بهار، تابستان، پاییز، زمستان و... بهار
این یک خداحافظی است. خداحافظی از سالی سینمایی، که امسال بیش از هر زمان دیگر گرفتار فقر در محتوا بود، سالی که در آن به سختی میتوان حرف تازهای پیدا کرد، هر چه بود، تکرار بود و کلیشه. هر چه بود پوسترهای شرمآوری بود که قبل از دیدن تکلیف بیننده را روشن میکرد. هر چه بود انبوه فیلمهای ویدئویی توهینآمیز و سخیفی بود که شبکه خانگی را به اسارت زندان بیانتهای لودگی و بیهودگی کشانده بود و هر چه بود سال خوبی نبود. این یادداشت مروری کوتاه بر آنچه در یک سال گذشته رخ داده دارد و طبعا به همین اندازه جا برای پوشش آنچه گذشت وجود دارد. پیشاپیش عیدتان مبارک.
اتفاقات:
14 فروردین: رضا کرم رضایی بازیگر برجسته و توانمند سینما و تلویزیون و تئاتر ایران دار فانی را وداع گفت.
30 فروردین: اکران «تسویه حساب» در اردبیل ممنوع شد. (چند روز بعد اکران این فیلم در مشهد نیز ممنوع اعلام شد)
31 فروردین: حمیده خیرآبادی بازیگر پیشکسوت و توانمند سینما و تلویزیون و تئاتر ایران درگذشت. تشییع پیکر ایشان بی هیچ شکوه و عظمتی و در سکوت کامل خبری انجام شد
4 اردیبهشت: طی ابلاغیهای از سوی معاونت امور سینمایی استفاده از لغات خارجی برای نام فیلمها ممنوع اعلام شد.
9 اردیبهشت: نعمت حقیقی درگذشت.
یك خرداد: در پی نشست پرحاشیه مطبوعاتی فیلم عباس کیارستمی در جشنواره کن، جواد شمقدری در نامهای به ژیل ژاکوب رئیس این جشنواره به وی متذکر شد باید مراقب باشید برخی افراد به خاطر منافع شخصی و سیاسی خود تمایل ندارند ارتباط صمیمانهای بین ما برقرار شود.
7خرداد: محمدرضا اعلامی کارگردان سرشناس و نامی سینمای ایران در سن 54 سالگی درگذشت.
15 تیر: محمود بهرامی بازیگر طناز سینما و تلویزیون درگذشت.
22 مرداد: فرامرز فرازمند تهیهکننده سینما درگذشت.
یك شهریور: مهین شهابی بعد از ماهها بیماری درگذشت.
3 شهریور: فیلم «سنتوری» بعد از کش و قوسهای فراوان (که ابتدا قرار بود در تعداد معدودی از سینماها به نمایش درآید) بالاخره وارد شبکه خانگی شد. نکته آزار دهنده در این توزیع عمومی، بیسلیقگی کامل، شرکت توزیعکننده در نحوه انتشار فیلم بود: از انتخاب عکس روی جلد گرفته تا نوع بسته بندی و کیفیت نازل سیدیها.
30 شهریور: «بدرود بغداد» نماینده ایران در اسكار شد.
31 شهریور: سایت هنرنیوز متعلق به هیات اسلامی هنرمندان خبری را مبنی بر لغو پروانه ساخت فیلم «جدایی نادر از سیمین» به کارگردانی اصغر فرهادی منتشر کرد. در این خبر آمده بود که مجوز این فیلم با دستور مستقیم سیدعلیرضا سجادپور مدیر کل اداره کل نظارت و ارزشیابی سینمای حرفهای لغو شده است.
مهرماه: اوج تنش و درگیری میان خانه سینما و معاونت سینمایی ارشاد بود، که نمونهای از بیانیههای شدیداللحن صادر شده علیه طرفین را در بالا خواندید.
10مهر: بعد از 10 روز توقف فیلمبرداری و انتشار ندامت نامه اصغر فرهادی در رسانه ها فیلمبرداری «جدایی نادر از سیمین» از سر گرفته شد.
26 مهر: فیلم «دیگری» ساخته مهدی رحمانی و بهتهیهكنندگی محمدعلی نجفی از جمهوری اسلامی ایران نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم كودك چهارمین دوره جوایز آسیا پاسیفیك شد.
29آبان : داوود رسولیان قائم مقام اداره كل نظارت و ارزشیابی نیز درباره بحث ممنوع الفعالیت بودن برخی بازیگران نظیر محمدرضا گلزار و هانیه توسلی گفت: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هیچ بازیگری را بدون حكم قضایی ممنوع الفعالیت نمیكند و این دو بازیگر هیچ مشكلی برای حضور در فیلمها ندارند.
30 آذر: جعفر پناهی به اتهام اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام به شش سال حبس تعزیری و به عنوان تتمیم مجازات به 20 سال محرومیت از حقوق اجتماعی شامل ساختن فیلم، نوشتن هر نوع فیلمنامه، مسافرت به خارج از كشور و مصاحبه با رسانهها و مطبوعات داخلی و خارجی محكوم شد.
4 دی: شمقدری در نامه به دیتر کاسلیک مدیر جشنواره فیلم برلین اعلام کرد، تا دادگاه تجدید نظر نمیتوان هیچ اظهار نظر قطعی کرد... در صورتی که، مدیران جشنواره راغب هستند میتوانند از حضور سینماگران خوب ایرانی همچون کیارستمی، جوزانی، بحرانی، فرهادی، مجیدی، حاتمیکیا، طالبی، صدرعاملی، راعی و شورجه به عنوان داور دعوت نمایند.
7 دی: شایعه بركناری جواد شمقدری به دلیل مخالفت با افراد نزدیك به رئیس جمهور تکذیب شد.
10 دی: ابراهیم حاتمیکیا در تماس با وزیر ارشاد از حضور در شورای عالی سینما، انصراف داد.
16 بهمن: برگزاری بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر و تقدیر از مسعود کیمیایی بعد از سالها نادیده گرفتن او در جشنوارههای مختلف.
30 بهمن: موفقیت «جدایی نادر از سیمین» در جشنواره برلین با کسب یک خرس طلایی و دو خرس نقرهای.
گفتهها:
علیرضا سجادپور: با اجرای دفترچه سیاستهای سینمایی، در آینده اگر تولیدكنندگان آثار سخیف پس از پایان محرومیت یك ساله خود، دوباره اثر درجه 4 تولید كنند با لغو پروانه كار مواجه خواهند شد.
شمقدری: انالله و انا الیه راجعون، من در درگاه الهی و در پیشگاه امام حاضر مهدی موعود طلب عفو و بخشش مینمایم. اینكه در مراسمی بهنام جشن خانه سینما با هلهله و شادی بیخبران و غافلان پایان نظام جمهوری اسلامی ایران را آرزو میكنند، چه باید كرد!
خانه سینما: بیانیه سراسر کذب معاونت سینمایی درباره جشن سینمای ایران مایه شگفتی است. با تاسف و تلخی باید گفت شرایط جاری جامعه به گونهای است که غلبه رفتارها و گفتارهای هیجانی، فارغ از اغراض و نیات نهفته در پس پشت آن تبدیل به سکه رایج شده است.
علی معلم: آیا قرار است ما سر اختلاف نظر چند نفر مجموعه سینمای ایران را از دست بدهیم؟! کسانی که این ماجرا را نمیتوانند اداره کنند، پس کنارهگیری کنند و جایشان را به کسانی بدهند که بتوانند منظور را عملی کنند و بحث اصلی را پیش ببرند.
حامد بهداد: من بازیگری را در نسل جوان خودم، به مرحله بعدی بردم و نیم نمره به آن اضافه كردم. مگر میشود روی بازی من در «روز سوم» یا نقش آفرینی خسرو شکیبایی در «هامون» قیمت گذاشت.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: برخی فیلمها به اسم طنز اما سرشار از لودگی و با استفاده از ابزارهای سبك و سخیف سعی میكنند به هر طریقی تماشاگر را جذب كنند، ولی حمایت و توجه از اینگونه فیلمها مدنظر وزارت ارشاد نیست.
رضا کیانیان: آدمهای معمولی همیشه خاكستری بوده اند. قبل از ما و در زمانی كه آدمها در غار هم زندگی میكردند، خاكستری بودند. حیوانات هم همین طور هستند.
عباس کیارستمی: برای من لذت اعطای جایزه به فردی مثل فرهادی از جایزهگرفتن هم بیشتر است.
حمید فرخنژاد: به نظر من مشکل خیلی از فیلمهای توقیفی عدم بلوغ فکری ممیزی در کشور است.
محمدعلی کشاورز: اگر در مملكتی تئاتر پیشرفت نكند، سینما و تلویزیون هم پیشرفت نمیكند.
مسعود ده نمکی: فكر میكنم تنها كسی كه از شوخیهای «اخراجی های 3» ناراحت نشود، آقای رئیس جمهور باشد.
جمال شورجه: فکر میکنم با توجه به دیدگاه روشن و باز رئیس جمهور به سینما مباحث نظارتی چندان جدی نباشد، مگر آنکه جریانی فکری یا اثری از خطوط قرمز عبور کند.
مدیر كل اداره ارزشیابی و نظارت معاونت سینمایی: ما باید به سمت سینمای صنعتی واقعی برویم كه این جز با تهیهكنندهسالاری ممكن نیست.
بهترینها:
1 – پرسه در مه: پرسه در خیال، پرسه در سکوت، پرسه در رویا، پرسه در دنیایی که کمتر کسی تاب آن را دارد. یک «یک ذهن زیبا» ایرانی و یک «هامون» امروزی.
2 – کیفر: هنوز هم میتوان قهرمان داشت. هنوز هم میتوان ضد قهرمان داشت، هنوز هم میتوان داستان تعریف کرد، هنوز می توان بهواسطه هنر، از دل انبوهی زشتی و پلیدی به زیبایی رسید و هنوز هم میتوان به سینما امید داشت
3 - هیچ: فیلمی که چه آن را به واسطه نمادها و نشانهها رصد کنیم و چه از طریق داستانی که روایت میکند. فیلم خوبی است. به نوعی یک رئالیسم جادویی سینمایی است که بیننده را تا آخر درگیر خودش میکند.
بدترینها:
1 - یه جیب پر پول: دیگر کار از لودهبازی و حرکات مبتذل و کلیشهای گذشته. گویی عدهای دور هم جمع شوند و هرگونه حرکت مضحک و ادایی را در توان دارند یکی پس از دیگری رو کنند و یک نفر هم دوربین بهدست این لحظات مشمئزکننده را به تصویر بکشد.
2 - افراطیها: مصداق بارز ضربالمثل شیرین «مورچه چیه که کله پاچش باشه؟». فیلمی که از روی «اخراجیها» کپی برداری شده، نتیجه کار را آنهایی که فیلم را دیدهاند، بهتر میدانند.
3 – ناسپاس: فیلمی عشقی، تاریخی، دینی، کارگاهی و معمایی که هر لحظه در یک ژانر انجام وظیفه میکند. چیز بیشتری نمیتوان گفت.
|