فرهاد فخرالدینی با ساخت موسیقی متن سریالهای تلویزیونی همچون «سربداران»، «بوعلی سینا»، «روزی روزگاری» و «کیف انگلیسی»، کار در این عرصه را تا سطح بسیار بالایی ارتقاء داد.
فخرالدین فخرالدینی: پدرم عکاس بود و برای همین من از همان کودکی به حرفه او علاقمند شدم. سه برادر دیگرم نیز بخش عمدهای از کودک و نوجوانی خود را در آتلیه عکس پدرم گذراندند.
از آنجا که پدرم اهل شعر و فرهنگ هم بود، ما علاوه بر عکاسی به دیگر هنرها نیز علاقه داشتیم. از میان جمع چهار نفره ما، من و فرهاد عاشق موسیقی هم بودیم.
من از فرهاد 5سال بزرگتر هستم و موسیقی را با نواختن ساز تار زودتر شروع کردم اما هیچگاه نتوانستم در این هنر آن طور که میخواستم پیشرفت کنم. در مقابل، گویی فرهاد اصلا برای موسیقیزاده شده بود. با ساز ویلن شروع کرد و در 14سالگی به عنوان شاگرد، نزد احمد مهاجر به کسب آموزش پرداخت.
پس از چندی در کلاس درس ابوالحسن صبا حضور پیدا کرد و بعد از فوت استاد در آذرماه 1336، نواختن ویلن را نزد علی تجویدی تکمیل کرد.
در این عکس، فرهاد فخرالدینی در حال کار کردن روی موسیقی سریال «کیف انگلیسی» است
فرهاد فخرالدینی، پس از فارغ التحصیل شدن از هنرستان عالی موسیقی و کسب فیض از استادانی همچون دکتر مهدی برکشلی و امانوئل ملیک اصلانیان، از سال 1342تدریس در هنرستان عالی موسیقی و همکاری با رادیو ایران را آغاز کرد.
در سال 1352، رهبری ارکستر بزرگ رادیو و تلویزیون ملی ایران را بر عهده گرفت که تا سال 1358ادامه یافت.
بعد از انقلاب با ساخت موسیقی متن سریال «سربداران»، عصری جدید را در نوشتن و تولید موسیقی مجموعههای تلویزیونی به وجود آورد؛ حرکتی که با سریالهای «بوعلی سینا»، «روزی روزگاری»و «کیف انگلیسی» ادامه پیدا کرد.
از سال 1377 که ارکستر موسیقی ملی ایران را راه اندازی کرد، به مدت 11 سال توان خود را به کار بست تا آثار موسیقی دانان ایرانی را با این گروه بزرگ از نوازندگان سازهای غربی و ایرانی به اجرا درآورد. با مدیریت و رهبری او، ارکستر ملی جای خود را در بین هنرمندان، کارشناسان و تودههای مردم باز کرد و توانست تماشاگران زیادی را پای برنامههای خود بنشاند.
فرهاد اگرچه در نوازندگی و رهبری ارکستر چیره دست و صاحب تجربههایی گرانسنگ است، اما برای من، استادی او در آهنگسازی بیش از دو وجه دیگر هنریاش جذاب بوده و اهمیت دارد. از این رو در عکسی که میبینید، بر همین بعد هنری تاکید کردم و نخواستم او را در کسوت رهبری ارکستر یا نوازندگی نشان دهم که در آن صورت چیز دیگری میشد.
11 سال پیش، هنگامی که فرهاد مقابل دوربین عکاسی من قرار گرفت، در حال نوشتن و کار روی موسیقی متن سریال کیف انگلیسی بود و برگههای نتی هم که زیر دست او دیده میشود، مربوط به همین اثر است.
در این عکس، نورهایی نرم و ملایم چهره، دستها و صفحات نت را روشن کردهاند و از کنتراست و سایه روشنهای روی صورت خبری نیست.
این شیوه نورپردازیای را به دو دلیل فنی و محتوایی طراحی کردم. اول آنکه به دلیل انعکاس نور از روی دفترچه نت، حتما میبایست سایههای روی چهره را هم تلطیف میکردم تا به یک هماهنگی برسم.
دوم آنکه این نورهای ملایم، سازگاری بیشتری با شخصیت فرهاد دارند؛ هنرمندی که بسیار با آرامش کار میکند و در زمان نوشتن آهنگ، گویی به جهان پیرامون خود توجهی ندارد.
The underlying connection was closed: Could not establish trust relationship for the SSL/TLS secure channel.