اصطلاح «خيابانها خلوت ميشد» را براي تلويزيون دهه شصت و سريالهاي پرمخاطبش به كار بردهاند همان موقع كه هفتهاي يك سريال بيشتر پخش نميشد و تنها دو كانال تلويزيوني داشتيم.
روزگارنو: گاه براي خريد حق كپيرايت يك فيلم تا 10ميليون تومان هزينه ميكنيم و قبل از خريد،تحقيق و بازبيني داريم.
از جمله سريال معماهاي پليسي «مرداك» را ابتدا شناسايي كرديم و چون به لحاظ محتوا مسئلهاي نداشت،براي بازبيني تهيه شد اما موقع خريد،كمپاني انگليسي گفت آن را به شبكه «منوتو» فروخته است
مردم عادت كرده بودند اسمهاي كوچك خارجي را به زبان بياورند تا نشان بدهند پيگيري يك زندگي در گوشهاي ديگر از جهان چقدر برايشان مهم است. اصطلاح «خيابانها خلوت ميشد» را براي تلويزيون دهه شصت و سريالهاي پرمخاطبش به كار بردهاند همان موقع كه هفتهاي يك سريال بيشتر پخش نميشد و تنها دو كانال تلويزيوني داشتيم.
اوشين،هانيكو،درك،پوآرو،خانم مارپل، شمشير تيپوسلطان و... سريالهاي پرمخاطبي بودند كه محتواي خوب و جذابي داشتند و تا حد زيادي با فرهنگ ايراني همسو بودند.
سالهاي دور ازخانه
مردم به آن «اوشين» ميگفتند و داستان تلاشهاي دختري روستايي بود كه مراحل رشد و پيشرفت را طي ميكرد.حس مبارزه با مسائل و در نهايت موفقشدنهاي او آنقدر به ذائقه مردم يك كشور انقلابي و در عين حال مشغول جنگ خوش آمد كه با شروع سريال،خيابانها خلوت ميشد و امروز اگر باز «اوشين» را ببينند، به ياد روزهاي اميدواري براي ساختن ميافتند.
داستان يك زندگي
هانيكو،سريال شرقي ديگري بود كه باز شخصيت اول آن يك زن بود،اينبار هانيكو جاي اوشين مينشيند تا با تلاش و كوشش زياد از يك خانواده نسبتا فقير برخيزد و به تشويق استادش موفق به ادامه تحصيل شود و در نهايت به عنوان اولين زن خبرنگار ژاپني در يكي از روزنامه هاي كشورش استخدام شود.
اين سريال محصول 1986 بود كه در ايران از شبكه2 پخش شد. دوراني كه ما همچنان به تلاش و قناعت بيشتر نياز داشتيم،دوراني كه زنان دوباره وارد فعاليتهاي اجتماعي مي شدند،اين دو عنصر علاوه بر محدوديت شبكه و سريال، پرمخاطب شدن هانيكو را در پي داشت.
جنگجویان کوهستان
بر اساس یکى از شاهکارهای ادبیات کلاسیک چین به نام «لبه آب» اثر «شی نایان» و «لو گوانجونگ» نوشته شده بود كه داستان ۱۰۸ قهرمان از سراسر چین را كه در مکانی به نام «لیانگ شانپو» جمع شدهاند و علیه ظلم و فساد حکومتی قیام میکنند و در نهايت جاودانه میشوند،بيان ميكند.این سریال ۲۶ قسمتی را شبكه تلویزیونی «ان اچ کی» تولید كرد و از سال ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۴از همین شبکه در ژاپن پخش شد. بعد از آن بین سالهای ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۰،کشورهای انگلستان، فرانسه،هلند،اسپانیا و آلمان غربی آن را پخش كردند،در كشور ما براي اولينبار در دهه شصت از شبكه يك پخش شد.
ارتش سري
سريالي با فضاي جنگ جهاني بود كه اتفاقات مربوط به يك گروه نجات در بلژيك را روايت ميكرد.فعاليتهاي اين گروه بيشتر فراريدادن خلبانهاي بريتانيايي كه هواپيمايشان در بلژيك سقوط ميكرد، بود.اعضاي اين گروه در بروكسل رستوراني داشتند و با افسران گشتاپو كه آن شهر را اشغال كرده بودند،رفتار خوبي داشتند.نكتهاي كه پس از جنگ براي آنها دردسرساز ميشود،چون مردم شهر فكر ميكنند آنها با افسران گشتاپو دوست بودهاند.سريال ارتش سري محصول سال 1977 شبكه بيبيسي بود كه در ايران با استقبال زيادي مواجه شد.
درك
درك، يكي ديگر از سريالهاي پرمخاطب تلويزيون و جزو اولينهاي پليسي بود. اين سريال در بيش از 100 كشور جهان پخش ميشد. درك در فاصله سالهاي۱۹۷۴ و ۱۹۹۸ روي آنتن رفت و درباره کارآگاه سربازرس «اشتفان درک» و دستیارش «هری کلاین» بود که موارد قتل را در مونیخ و حومهاش حل ميكردند.
تلويزيون ايران در سه دهه گذشته سريالهاي پرمخاطب ديگري پخش كرد.شمشير تيپوسلطان، پوآرو،خانم مارپل،هشدار براي كبرا 11 ،جواهري در قصر،پرستاران،جومونگ و برخي سريالهاي مصري و لبناني از جمله اين مجموعهها بودند كه همگي در كنار برخي سريالهاي پرمخاطب داخلي مثل امامعلي(ع)،ولايت عشق،مدار صفردرجه،كيف انگليسي،آینه،سلطان و شبان،روزی روزگاری، آینه عبرت،نرگس،پهلوانان نمیمیرند،شب دهم،مردان آنجلس و شوق پرواز همگي توانستند تلويزيون را مركز توجه مخاطب قرار دهند.
گرچه بيشتر،سريالهاي دهه شصت به خاطر شرايط زمان پخش در حافظه مخاطبان باقي ماندهاند اما شاهد هستيم برخي سريالهاي دهه نود مخاطب خوبي داشتهاند.سوال اينجاست در دهه 90 چه اتفاقي ميافتد كه روند جذب مخاطب تلويزيون مشخص نيست.شايد دليل پرمخاطبشدن سريالهاي دهه 90 را مخاطبان، به شكل تصادفي و نه از روي برنامهريزي و وفاداري قبلي به تلويزيون رقم زدهاند. اين يك فرض است اما بيشك دلايل زيادي در روند جذب مخاطب وجود دارد.امكان دسترسي به ماهواره كه البته براي همه كشورهاي جهان بوده،يكي از دلايل محكم ماجراست.
در حاليكه به نظر ميرسد تلويزيون كشورهاي اروپايي،آمريكايي و آسياي شرقي به معضل تلويزيون ما دچار نشدهاند. بعدها مسئله تفاوت زباني شبكههاي تلويزيوني خارجي حل شد،شكلگيري شبكههاي ماهوارهاي فارسيزبان راه حل شكار مخاطبان ايراني بود،سريالهايي كه با فرهنگ ايراني اسلامي تفاوت زيادي داشتند،ولي خانوادهها به شكل موجگونهاي به اين شبكهها روي آوردند و آنقدر سريال ديدند كه يا خسته شدند و كنار گذاشتند يا آسيب ديدند.گسترش سريالهاي تركيهاي،كرهاي و كلمبيايي با دوبلههاي ضعيف فارسي كه در آن از روابط غيراخلاقي حساسيتزدايي ميشد،نوعي حمله به مخاطبي بود كه فقط دنبال تنوع و سرگرمي ميگشت و نه لرزان شدن بنيان خانوادهاش.
با وجودي كه شبكههاي داخلي را زياد كرديم و بودجههاي مناسبي براي سريالهاي داخلي پرداختيم، باز اتفاق زمانهاي گذشته تكرار نشد، مسئلهاي كه اينجا بهذهن خطور ميكند،نحوه برخورد با سريالهاي خارجي جديد است.آيا ما مثل گذشته آنها را خريداري و به بهترين شكل ممكن دوبله كرديم؟يا رشد و توسعه شبكههاي داخلي و بالارفتن توانايي سريالسازي باعث شد نيازي به همگامبودن با بهترينهاي دنيا نداشته باشيم،تا جايي كه مخاطب به دليل امكان دسترسي از راه اينترنت، راه انتخاب را خودش بپيمايد.
«ابوالفضل علمبيگي»،مسئول تامين برنامههاي خارجي شبكه تهران در گفتوگو با «تهران امروز» علاوه بر افزايش رقابت با شبكههاي خارجي به رقابت شبكههاي داخلي بر سر تامين و پخش فيلم و سريال اشاره ميكند و ميگويد:«اين موضوع باعث شده شبكههاي زيادي براي نمايش فيلم و سريال داشته باشيم.براي مثال شبكه نمايش فيلم يك شبكه تخصصي در اين زمينه است كه دستش براي پخش بسياري از فيلمها باز است و تعريف متفاوتي در اين زمينه دارد و جنگ ستارگان يك تا 3 را پخش ميكند؛كاري كه شبكه تهران نميتواند بكند.ضمن اينكه شبكه سريال هم در راه است.»
علمبيگي درباره محتواي سريالهاي خارجي ميگويد از سال 2000 به بعد توليدات كشورهاي اروپايي و غربي بهلحاظ محتوا خيلي فرق كرده و از محتواي خانوادگي و اخلاقي به سمت فيلمهاي غيراخلاقي يا خشن حركت كرده و همين موضوع كار تامين شبكههاي مختلف داخلي براي انتخاب را سخت كرده است.او ميگويد پيشتر اگر فيلمي محتواي غيراخلاقي داشت قابلويراستاري بود اما اكنون اين امكان كمتر شده. علمبيگي از وجود گروه تحقيق براي انتخاب سريالها و فيلمهاي خارجي ميگويد:«هرچند گاهي فيلمي پخش شده و در بازبيني مجدد مشخص شده اين فيلم برخلاف ارزشها و منافع ماست و جلوي بازپخش آن گرفته شده است،يكي ديگر از مسائل انتخاب فيلمها و سريالها رقابت با ساير شبكههاي خارجي است.»
او ميگويد:«ما گاه براي خريد حق كپيرايت يك فيلم تا 10ميليون تومان هزينه ميكنيم و قبل از خريد،تحقيق و بازبيني داريم. از جمله سريال معماهاي پليسي «مرداك» را ابتدا شناسايي كرديم و چون به لحاظ محتوا مسئلهاي نداشت،براي بازبيني تهيه شد اما موقع خريد،كمپاني انگليسي گفت آن را به شبكه «منوتو» فروخته و چون هر دو شبكه در خاورميانه هستيد،نميتواند آن را به ايران بفروشد و بايد منتظر باشيد پخش اين شبكه تمام شود.در حاليكه «منوتو» شبكه خود آنهاست و بعيد ميدانم آن را خريده باشند.» نكته مهم محتواي سريالهاي داخلي است.
گويا تاكنون مطالعه دقيق و حسابشدهاي روي دلايل پرمخاطب شدن سريالهاي گذشته صورت نگرفته است. چون همچنان شاهديم هرگاه تلويزيون سريال خوبي ميسازد،ديده ميشود و مردم از آن استقبال ميكنند،محتوايي كه در ظاهر بايد با عمق روحياتشان سازگار باشد و زندگي واقعي،دور از يكنواختي و كليشهسازي خودشان را نشان بدهد؛ نوعي زندگي كه در آن مردم تغييراتشان را شاهد باشند و براي مسائلشان همدرد و گاه راهحل بيابند.