"آنیما"
هر مرد در خود یك روح زنانه دارد. این روح زنانه تصویر یك زن مشخص یا خاص نیست . بلكه روان زنانه مرد است.
آنیما در فارسی به « عنصر زنانه » و «عنصرمادینه » ترجمه شده است.
آنیما یكی از مهمترین آركی تایپ هاست.
«
آنیما تجسم تمامی گرایش های روانی زنانه در روح مرد است. همانند احساسات ، خلق و خو های مبهم ، مكاشفه های پیامبر گونه ، حساسیت های غیر منطقی ، قابلیت عشق شخصی ، احساسات نسبت به طبیعت و سرانجام روابط با نا خودآگاه » ( انسان و سمبل هایش- ص 271)
آنیما معمولا تحت تاثیر شخصیت مادر شكل می گیرد. چنانچه مرد به هر دلیل نتواند با مادر ارتباط عاطفی مناسب برقرار كند مثل : فوت مادر – سردی و بی توجهی مادر – توجه بیش از اندازه مادر و ... این عنصر زنانه كاركرد منفی خود را بروز می دهد. در چنین حالتی مرد احساس می كند :
« من هیچ نیستم. هیچ چیز برای من مفهوم ندارد و من برخلاف دیگران از هیچ چیز لذت نمی برم» ( انسان و سمبل هایش ، ص 273)
این احساس ناتوانی می تواند مرد را به شرایطی دچار كند كه او احساس كند زندگیش یكسره سرد و خالی است. در چنین شرایطی حتی می تواند مرد را به آنجا بكشاند كه به خودكشی دست بزند.
اما یكی از متداولترین كاركردهای منفی
آنیما این است كه مرد را پیوسته به سوی تخیلات شهوانی سوق می دهد. در چنین شرایطی مرد به جای كشیده می شود كه پیوسته به دیدن فیلمهایی از برهنه شدن زنان و یا مطالعه كتابهای بی پرده جنسی تمایل پیدا میكند. این حالت بدوی ترین جنبه منفی آنیماست. در حقیقت در چنینی شرایطی رابطه عاطفی مرد با زندگی كودكانه باقی مانده است.
همچنین مردهای بسیاری را دیده ایم كه به طور عجیبی شیفته و دلباخته اولین زن زندگی خود هستند. به طوری كه در اذهان مردم این باور بوجود آمده است كه مردها در عشق بسیار وفادارتر از زنها هستند و خاطره اولین عشقشان را به سختی فراموش می كنند. اما در حقیقت این احساس ناشی از فرافكنی آنیماست. چرا؟!!!
باید بدانیم كه هر مرد زنی را دوست دارد كه خصوصیات روان زنانه خودش را دارا باشد. خوب مردی كه اسیر جنبه های منفی آنیماست هنگامی كه با اولین زن زندگی خود روبه رو شود
آنیما شروع به فرافكنی می كند و به مرد القا می كند این همان زنی است كه مرد به دنبال اوست. ومرد چنان شیفته و شیدای این زن می شود كه گاه كار به جنون می كشد. یونگ می گوید:
« دقیقا این زنان پری گونه هستند كه فرافكنی عنصر مادینه را موجب می شوند. به گونه ای كه مرد كم و بیش هرچیز افسون كننده ای را به آنها نسبت می دهد و در باره آنها انواع خواب ها را می بیند.» ( انسان و سمبل هایش)
و متاسفانه پس از ازدواج مثلث (زن – مرد – معشوق) را بوجود می آورد.
اما
آنیما جنبه مثبت هم دارد. در چنین حالتی
آنیما مرد را به سوی تعالی و رشد هدایت می كند و به او كمك می كند تا همسر مناسب خود را بیابد. نمونه بارز آن ( بئاتریس) دركتاب كمدی الهی اثردانته آلیگری است.در این كتاب بئاتریس راهنمای دانته به بهشت می شود. در حقیقت در كمدی الهی ، بئاتریس نمادی از كهن الگوی
آنیما است . آنیمایی كه جنبه مثبت خود را به دانته تقدیم كرده است.
در داستان بوف كور صادق هدایت هم
آنیما را می بینیم. در این داستان ( زن اثیری ) و ( لكاته) هردو جنبه هایی از
آنیما هستند. اما زن اثیری جنبه مثبت آنیماست و لكاته جنبه منفی آن.
در بوف كور می بینیم كه نویسنده نمی تواند با هیچكدام از دوجنبه به آشتی برسد. زن اثیری می میرد و لكاته نیز توسط همسر در پایان داستان كشته می شود. در حقیقت هدایت برخلاف دانته به هیچ وجه با
آنیما از در آشتی در نمی آید.
در بسیاری از داستانهای كهن دیده ایم كه شاهزاده ای برای نجات دختر مورد علاقه اشت كه در یك قصر دور طلسم شده است مجبور است پس از تحمل مرارت و مشقت بسیار و جنگ با هیولاها وغولهای عجیب و غریب به او دست یابد و با بوسه ای اورا بیدار كند.
در حقیقت این معشوق طلسم شده نماد همان
آنیما و روان زنانه مرد است و مرارت ها و جنگ با هیولاها نماد این است كه مرد برای دستیابی به جنبه مثبت آنیمای خود با ید سختی بسیار بكشد .
در حقیقت
آنیما با ارسال پیامهایی منفی نظیر آنچه قبلا ذكر شد قصد دارد تا مرد را به شناخت و كشف شخصیت خود سوق دهد . و چنانچه مرد بتواند این پیامها را تشخیص بدهد
آنیما پلی می شود میان ( من ) و ( خود) . چنین مرد ی پیوسته به پیامهای
آنیما توجه نموده و به آنها شكل میدهد و در نهایت كاركرد مثبت
آنیما به صورت خلاقیت های هنری در نوشته های ادبی – موسیقی – نقاشی و ... بروز می كند.
منبع: انسان و سمبل هایش-كارل گوستاو یونگ.