سرانجام، سریال احیای ببرهای سیبریایی با مرگ غم انگیز‌ ببر نر به پایان رسید اما آنچه در این میان بر نگرانی‌ها دامن می‌زند کشتار 8 شیر باغ وحش به‌دلیل ابتلا به بیماری مشمشه است.

این در حالی است که یک متخصص گربه‌سانان ضمن رد شیوع این بیماری، در گفت‌وگو با همشهری اعلام کرد در همان نخستین روز ورود ببرها به تهران ببر نر دچار بیماری گوارشی بوده است اما به‌دلیل سهل انگاری دانشکده دامپزشکی تهران این بیماری منجر به نابودی ببر شده است.


رضا کاشی زنوزی در گفت‌وگو با همشهری افزود: ببرهای وارداتی به‌رغم ادعای مشاور پروژه احیای ببر میانکاله نه تنها از طبیعت زنده‌گیری نشده بودند که به گفته‌ دامپزشک روسی که به همراه ببرها به ایران آمده بود از باغ وحش ساخارین به تهران منتقل شده بودند و ‌به عبارت دیگر این ببرها برخلاف ادعایی که می‌شد تقلبی بوده و حتی از سلامت کامل برخوردار نبودند و هیات ایرانی در بازدید از روسیه نتوانسته بودند این موارد را تشخیص بدهند.


این متخصص گربه‌سانان تاکید کرد: نخستین آیتم برای احیا و انتقال یک حیوان از زیستگاهی به زیستگاه دیگر register بودن حیوان یعنی داشتن شجره نامه است تا مشخصات و ویژگی‌های زیستی حیوان به دقت در آن منعکس شده باشد ضمن آنکه هر حیوانی در بدو انتقال باید با معیارهای خاص و کارشناسی شده در قرنطینه قرار بگیرد اما متأسفانه به‌دلیل عدم‌آگاهی تیم ایرانی هیچ‌یک از این موارد رعایت نشده و طبیعی است که نتیجه چنین عملکردی هدر رفت سرمایه بیت المال خواهد بود.


کاشی زنوزی در ادامه گفت: جای تأسف است که دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران حتی یک دستگاه سی تی اسکن برای حیوانات ندارد. وی تصریح کرد: ببر نر مبتلا به بیماری گوارشی بود اما شیرها به نوعی بیماری عفونی مثل تیفوئید مبتلا شده بودند که با تجویز آنتی بیوتیک نجات آنها امکان پذیر بود.


با وجود این، شیرها را معدوم کرده و بعد آنها را آتش زدند درحالی‌که هر کسی که با الفبای بیماری‌های اینچنینی آشنا باشد می‌داند که آتش زدن حیوان باعث ‌ پخش شدن آلودگی در فضا می‌شود. وی در پایان تاکید کرد: نکته‌ای که باید به آن اشاره شود اینکه ببر نر سیبریایی به‌رغم ادعای مشاور طرح احیای ببر میانکاله که اعلام کرده بود دو و نیم سال دارد بیش از 4 سال داشت و شگفت‌تر آنکه در آغاز، مشاور طرح احیای ببر ادعا کرد که ببر ماده حامله است، بعد هم اعلام کرد که این ببر هنوز به سن بلوغ نرسیده و به همین دلیل باردار نیست، درحالی‌که ببر ماده هم بیش از 9 سال سن داشت.


اینها نشان می‌دهد که احیای ببر میانکاله کار بسیار دشوار و پیچیده‌ای است که نیاز به تخصص ویژه دارد و با عزم ملی قابل دستیابی است . اینکه دست‌اندرکاران این طرح اعلام می‌کنند ببر سیبری فقط در چند اسید نوکلوئتید با ببر مازندران تفاوت دارد و این تفاوت چندان مهم نیست، این حرف کاملا اشتباهی است که ناشی از ناآگاهی و دانش پایین آنهاست؛ زیستگاه ببر سیبری با میانکاله بسیار متفاوت است، سیبری از نظر اقلیمی شرایط خاص خود را دارد. براین اساس حتی اگر 50 قلاده ببر سیبری هم به ایران بیاوریم امکان احیای ببر میانکاله منتفی است و تنها با شیوه هیبرید‌گیری می‌توان این کار را انجام داد که لازمه آن اجرای پروژه‌ای زمانبر است و حداقل 20سال به طول می‌انجامد.