر به مرور زمان وسیعتر شده و آتروفی رتین و نقصان بینایی شدیدتر میشود. در پل خلفی كه مركز بینایی است تغییرات مرتبط با سن به صورت تغییر در لایه رنگدانهای شبكیه شروع میشود و به مرور زمان دید مركزی كاهش مییابد.
تخریب لایههای زیرین شبكیه اجازه نفوذ نا بجای عروق مشیمیه به زیر رتین را میدهد كه با خونریزی و نشت مایع زیر رتین آن را تخریب میكند و دید مركزی را از بین میبرد. در مرحله بعد اسكار ایجاد میشود و از گسترش بیشتر آن جلوگیری مینماید. این تغییرات را دژنرسانس ماكولای افراد پیر مینامند كه از عوامل شایع نابینایی است.
از دیگر عوامل شایع نابینایی افراد پیر، عوارض بیماری دیابت، فشار خون و تغییرات آترواسكلروزیس(تصلب شرایین)، انسداد شاخه ورید و ورید مركزی شبكیه را باید ذكر كرد.
علت افت شدید بینایی در این افراد، خونریزیهای سطحی و عمقی درون رتین یا درون ویتره، نشت مواد در شبكیه و ادم شبكیه ـ كه ایجاد اگزودای زرد رنگ (سخت) میكند ـ و ایسكمی حاصل از نارسایی كاپیلرها به صورت اگزودای پشم ـ پنبهای است. ادم دیسك در فشار خون بدخیم و انسداد عروقی دیده میشود و لازم است مطمئن شد كه منشأ آن بالا رفتن فشار درون جمجمه نباشد.
عصب بینایی میتواند تحتتاثیر بیماریهایی نظیر گلوكوم آتروفیك شده و پس از محدود كردن میدان بینایی در نهایت دید مركزی را نیز از بین ببرد.
آتروفی عصب باصره میتواند به دلیل تخریب و تحلیل شبكیه توسط بیماریهایی نظیر رتینیت پیگمانتر، نارسایی ایسكمیك رتین و عصب باصره یا تخریب وسیع رتین توسط جراحی و لیزر باشد. ازعلل درون مغزی آتروفی عصب باصره، تومورهای فشاردهنده روی مسیر رشتههای عصب باصره یا بیماریهایی نظیر MS است.