معرفی جغد
شکل ظاهری جغد طوری است که هرکسی بهراحتی میتواند آن را بشناسد. این جانور سری بزرگ و پهن دارد و انبوهی از پر به شکل یک نعلبکی، دور چشمهایش را میپوشاند. چشمهای جغد بزرگ هستند و مثل انسان، درست در قسمت جلوی صورتش قرار گرفتهاند؛ در حالی که چشمهای پرندگان دیگر در دو طرف سرشان قرار دارد. البتّه جغد نمیتواند مانند انسانها، چشمهایش را حرکت دهد و به اطراف خود نگاه کند. این جانور برای دیدن اطراف، باید سرش را بچرخاند.
تیز پرواز
جغدها بسیار تیز پروازند، پرواز آنها بی صدا است. آنها برخلاف ظاهر آرامشان، هنگام شکار، با سرعت زیادی به سمت صیدشان شیرجه میروند و در یک چشم به هم زدن، آن را به چنگ میآورند. چنگالهای تیز جغد، در گرفتن شکار، کمک زیادی به او میکنند. منقار نیرومند و قلّاب مانندش هم او را در خوردن شکار یاری میدهد.
بعضی از آنها گوشپرهای مشخصی دارند . پاهای پوشیده از پر دارند . تکزی هستند و بیشتر آنها روی درخت زندگی می کنند . نر و ماده آنها همشکل است ولی مادهها بزرگترند .
در سوراخها ، آشیانههای متروک و روی زمین لانه می سازند . طعمه خود را یکجا می بلعند و از پستانداران ، پرندگان ، خزندگان ، دوزیستان ف ماهی ها ، حشرات و خرچنگها تغذیه می کنند .
چشمهای قوی
جغدها قدرت بینایـی زیادی دارند. این قدرت باعث میشود که آنها حتّی در تاریکی شب بتوانند شکار خود را ببیند. برخی از جغدها هم از قدرت شنوایـی بسیار بالایـی برخوردارند و در نتیجه، شکار خود را از طریق شنیدن صدای آن، ردیابی میکنند.
جغدهای بزرگ، جغدهای کوچک
دانشمندان تاکنون ۴۵ گونه جغد شناسایـی کردهاند. کوچکترین گونه، فقط ۱۵ سانتیمتر طول دارد؛ امّا طول بدن بزرگترین گونه به ۷۶ سانتیمتر میرسد.
غذای جغدها
نوع تغذیهی جُغدها به محلِّ زندگی و اندازهی آنها بستگی دارد. بعضی از جغدها، جانورانی مثل موش و موش صحرایـی میخورند. جغدهای بزرگتر، خرگوش، سنجاب و سمور را هم شکار میکنند. برخی از آنها از حشرات و پرندگان کوچک تغذیه میکنند. برخی هم با ماهیگیری شکم خود را پر میکنند. این دسته از جغدها توی آبهای کمعمق شیرجه میزنند و با چنگالهای تیزشان، ماهیها را به دام میاندازند
آداب غذاخوردن!
جغد معمولاً شکار خودش را به کمک منقار نیرومندش تکّهتکّه میکند و میخورد. اگر شکار کوچک باشد، آن را درسته قورت میدهد و سپس استخوانها، پَرها و فَلْسهای طُعمه را که قابل هضم نیستند، با حالتی شبیه به سرفه بیرون میاندازد.
جغدها، دوستان کشاورزها
جوندگانی مانند موش، خرگوش و موشهای صحرایـی به محصولات کشاورزی آسیب زیادی میرساند. جغدها با شکار این دسته از جانوران، به کشاورزان کمک بزرگی میکنند. جغدها هرگز به مرغها و جوجهها آسیبی نمیرسانند؛ زیرا آنها زمانی شکار را شروع میکنند که هوا تاریک است و در این هنگام، جوجهها و مرغها در لانههایشان خوابیدهاند. در اروپا اگر جغدی در مزرعه کشاورزی لانه گزیند، کشاورز جشنی برپا می کند، چون امروز در اروپا از سم دفع آفات بسیار کمتر استفاده می شود و وجود جغد در مزرعه نعمت خدادادی است که باید شکرگذار آن باشیم.
انتخاب لانه
جغدها لانه نمیسازند. آنها جایـی را به عنوان لانه انتخاب و در همانجا زندگی میکنند. سوراخهای موجود در تنهی درختان، غارها، انبارهای قدیمی و خراب و لانههای زیرزمینی، از جاهایـی است که این پرندگان برای زندگی برمیگزینند. جغدهای ماده بین ۳ تا ۴ تخم میگذارند. نوزاد جغد ۲ تا ۳ ماه باید در لانه بماند تا بهقدر کافی بزرگ شود.
حکایتی در مورد ویرانه نشینی جغد
میگویند روزی همسر سلیمان ،خواهان قصری بزرگ با برجی بسیار رفیع میشود تا از ان بام خانه کعبه را ببیند و عبادت کند ، سلیمان این درخواست را میشنود و جانوران را امر به ساختن میدهد ،تمام جانوران ساختن قصر را اغاز میکنند به جز جغد که سر پیچی رده و از انجا خارج میگردد ،ساختن قصر به اتمام رسید و روزی جغد به جهت دیدن قصر به انجا باز میگردد . سلیمان وی را احضار کرده و میگوید :سه سوال میپرسم اگر پاسخ دادی که هیچ و در غیر این صورت متنبه خواهی شد.جغد قبول مبکند و سلیمان پرسش اول را چنین مطرح میکند که: تعداد شبها بیشتر است یا روزها ؟جغد میگوید :شبها ،چون روزهای ابری و تاریک را نیز باید به واسطه فقدان نور خورشید شب شمرد . سلیمان پرسش دوم را طرح مینماید که : تعداد زنده ها بیشتر است یا مرده ها ؟ جغد میگوید: مرده ها ،چون خواب نیز به نوعی مرگ است و خفتگان را باید به نوعی مرده نامید . سلیمان سوال اخر را میپرسد که: تعداد زنان بیشتر است یا مردان ؟ جغد میگوید :زنان چون مردانی که از همسران خود اطاعت میکنند نیز به نوعی زن محسوب میشوند . سلیمان که قصر را به فرمان همسر خود ساخته بود و سخن جغد را طعنه به خود دیده بود بر اشفت و قصر را ویران کرد، سپس جغد را نفرین نمود که تا به اخر عمر ویرانه نشین باشد در کنج انزوا و برای غذای وی نیز روزانه دو گنجشک مقرری تعیین نمود ، از ان پس جغد به کنج انزوا خزید و ویرانه نشین شد .
آیا جغد شوم است؟
اما بررسی کنیم که فلسفه اینکه می گویند جغد پرنده شومی است چیست؟
در باورهای اجتماعی ایران زمین غالب دیدگاه ها در ارتباط با جغد منفی و امیخته با خرافه است بدین سبب به دیدن جغد وی را با سنگ مورد هدف قرار داده و وی را بد شگون میدانند .به عنوان مثال در نقاطی از گیلان شنیدن صدای جغد نشان از رسیدن خبری نا مبارک و نا میمون دارد به همین علت با ایجاد صدا و راندن وی سعی بر دور کردن صدا از خانه دارند ،گاها چوب نیم سوخته ای را به سمت وی پرتاب میکنند و بلند میگویند (اتش از من ،گوشت از قصاب) اگر جغد رو به قبله پرواز کرد بلا دفع میشود اما در غیر این صورت صاحبخانه باید صدقه دهد و انفاق کند و ……..تا بلا رفع شود . در ارتباط با صدای جغد نیز این باور وجود دارد که اگر جغد گریه کند ،خوش است و اگر خنده کند بد یمن و با شنیدن صدای وی میگویند (میمنت خانم،خوش امدی) شاید بد نباشد قیاس کنیم منزلت جغد را در اوستا و ایین باستان ایران را ، با باورهای امروزه اجتماعی در باره شومی جغد که شور بختانه سینه به سینه نقل میشود، در جایی که از وی به نام اشوزشت یاد میگردد و فراری دهنده دیوها و نام وی به معنی دوست داشتن و دوستدار راستی اورده شده وحکایاتی که در ارتباط با به وجود امدن وی از ناخن و کلام اوستا در زبان وی وجود دارد و چهره داریوش دوم با تاجی قلم خورده به نقشی از بوف و……
در متن های کهن باستانی جغد را “هو مورو” می خواندند. یعنی پرنده دانا. حتما بیاد دارید که در کتابهای قصه نیز این پرنده عینک به چشم دارد و به بقیه حیوانات پند و اندرز می دهد.
The underlying connection was closed: Could not establish trust relationship for the SSL/TLS secure channel.