صفحه نخست » بخش تخصصی » مقالات تخصصی » گیاه خواری

جوان‌ترها ادعا می‌کنند که ما لاغر نیستیم قدیمی‌ها چاق بودند! حال واقعیت هرچه که باشد، امروزه زندگی ما با شکلات و دسرهای شیرین می‌گذرد. روز ما بدون چربی شب نمی‌شود. چیپس و پفک جزو جدانشدنی تفریح و شب‌نشینی است. دیگر آب بهترین نوشیدنی نیست؛ انواع نوشیدنی‌های گازدار و شیرین کرسی دیرین آب را غصب کرده‌اند.

سایت گروه مجلات همشهری - سمیه محمدی نیا: شاید کمتر از نیم قرن پیش تناسب اندام مفهومی متفاوت با امروز داشت. از بسیاری از مادربزرگ‌ها و حتی مادران این جمله را به کرات شنیده‌ایم: «دخترم مثل اسکلت شده یا پسرم یه تیکه پوست و استخونه». اما زمانی که تریبون به دست جوان‌ترها و به قول معروف «امروزی‌ها» می‌افتد تعبیرات متفاوتی شنیده می‌شود. جوان‌ترها ادعا می‌کنند که ما لاغر نیستیم قدیمی‌ها چاق بودند! حال واقعیت هرچه که باشد، امروزه زندگی ما با شکلات و دسرهای شیرین می‌گذرد. روز ما بدون چربی شب نمی‌شود. چیپس و پفک جزو جدانشدنی تفریح و شب‌نشینی است. دیگر آب بهترین نوشیدنی نیست؛ انواع نوشیدنی‌های گازدار و شیرین کرسی دیرین آب را غصب کرده‌اند.  وجود همه اینها در محافل ما مهمان ناخوانده‌ای به همراه می‌آورد به نام «چاقی».
 

پال ماسون 48 ساله ساکن شهر ایپسویچ در منطقه‌ سافولک انگلستان، حجم زیادی از رسانه‌های خبری جهان را از آن خود کرده است. او پیش از این یک مامور عادی پست بود اما مهمان ناخوانده قرن که مدت‌ها با او همقدم بود سایه سیاه خود را بر سرش افکند. وی از رژیم‌های غذایی متعددی استفاده کرد اما هر بار پس از کمی کاهش وزن، تنها پس از بازه زمانی کوتاهی، ماسون وزن پیشین خود را بازمی‌یافت. این روند تا جایی پیش رفت که وزنش به 444 کیلوگرم رسید و روزانه 20هزار کالری مصرف می‌کرد. مصرف معمول یک انسان بالغ 2500 کالری در روز است که در واقع مصرف ماسون چیزی حدود هشت برابر بیشتر بود.
او به حدی چاق شد که قلبش به بزرگی یک توپ فوتبال شده بود.

وضعیت او سازمان خدمات درمانی انگلیس(ان-اچ‌اس) را هم نگران کرد و آنان را واداشت که برای یک جراحی پیچیده 20هزار پوندی اقدام کنند. اما او ‌باید خود را برای عمل آماده می‌کرد. یک سال رژیم سخت و کاهش وزن 127 کیلویی، نویدبخش این آمادگی بود.

پزشکان معتقد بودند که بیماری او یک مرض روانی است و نیاز به کمک جدی دارد. ان‌اچ‌اس با قبول هزینه‌های درمانی، او را برای انجام عمل بای‌پس معده به بیمارستان سن‌ریچارز در چیچستر، در فاصله 230 کیلومتری از محل زندگی‌اش منتقل کرد. دراین عمل پزشکان بخشی از معده او را دوختند و حجم آن را کم کردند. پزشکان امیدوار هستند با رژیم‌های غذایی و مصرف میوه و سبزی فراوان، پال ماسون بتواند به زندگی عادی خود برگردد.شاید یکی از دغدغه‌های ماموران سلامت و بهداشت، چگونگی جابه‌جایی وی از خانه تا بیمارستان بود.

وضعیت جسمی پال، او را به شدت آسیب‌پذیر می‌کرد از طرفی هم نباید شأن و منزلت وی نادیده گرفته می‌شد. در ابتدا قرار بود که این جابه‌جایی با یک هلی‌کوپتر نظامی صورت گیرد اما در نهایت یک آمبولانس 5 تنی که مخصوص حمل افراد چاق است برای این کار در نظر گرفته شد. هزینه 90هزار پوندی این سفر را ان‌اچ‌اس تقبل کرد!

پیش از این عمل جراحی، پال ماسون، در سال 1990، شاید در یکی از روزهای کاری خود، از یکی از پاکت‌هایی که باید به مقصد می‌رساند مقداری پول نقد دزدید. پس از اینکه جریان این دزدی برملا شد او را به زندان نورویچ منتقل کردند. به طور معمول در دوران حبس جیره غذایی او با دیگر زندانیان برابر بود، همچنین به غذاهای پرچرب هم دسترسی نداشت، بنابراین به میمنت این حبس و توفیق اجباری، وزن او به یک سوم وزن سابق خود، یعنی به 127 کیلوگرم کاهش یافت. اما مجددا پس از آزادی از زندان این کاهش وزن جبران شد و روز از نو روزی از نو!

در سال 2002 برای عمل فتق باید به بیمارستان می‌رفت. اما در این جابه‌جایی به مشکل برخورد و مجبور شد از ماموران آتش‌نشانی کمک بگیرد. حتی با تلاش شش نفر از ماموران هم این جابه‌جایی صورت نگرفت. آنان مجبور شدند دیوار جلویی خانه‌اش را خراب کنند و با کمک لیفتراک او را بیرون بکشند.

او هر جمعه با این فهرست بلندبالا برای خرید به فروشگاه می‌رفت: 4 ماهی بزرگ، 2 پای میوه، مقدار زیادی چیپس، سوسیس، کالباس، نخودفرنگی خمیری، سس کاری و کوکاکولا. وقتی هم که به مک‌دونالد سرمی‌زد تعداد زیادی همبرگر و چیپس خریداری می‌کرد.

آقای ماسون قسمت اعظم بزرگسالی خود را با این اختلال غذایی سپری کرده است. از عمده مشکلات او مسلما انجام اعمال شخصی از جمله حمام کردن و دستشویی رفتن بوده است. تا زمانی که مادر بیوه‌اش زنده بود با همراهی او این کارها را انجام می‌داد ولی پس از مرگ این زن در 76 سالگی، دو پرستار به کمک او آمدند. در ورودی منزلش چند برابر عریض‌تر از درهای معمول است بنابراین از ورود به بسیاری از پارک‌ها و فروشگاه‌ها محروم بوده است. همه این مسائل و شاید بسیاری از مسائل دیگر یکبار او را تا مرز خودکشی رساند!

ماسون امیدوار است که روزی بتواند یک پیاده‌روی راحت داشته باشد و در نهایت رانندگی کند. وزن او درحال حاضر 235 کیلوگرم است و می‌خواهد زندگینامه و اسرار موفقیت خود را در باب کاهش وزنش بنویسد. او پس از چندین بار کاهش و افزایش وزن به این نتیجه رسیده است کسانی که به غذا اعتیاد پیدا کرده‌اند راهی به جز تغییر افکار و ذهنیت خود ندارند.پال ماسون می‌گوید که در سال 1996 زمانی که وزنش 190 کیلوگرم بوده سازمان خدمات درمانی انگلیس به جای اینکه یک روش درمانی قطعی برای او در پیش گیرد تنها چیزی که به او گفته این بوده: «بیشتر دوچرخه‌سواری بکن!» حتی وقتی که وزن ماسون به 406 کیلوگرم رسیده بود به جای اینکه او را به یک متخصص اختلالات غذایی معرفی کنند، پال را نزد یک پزشک تغذیه فرستادند! او معتقد است ان‌اچ‌اس نقش زیادی در به‌وجود آمدن این مشکل داشته است.