گزارش سایت آیندهنیوز با عنوان "نگهداری از سگ به قیمت جان سگ!" :
پشت چراغ قرمز، پنجره خودرو تا نیمه پایین است، حیوان سرش را از پنجره بیرون آورده و به سرعت هرچه تمام تر بیرون را به نظاره نشسته است، حق هم دارد، این فرصت نایاب و نادری برایش محسوب می شود. چشمان «صاحبش» نیز از پشت شیشه های تیره عینک، به عابرانی دوخته شده است، که دوست دارند حیوان را به تماشا بنشینند؛ اما این تنها چند دقیقه از زندگی حیوان است، چند دقیقه بعد چراغ سبز می شود، نهایتا یک گردش 20 دقیقه ایست، بعد از آن حیوان دوباره به سلول یک و نیم متری خود بازمی گردد و صدای مشاجره صاحب با پدر و مادر را می شنود که: «نجس است»، «بیماری می آورد» «یک بار دیگر بغلش کنی و در راه پله ها آبروی ما را ببری، با خودش از خانه باید بروی»، «ما جای نگهداریش را نداریم»
سگ اما، اختیاری ندارد، او را سوداگری از پدر و مادرش جدا کرده و به
قیمت بالایی به این صاحب فروخته. صاحبی که دوست دارد
سگ را به همراه داشته باشد، چون یکی دیگر را دیده که
سگ داشته. دوست دارد حیوان را نگه دارد، شاید با این هدف که در خیابان جلب توجه کند.
همین اول ماجرا این سو تفاهم و رو دربایستی کهنه را کنار بگذاریم: اینجا و در این نوشته کسی با حیوانات مشکلی ندارد ـ احتمالا نه اینجا جای آن است و نه نگارنده در جایگاهی که حکم قتل حیوانات را صادر کند ـ کسی هم با کسانی که صرفا به حیوانات (اعم از هر نوع حیوانی) به خاطر حس انسان دوستی مهر می ورزند، مشکلی ندارد. نوشته به دنبال بازگویی یک « مد» است، صرفا یک مد و نه چیز دیگری، مدی که هر روز تعداد بسیاری حیوان را بدبخت می کند، تلف می شوند، میلیون ها تومان هزینه صرف می شود، در جامعه نگرانی هایی را ایجاد می کند و جالب است که نقاب حیوان دوستی هم زده، این مدی که حس متفاوت بودن صاحبان را به بهای ظلم به حیوانات ارضا می کند!
عادت کرده ایم زندگی پر از تناقضی داشته باشیم؛ مساله این نیست که
نگهداری از حیوانات به خصوص
سگ درست یا غلط است ـ مساله این نوشته این نیست ـ مساله ضرب المثل قدیمی قسم حضرت عباس و دم خروس است! مساله عدم هماهنگی نهادهاست و مساله دیرین آشنا نبودن با مقوله فرهنگ است. حقیقت این است که در اغلب معضلات اجتماعی (به زعم بسیاری از مسئولان) باید آن قدر صبر شود تا کار به نیروی انتظامی کشیده شود و این نیرو هم نوع عملکرد خود را در نامش یدک می کشد: «انتظامی» بعد از وارد شدن نیروی انتظامی هم همه کاسه ها سر پلیس می شکند و کسی از تناقضاتی که جوان، تحت تاثیر ده ها نهاد فرهنگ ساز در آنها غوطه ور است، چیزی نمی گوید.
پدران و مادران ما
سگ نگه نمی داشتند، خیلی کم چنین چیزی دیده می شد؛ آنها هم که داشتند، سگشان گوشه حیاط بود، نه کنار تخت خواب! جوانان امروز، مثل جوانان 20 سال قبل نیستند، 20 سال قبل در کمتر خانه ای
سگ و گربه
نگهداری می شد، اما امروز چطور؟ در بزرگترین جامعه مجازی ایرانیان، کلوب دات کام که در رنکینگ سایت های ایرانی جزو 10 سایت برتر است، یکی از 9 نوع طرز زندگی، «زندگی با حیوان خانگی» تنظیم شده است، ظاهرا کلوب دات کام فعالیت بدون محدودیت خود را در مقابل فیس بوک رونق داده، حال چطور است که در خیابان همراه داشتن حیوانات درست نیست و در کلوب دات کام زندگی با آنها ممکن است!
در خیابان ها کم نیستند جوانان 20 تا 30 ساله ای که قلاده یک
سگ را به دست گرفته اند، اینها همان کودکان و نوجوانانی هستند که در دهه 60 و 70، پای کارتون های بل و سباستین نشسته بودند، آن روزها بل سمبل مهربان ترین دوست سباستین بود، کارتون جو را نگاه کردند، جو هم
سگ بدی نبود و هیچ وقت زندگی صاحب جو با او، عیب و کار زشتی نبوده. کدام کودک دهه 60 هست که دوست نداشته باشد، یک بل، جو یا لااقل زمبه داشته باشد. همین حالا هم در کارتونها و فیلمهای سینمایی تلویزیون
نگهداری از
سگ و حیوان خانگی چیز بدی به نظر نمی رسد!
هیچ حیوان دوست و مدافع حقوق حیواناتی راضی نیست که حیوانات محبوس شوند، از زادگاه و محل زندگی طبیعی شان جدا شوند، در سه ماهگی و وقتی که هنوز شیر خواره هستند، از والدین خود جدا شوند و به دست سوداگران و پس از آن به دست کسانی سپرده شوند که اصولا نه شرایط
نگهداری آنها را دارند و نه آگاهی لازم در این زمینه را! این وسط سوداگران سود می کنند، فروشندگان سود می کنند و الحق هم سود کمی نیست که بتوان از آن به راحتی گذشت. صریح باشیم، حیوانات این وسط گوشت قربانی نبرد پدرها و مادرها و بچه ها شده اند و وجه معامله سوداگران. نه حیوانات سود می برند، نه صاحبان آنها (زجر یک حیوان برای یک نمایش بیست دقیقه ای سودآور است؟) نه والدین متدین صاحبان، این وسط اما کسانی هستند: حلقه پنهان این دور، چه کسانی از رواج
نگهداری حیوانات خانگی سود می برند!؟
تجربه های سگ کشی
تجربه های اشخاص در مورد حیوانات خانگی شان به درد می خورد؛ آنها بهتر از هر کسی با مشکلات
نگهداری از حیوانات خانگی آشنا هستند. ما در مورد
نگهداری از
سگ حرف می زنیم، پیرزنی که برای گربه های خیابان آشغال گوشت می ریزد تا در سرمای زمستان تلف نشوند یا مردی که برای گنجشک ها و یاکریم ها ارزن می ریزد، قاعدتا این کار را برای پیروی از مد نمی کند. خانواده ثروتمندی هم که در گوشه حیاط چند صد متری خود
سگ نگهبانی بسته اند، کارکرد
سگ را با لقبش به ما گوشزد می کنند. هستند خانواده های با اعتقادات متفاوت که
نگهداری از
سگ را در داخل محیط زندگی ناپسند نمی دانند، با اینها کاری نداریم، به سراغ کسانی می رویم که با اعمال شاقه،
سگ نگهداری می کنند؛ از طرفی همین اعمال شاقه را به حیوان خانگی خود هم تحمیل می کنند!
علی 26 ساله، ساکن تهرانپارس
یک
سگ از نژاد تریر به
قیمت 150 هزار تومان گرفته است. در آپارتمانی 90 متری زندگی می کنند، به همراه خانواده، علی روایت جالبی دارد، او "جولی" را گوشه انباری در محیطی حدودا یک و نیم متری بدون پنجره و هواکش
نگهداری می کند و حیوان خانگی خود را هر دو روز یک بار به مدت یک ساعت از انباری خارج می کند. از علی می پرسیم چرا این حیوان را با این شرایط
نگهداری می کند، او می گوید حیوان را دوست دارد. ادامه این گفت و گوی کوتاه را سوال و جوابی بخوانید:
- فکر نمی کنید هیچ کس انسان یا حیوانی که دوست دارد را این طور زندانی نمی کند؟
مجبورم
-چرا؟
خانواده ام قبول نمی کنند، وگرنه من دوست دارم پیش خودم در خانه باشد.
- چرا اصلا خریدید، شما خانواده تان را نمی شناختید؟
نمی دانم!
- سگتان چقدر در روز بیرون از محل نگهداریش است؟
دو روز یک بار بیرون می برم.
سگی که با لگد از پا در آمد
داستان سارا هم جالب است. سارا حالا 23 ساله است، با همسرش که سه سال از خودش بزرگتر است در ابتدای زندگی مشترک هستند. آنها تصمیم می گیرند یک
سگ خانگی داشته باشند، سگی از نژاد تریر(نژاد تریر به خاطر کوچک بودنش بیشتر طرفدار دارد) البته حالا دیگر
سگ او مرده. ماجرا از این قرار است: مادر همسر سارا از وجود
سگ در خانه آنها مطلع نبوده، آنها هم این موضوع را از خانواده هایشان پنهان می کردند، یک بار مادر همسر سارا به منزلشان می آید،
سگ عموما وقتی در خانه چنین میهمانانی حضور داشتند، در اتاق دیگری حبس می شده، یا اگر مدت توقف میهمان در منزل زیاد بوده، از خانه بیرون می رفته. اما آن روز ناگهان
سگ به خیال آنکه با مادر همسر سارا بازی کند، جلوی پای او می دود، مادر ناگهان وحشت کرده و با پا
سگ را دور می کند،
سگ هم جا به جا تلف می شود. حالا از آن ماجرا دو سالی گذشته و سارا دیگر به فکر
نگهداری از حیوان خانگی نیفتاده و بابت کشته شدن
سگ هم بسیار ناراحت است.
سگی که شانس آورد
علی اکبر 25 سال سن دارد، بابت قولی که به بچه های خواهرش داده بود، یکی از توله های
سگ یکی از دوستانش را برای بچه های خواهرش می گیرد. به زودی متوجه می شود که
نگهداری از این توله دوبرمن کار زیاد آسانی نیست، به خصوص اینکه
سگ مزبور از نژاد دوبرمن و
سگ گارد است. از طرفی، دامپزشک
سگ توصیه کرده است روزانه دو وعده سرلاک، دو وعده شیر و یک وعده سینه مرغ آب پز شده به او بدهد، این هم از نظر اقتصادی برای علی اکبر کمی غیر منطقی است.
اگرچه حیاط خانه یا پارکینگ جای مناسبی برای
نگهداری سگ بوده، اما او از دست زدن به
سگ هم دل خوشی نداشت، به عبارتی «چندشش می شد». یک بار که توله یک ماهه نیمه های شب شروع به زوزه کشیدن می کند، علی اکبر از خواب پریده و
سگ را از بالکن خانه به داخل کوچه پرتاب می کند. البته
سگ شانس می آورد و علی اکبر او را به یکی از دوستانش می دهد تا در باغ شخصی شان از آن برای نگهبانی استفاده کنند، علی اکبر خوشحال است که
سگ را به محیط زندگی طبیعی تری نسبت به خانه مسکونی منتقل کرده است.
سگ هایی که گاو شیرده می شوند
پدیده های اجتماعی، رفتارها و فرهنگ و اصولا خود جامعه، ارتباط تنگاتنگی با اقتصاد دارد، به طوری که برخی از اندیشمندان حوزه جامعه شناسی، اصولا تشکیل جامعه را بر مبنای منافع اقتصادی می دانند. بسیاری از پدیده های اجتماعی که هر روز با آنها سر و کار داریم، با نوعی سوداگری در ارتباط هستند. از احساس و عاطفه و... که بگذریم،
نگهداری سگ و حیوان خانگی باید برای عده ای سود آوری داشته باشد. سوداگران اینجا هم هستند. وارد کنندگان و فروشندگانی که از حیوان دوستی و به طور مشخص
سگ دوستی برخی افراد سود می برند، اصلا شغلشان این است. فروشگاه های زیادی برای عرضه وسایل
نگهداری سگ در تهران وجود دارد، بعضی با تابلو و رسمی و برخی مثل فروشگاه میرداماد، داخل خانه! البته نباید از این موضوع بگذریم که تعداد زیادی از این فروشگاه ها آن لاین هستند و سفارش پستی قبول می کنند.
امیدواریم از اینکه حق ویزیت پزشک متخصص شما، کمتر از حق ویزیت
سگ است شوکه نشوید. یا اگر از شامپوهای 3-4 هزار تومانی استفاده می کنید، از اینکه شامپوی
سگ 12 هزار تومان است تعجب نکنید. هر چند فروش
سگ این روزها به کسب و کار پولسازی تبدیل شده، حتی قاچاق
سگ با ساز و کارخاصی در مرز های شمالی کشور نیز مساله قابل تاملی است، اما از آنها مهمتر، هزینه های
نگهداری این حیوانات است. همین هزینه های جاری و در نگاه اول محدود است که اصل بازار حیوانات خانگی را شکل می دهد.
پس از خرید یک سگ، صاحب
سگ تازه باید به فکر
نگهداری از او باشد. اولین هزینه، هزینه ویزیت
سگ توسط دامپزشک است، این هزینه متغیر است. اما معمولا بین 15 تا 20 هزار تومان از صاحب
سگ بابت ویزیت حیوان دریافت می شود. هزینه واکسن زدن و قرص ضد انگل و ... هم هزینه های دیگر درمان و پیشگیری
سگ ها هستند. از طرف دیگر، بستری
سگ های بیمار، شستشو و گرفتن ناخن هزینه های معمول دیگری است که برای
سگ ها وجود دارد. وسایل جانبی
سگ هم خود حکایت مفصلی است، از لباس و شانه و شامپو گرفته تا اسباب بازی و قلاده. همین وسیله های کوچک و گران قیمت، به یک گاو شیرده برای صاحبان این کسب و کار پرسود تلقی می شود. در حال حاضر بیش از 50 کلینیک دامپزشکی معروف فقط در تهران وجود دارد. قاعدتا در این کلینیک ها، اسب و استر و گاو و گوسفند مداوا نمی شوند، این یک بازار پر سود است. در اینجا توجه شما را به تعرفه های درمان و
نگهداری و
قیمت برخی کالاهای جانبی و مصرفی
نگهداری از
سگ جلب می کنیم.
هزینه های درمان و نگهداری
هزینه های پانسیون و نگهداری(بستری):
سگ تا 6 کیلو: 13هزار، از 6تا 12 کیلو: 17هزار، از 12 تا 20 کیلو: 23 هزار، از 20 تا 30 کیلو: 32 هزار، از 30 کیلو به بالا: 45 هزار تومان، کاشت میکرو چیپ: 50هزار، نوار قلبی: 30هزار، اکسیژن تراپی: 5تا 10هزار، رادیو گرافی(سگ کوچک): 18 هزار، رادیوگرافی(سگ متوسط): 21هزار، رادیوگرافی(سگ بزرگ): 24هزار، سونوگرافی: 25 تا 45هزار تومان.
هزینه های درمان و
نگهداری جاری: ویزیت: 15 هزار ، جرم گیری دندان: 50 تا 60 هزار، واکسن چندگانه: 30 هزار، گرفتن ناخن: 5هزار، تخلیه کیسه مقعدی: 3هزار، سرم تراپی: 7هزار، آرام بخشی: 12 تا 22 هزار، پانسمان (بدون هزینه لوازم): 5 تا 15 هزار، اصلاح(سگ کوچک): 20 تا 28 هزار، اصلاح (سگ بزرگ): 50 هزار، شست و شو(سگ کوچک): 12تا 15 هزار، شست و شو(سگ بزرگ): 30 هزار، شست و شوی گوش: 9 تا 12هزار، اتوسکوپی: 9هزار تومان.
هزینه ثبت و صدور شناسنامه: 10هزار، صدور گواهی مسافرت: 30 هزار تومان.
هزینه وسایل جانبی
شامپوی خشک: 18 هزار، شامپوی معمولی: 12 هزار، صابون: 5.7 هزار، شامپو ضد کک: 6هزار، مسواک: 7هزار، برس: از 6هزار به بالا، شامپوی ضد شوره: 8.5هزار، قلاده عادی: از 12 تا 50 هزار، قلاده جمع شو: از 25 تا 60هزار، لباس شب(خواب): 28 تا 30 هزار، لباس حوله ای: 13 تا 20 هزار، شلوار جین آرمانی: 55هزار، پیراهن و دامن: 20 هزار، ظرف غذا: از 19 تا 50 هزار، خانه
سگ کوچک: 50 هزار، خانه
سگ بزرگ: 80 هزار تومان.
غذای
سگ و دندانی، اسباب بازی و... هم هست که از ذکر آنها خودداری می کنیم. اینها که گفته شد، به بازار پر سودی اشاره دارد که شاید هزاران نفر در آن به طور مستقیم و غیر مستقیم شاغل باشند، از طرف دیگر، شاید ده ها تاجر بزرگ، واردات این دست کالاها را در دست داشته باشند که تغییر عادت
نگهداری سگ به طور مشخص به این افراد مرتبط ضربه وارد خواهد کرد.
دنیای سایبری: حیوانات خانگی در اینترنت
این یک واقعیت عینی است. اگرچه خبری از حیوانات خانگی در خیابان ها هم نباشد، افرادی که با حیوان خانگی سر و کار دارند، بالاخره در جایی خودشان را نشان می دهند. به آمارهای تنها یک تالار گفتگو و بحث در زمینه حیوانات خانگی نگاه کنید: 44 هزار و 900 موضوع، 303 هزار ارسال سوال و نظر و بیش از 18 هزار عضو فعال (عموما 3 برابر تعداد اعضای کاربران عضو، کاربران میهمان نیز به این موضوعات مراجعه می کنند)
طبق اعلام مسئولین سایت کلوب، که بزرگترین جامعه مجازی ایران است، بیش از یک میلیون نفر عضو این شبکه هستند. جستجوی خبرنگار ما حاکی از آن است که از بین این یک میلیون نفر، 7هزار و 900 نفر ایرانی، نوع زندگی خود را «با حیوان خانگی» اعلام کردند. البته بسیاری از کاربران هم هستند که اگرچه حیوان خانگی دارند، اما نوع زندگی خود را با والدین، با همسر، با بچه ها و یا تنها اعلام کردند.
بر اساس اعلام سایت وبگذر، سایت پرشین پت(سایت تخصصی حیوانات خانگی)، با بازدید روزانه 20 تا 25 هزار نفر، رتبه بالاتری از بسیاری از رسانه های فارسی برخوردار است، این سایت حتی از وب سایت روزنامه جوان و برخی سایتهای خبری و ... نیز پر بازدید تر است. هزاران نفر اعم از صاحبان حیوانات خانگی و دامپزشکان در تالارهای گفتگوی پرشماری عضو هستند که در آنها تنها مرتبطان با موضوع حیوانات خانگی عضویت دارند.
بازار کار: بیش از 20 هزار فارغ التحصیل دامپزشکی
تنها
سگ حیوان خانگی نیست، بسیاری از پرندگان و حیوانات دیگر، مثل گربه یا همستر، ایگوآنا، خرگوش(که این روزها علاقه به
نگهداری این نوع حیوانات روز افزون است) نیز هستند که
نگهداری آنها نیاز به درمان و مراقبت دارد. از موضوع
سگ که حساسیت بر انگیز است که بگذریم،
نگهداری از سایر این حیوانات منع قانونی ندارد؛ چه بسا
نگهداری از پرندگان در ایران سابقه طولانی دارد. به نظر می رسد افزایش علاقه مردم به
نگهداری از حیوانات خانگی، بازار خوبی را برای دانش آموختگان دامپزشکی فراهم می آورد.
در اردیبهشت امسال، ناصر نبی پور ، مدیر جامعه دامپزشکان ایران در گفتگویی به تعداد 20 هزار فارغ التحصیل دامپزشکی اشاره کرده بود که به دلیل عدم حمایت های لازم، نمی توانند در دامداری ها مشغول به کار شوند. بی شک حضور در دامداری ها یکی از راه های درآمدزایی برای این فارغ التحصیلان است، که البته در آمد چندان بالایی هم ندارد.
از طرف دیگر، مشغول شدن در کلینیک های دامپزشکی که به درمان و
نگهداری از حیوانات خانگی می پردازند می تواند برای این فارغ التحصیلان بسیار سود آور باشد. در حال حاضر، بیش از 50 کلینیک رسمی و مشهور در تهران وجود دارد که به طور تخصصی به امور مربوط به حیوانات خانگی می پردازند.
جالب است بدانید، نوع دیگری از اشتغال با توسعه
نگهداری از حیوانات خانگی باب شده است، البته با کمک اینترنت، برخی از فارغ التحصیلان این رشته، با دایر کردن وبلاگ های شخصی، موردهای خصوصی می پذیرند و به طور شبانه روزی آماده خدمت رسانی هستند. در واقع نوعی اورژانس حیوانات.
البته این نوع فعالیت با آمبولانس های کلینیک تهران خلط نشود، این نوعی ویزیت خصوصی است که در حال حاضر در تهران برقرار است. صاحبان حیوانات خانگی برای این نوع ویزیت ها هزینه بیشتری پرداخت می کنند، به جای آن از مراجعه حضوری به کلینیک های دیگر بی نیاز می شوند.
برخی دیگر از فارغ التحصیلان این رشته نیز در یکی از 84 هزار صفحه اینترنتی مرتبط با موضوع
نگهداری حیوانات خانگی به زبان فارسی حضور دارند و از این طریق مشتریانی را جذب می کنند.
سیمای سگ در برنامه های کودک
نگاهی به مراجعان به دامپزشکی ها بیندازید، کمتر اشخاص مسن تر از 30 سال را خواهید دید. در حقیقت میانگین سنی کسانی که حیوان به دست منتظر ویزیت حیوان خانگی شان هستند بین 20 تا 30 سال است.
اغلب روانشناسان بر این باور هستند که شخصیت افراد جامعه در کودکی شکل می گیرد. جامعه شناسان هم نقش رسانه ها به خصوص رسانه های جمعی نظیر تلویزیون را در شکل دادن باور های مردم بسیار موثر می دانند. با این مقدمه، ببینیم کودکی کسانی که امروز در سالن انتظار کلینیک های دامپزشکی منتظر ویزیت سگشان هستند چطور گذشته. روزگاری که بشقاب های ماهواره هنوز روی پشت بام ها نبود، یک تلویزیون بود و دو شبکه و کمتر از دو ساعت برنامه کودک. سریال های کارتونی هم مثل امروز آن قدر زیاد نشده بودند که اسمشان هم فراموش شود. شخصیت های کارتونی تنها همدم کودکان بودند، عکس آنها روی دفتر و کتاب های مدرسه شان بهترین هدیه ها بود. کارتون های محبوب دوران کودکی جوانان 20 تا 30 ساله امروز کدام ها بودند؟
«بل»سگ سفید رنگ و بزرگ سباستین همیشه همراه او بود، سباستین بل را در آغوش می گرفت و هیچ کس نمی گفت این کار او ناپسند است!
«جو»سگ خوب و با وفای پسرک سرخ پوست بود«سپید دندان» هم همیشه همراه دخترک آمریکایی بود و در محیط خانه هم وارد می شد!
«رکسیو»
سگ با مزه، خال دار، مهربان و باهوش بود، همه منتظر بودند تا نوبت پخش ماجراهای رکسیو شود.
«بارون»
سگ مشهور بی خانمان بود، که ظاهرا همه چیز را می فهمید و از اول تا پایان سریال همراه پرین بود.
«بوشوک»
سگ احمق و دوست داشتنی لوک خوش شانس بود، همیشه با حماقت های حساب شده اش به داد قهرمان داستان می رسید و دشمن شماره یک دالتون ها بود.
سگ خانواده «دی» همیشه کنار پیانو می استاد و به پیانو زدن پسر خانواده گوش می داد، هیچ کس هم او را از خانه بیرون نمی کرد.
گالیور همراه سگش به جزیره آدم کوچولو ها رسید و همیشه
سگ کنار گالیور بود؛ خیلی هم به قهرمان داستان کمک می کرد.
سگ زرد رنگ در مداد جادو، همیشه الهام بخش ماجراها بود و در سریال جعفری و شوید و رز ماری، همیشه «شوید» برای کمک از راه می رسید، شوید هم
سگ بود!
در مهاجران، لوسیمی، دختر قهرمان داستان، نجات دهنده یک دینگو بود، دینگو را به عنوان
سگ پذیرفتند و از او
نگهداری کردند. پدر خانواده اول مخالف بود، اما بعدا حضور دینگو در خانه را پذیرفت.
سگ مهربان و خاب آلود سریال رانکال را هم همه به خاطر دارند. «زمبه» که از همه فراتر رفته بود و حتی حرف آدم ها را هم می فهمید و همیشه به داد داداش کایکو، ته سو که و میتی کومان می رسید.
اینها خارجی ها بودند، در مجموعه های ایرانی هم
سگ بود،
سگ رمانتیک خانه مادر بزرگه را به یاد بیاوریم که همیشه نقش مقال مخمل، گربه خبیث بود و محافظ جوجه ها.
حتی در یک کارتون از مجموع کارتون های کودکان دهه 60،
سگ به عنوان موجودی بد نبوده، حالا که همان کودکان بزرگ شدند، باید چیزی که طی چندین سال باور کردند را با یک برنامه مستند، چند مستند و... به کلی وارونه بیابند. اینها چهره
سگ در قدرتمند ترین رسانه دوران کودکی جوانانی است که امروز به خاطر
نگهداری از
سگ ملامت می شوند. شاید 20 سال بعد هم موضوعی که امروز در شبکه های تلویزیونی تبلیغ مثبت می شود جرم تلقی شود. بهتر نیست مسئولان که این همه جوالدوز به این و آن زدند، یک سوزن هم به خودشان بزنند؟
واقعیت آن است که
سگ یک واقعیت جامعه غربی و طبعا بخش جدانشدنی محصولات رسانه ای و هنری آن است و اگر ما به لحاظ شرعی، پزشکی و سنتهای خود چنین شریک زندگی را نمی پسندیم، به نظر می رسد نباید از دوران کودکی چنین شیوه ای را در ذهن و خاطره کودکانمان ایجاد کنیم.
منبع : شفاف