مقدمه :
واروا اولين بارتوسط جاكوبسون در سال 1904 در جزاير جاواي اندونزي بر روي زنبور عسل هنديApis cerana مشاهده شد. بين اين انگل و اين زنبور از مدت هاي مديد، همزيستي بوده است.
بر اساس نظر گروبوف Grobov، انتقال اين انگل به زنبور عسل اروپايي در نتيجه عوامل ذيل است:
ـ جايگزيني زنبور عسل هندي با زنبور عسل اروپايي Apis melliferaبمنظور بالا بردن ميزان توليد زنبورستانها در اين مناطق.
ـ از بين رفتن محيط طبيعي زنبور عسل هندي ، بدليل توسعه شهرسازي يا بدليل تغيير شيوه هاي كشاورزي.
بنظر ميرسد در حدود سالهاي 1960واروا يك جابجايي در محيط زيست خود داشته و از زنبور عسل هندي به زنبور عسل اروپايي منتقل گرديده است، تغييري كه بر اساس قوانين تكاملي مي بايست سالهاي سال طول مي كشيد تا بطور طبيعي رخ دهد.
واروا در سال 1964 در زنبور عسل اروپايي ديده شد. از آن زمان انگل با سرعت سرسام آور منتشر شد و واروا در ميزبان جديد با هيچ مانعي براي رشد خود برخورد نكرد.
اگر زيست شناسي زنبور عسل اروپايي و زنبور عسل هندي مقايسه شود اين توسعه برق آسا قابل توجيه خواهد بود:
ـ در زنبور عسل هندي(دوره تكاملي 17 روز ) واروا نميتواند جز در شفيره هاي نر تكثير نمايد. زمان بسته ماندن درب شفيره هاي كارگر در اين زنبور خيلي كوتاه بوده و اجازه نميدهد سيكل توسعه انگل كامل شود.
ـ در زنبور عسل هندي ، رفتار جوريدن Epouillage يا پاك سازي فعال شده است. زنبور با خود جوري انگل را از خود دور ميكند يا با ديگر جوري به زنبور آلوده ديگر كمك مي نمايد. در عرض دو دقيقه زنبور عسل هندي90% انگل ها را از خود دور كرده و اين رفتار در زنبور عسل اروپايي وجود ندارد. با ترشح بزاق واروا در همولنف زنبور بالغ , رفتار خود جوري فعال ميشود. رفتار جوريدن شفيره ها با تحريك قوه بينايي يا بويايي در زنبوران پرستار فعال ميشود.
ـ بطور ميانگين ميزان درجه حرارت حجره هاي شفيره در زنبور عسل هندي 38 درجه سانتي گراد است , در حاليكه درجه حرارت مناسب براي تكثير واروا بسته به درجه محيط بين 2/34-3/31 درجه سانتي گراد است.
ـ ميزان هورمون جواني در نزد زنبور عسل هندي خيلي كمتر از زنبور عسل اروپايي است و توليد مثل انگل را محدود مي نمايد، اين هورمون عامل تنظيم رشد تخمدانها در وارواي ماده جوان ميباشد.
ـ غريزه نظافت گريNettoyage:در زنبور عسل اروپايي نسبت به زنبور عسل هندي از رشد كمتري برخوردار است از اينروست كه در زنبور عسل هندي شفيره هاي آلوده و تلف شده در داخل حجره ها نقش تله را براي انگل دارند.
از سال 1964، انگل در اغلب مناطق دنيا بجز چند منطقه كه فعلاً آلوده نيستند، شروع به گسترش نموده و باعث تلفات در تعداد زيادي از كلني ها شده است.
سبب شناسي:
عامل بيماري جرب بنام واروا مي باشد كه داراي دو جنس است. جنس نر، و جنس ماده كه عامل انتشار آلودگي است. جنس ماده هم بر روي بالغين و هم بر روي شفيره ها زندگي ميكند و جنس نر فقط بر روي شفيره ها يافت ميشود.
وارواي ماده بيضوي شكل و شبيه خرچنگ كوچك ميباشد و 1/1 ميلي متر طول و 6/1 ميلي متر پهنا دارد. قسمت پشتي از يك مجموعه صفحه كه به هم وصل شده اند پوشيده شده است.
وارواي نر، از نظر شكل با ماده تفاوت داشته ، شكل آن گرد (قطر 0/8 ميليمتر) و رنگ آن سفيد است. بدنی نرم داشته و شيارهايي بر روي پشت دارد، گوشه گير بوده، تغذيه نميكند يا از بقاياي غذايي استفاده ميكند. چهار جفت پاي او بطرف جلو كشيده شده است. بجز داخل حجرات آن را نميتوان ديد و زندگي ميكند تا توليد مثل نمايد.

مراحل تكاملي واروا:

تخم: بيضوي و حدود 5/0 ميلي متر به رنگ سفيد كمرنگ.
پيش لاروي: فرم غير فعال، بي حركت و خيلي مقاوم.
لاروی: بعد از پوست اندازي از مرحله پيش لاروي ,وارد مرحله لاروي ميشود، در اين مرحله نه ميتواند تغذيه كند و نه حركت نمايد داراي شش پا است.

پيش شفيره ايProtonymphe: بعد از مرحله لاروي و پوست اندازي ظاهر شده، به رنگ سفيد و داراي چهار جفت پا ميباشد.
اين پروتونف يا پيش شفيره حركت نميكند يا خيلي كم با استفاده از پنجه ها، اما ميتوانند كوتيكول را سوراخ كرده و از همولنف تغذيه كند.

شفيره اي Deutonymphe: بسته به جنس شكل آن تغيير كرده در ماده بيضوي شكل بوده، به رنگ سفيد و پاها بطرف جلو كشيد شده و تغذيه ميكند. و در نر مثلثي شكل يا گرد و داراي شيار پشتي است.

تغذيه:
وارواي ماده از همولنف لارو و شفيره ها و زنبوران بالغ تغذيه مينمايد. محققين مختلف مقاديري براي ميزان همولنف جذب شده قايل شده اند كه بسته به وضعيت جرب در دوره سال تفاوت ميكند. وارواي ماده (وزن 3/0 ميلي گرم ) دو ساعت تمام تغذيه ميكند و1/0 ميلي گرم افزايش وزن پيدا ميكند.
محل انگل واروا:
در داخل كلني انگل وارواي ماده روي زنبوران بالغ بزرگتر از 2 روز، ترجيحاً زنبوران پرستار است. در مناطقي كه جذب همولنف(همان خون زنبور است) ميسر است يعني در محل غشاء بين قطعات بدني زنبور يا حلقه هاي شكمي_ پشتي يا بين مفاصل سينه و شكم يا سرو سينه يا پاها يك يا چند انگل ميتوانند حضور داشته باشند.
انگل، زنبوران شهد آور را از زنبوران ديگر از طريق ترشح فرمون نازانوف كه بر اساس سن زنبور ترشح ميشود شناسايي ميكند. زمانيكه ماده ها تغذيه نميكنند، ترجيحاً جاي آنها روي سينه ميباشد تعداد واروا هاي كه روي سينه ميروند نسبت به درجه حرارت محيط حالت معكوس دارد و در 28 درجه سانتي گراد حداقل است.
تجارب نشان ميدهد كه 42% واروا ها، درجه حرارت سلولهاي شفيره هاي نر (34-30درجه سانتي گراد) را ترجيح ميدهند و 19% درجه حرارت سلولهاي شفيره كارگر (36-34 درجه سانتي گراد) را بر مي گزينند.
بعلاوه وجود سلولهاي ملكه , واروا هاي ماده را جذب ميكند. در شرايط آلودگي شديد واروا ها را ميتوان داخل سلولهاي در باز بيشتر از سه روزه و 2 تا 3% موارد داخل سلولهاي ملكه يافت.
واروا هاي نر را بجز در سلولهاي درب بسته نر يا كارگر نميتوان يافت.
دوره زندگي انگل:
مطالعات زيادي براي شناخت مراحل زندگي واروا انجام شده ولي تا كنون كاملاًََ شناخته نشده است دوره زندگي واروا با دوره زندگي زنبوران كارگر يا نر در مرحله شفيرگي, بستگي دارد.

وارواي ماده بارور، قبل از بسته شدن درب سلول وارد آن شده داخل ژله مخفي ميگردد, بعد درب حجره بسته ميشود. واروا ابتدا از غذاي لارو (ژله) و پس از تمام شدن آن از همولنف لارو استفاده نموده سپس شروع به تخمگذاري مي نمايد.
به فاصله هر 24 ساعت يك تخم و بين 2 تا 8 تخم گذاشته ميشود. بر اساس تحقيقات انجام شده اولين تخم به وارواي ماده و دومين به وارواي نر تبديل ميشود و تخم بعدي دو مرتبه ماده ميباشد.
لارو از تخم خارج شده نه ميتواند تغذيه كند و نه حركت نمايد داراي شش پا است، بعد از 48 ساعت تبديل به پيش شفيره مي شود. لبه هاي آن گرد و با مشكل از نر كه مثلثي تر است قابل تشخيص است. بعد از تغذيه بر روي لارو به شفيره تبديل مي شود . سرعت گذراندن وضعيت شفيره اي در واروا به شرايط آب و هوايي ايده آل بستگي دارد. حداقل دوره تخم تا شفيره براي ماده سه روز است. سه روز بعد با آخرين پوست اندازي بالغ ميشود .
حدوداًَََ 24 ساعت بعد داخل حجره سر بسته جفتگيري مي كند. نر بعد از جفتگيري در داخل سلول تلف شده و ماده از سلول خارج تا سيكل ادامه يابد. دوره تكاملي وارواي ماده از تخم تا بلوغ 8 تا 9 روز است .
يك ماده تخم گذار ميتواند چند دوره تخمگذاري نمايد. بيش از 50% ماده ها سه دوره تخمگذاري دارند. برخي تا هفت دوره و تا سي تخم مي گذارند.
يك ماده باكره ميتواند از حجره خارج شود، اين ماده بعد از گذراندن يك دوره روي زنبور بالغ، وارد حجره ميشود يك تخم مي گذارد كه تبديل به وارواي نر ميشود. فقط ماده هاي جوان مستعد باروري هستند. مشخص شده كه ماده هاي باكره بارور شده، قبل از شروع دوره تخمگذاري، بايستي حدود پنج روز را روي زنبورداران بالغ بگذرانند تا از نظر جنسي بالغ شوند. اين بلوغ جنسي از طريق بهره گيري از هورمون جواني بدست مي آيد.
ارقام حاصله از شيوه رشد و تكثير واروا از يك سيستم دقيق حكايت ميكند و نشانگر تعادل در جمعيت واروا ميباشد.
همانگونه كه دوره زندگي زنبور بسته به شرايط تفاوت ميكند ,در زمستان، خشكي، كم غذايي، افزايش و در شرايط آب و هوايي خوب كاهش مي يابد ,دوره زندگي واروا نيز ثابت نيست، هماهنگ با شرايط منطقه , فصل و آب و هوا افزايش يا كاهش نشان مي دهد.
حضور انگل در داخل حجره بر دوره شفيره سر بسته تأثير گذاشته و آنرا طولاني ميكند. درصد توليد مثل واروا بسته به گونه زنبور تفاوت ميكند و از طرفي به تعداد زنبور پرستار بستگي دارد(اهميت هورمون جواني).

دوره زندگي:

دوره زندگي وارواي ماده در داخل كلني در تابستان 2 تا 3 ماه و در زمستان شش ماه است. خارج از ميزبان، اين دوره بسته به شرايط آب و هوايي فرق ميكند و در شرايط خوب از هفت تا نه روز ميباشد. در شفيره هايي كه در درجه حرارت محيط قرار گيرند وارواي ماده تا 15 روز زنده مانده است.

بيماريزايي:
واروا يكي از بيماريهاي زنبوران عسل است كه در هر شرايطي به تنهايي يا با حضور عوامل بيماريزا با سرعت منتشر مي شود , بدون اينكه بهبودي يابد. اثر بيماريزايي واروا روي زنبوران بالغ و شفيره ها ظاهر ميشود.
علايم روي زنبوران بالغ :
ـ اثرات جسمي: حضور يك يا چند انگل، زنبور را در حركت ، پرواز و در همه فعاليت هايي كه در داخل كلني انجام ميدهد ,دچار ناراحتي ميكند .
ـ اثرات انگلي : بطور دوره اي وارواي ماده همولنف زنبور را مي مكد و باعث تضعيف زنبور ميشود و در سوخت و ساز زنبور ايجاد اختلال مي نمايد. تخمين زده شده است كه 1/0 يا 2/0 درصد حجم همولنف يك زنبور كارگر توسط واروا در هر وعده غذا بلع ميشود و در يك دوره كامل زندگي زنبور، 40% حجم همولنف زنبور بلعيده ميشود.
كاهش تعداد سلولهاي خوني(هموسيت ها) و تغيير ميزان پروتئين همولنف نيز گزارش شده است. ميزان اهميت اين تغييرات بستگي به تعداد انگل ها دارد. در هنگام آلودگي شديد، بر روي كار غدد مانديبولار و هيپوفارنژيال اثر گذاشته و در نتيجه روي كيفيت ژله رويال اثر ميگذارد. اثر ديگر آن مصرف ذخاير چربي است كه اهميت زيادي در متابوليسم زنبور عسل دارد.
ـ ناقل اجرام: منفذ حاصله از زوايد دهاني واروا موقعيت را براي ورود اجرام بيماريزا مخصوصاً ويروس فلجي حاد فراهم ميكند.
بطور كلي، زنبوران بالغ يك كاهش فعاليت را نشان ميدهند كه در نتيجه اختلال در سوخت و ساز آنهاست و منجر به كاهش عمر آنها ميشود .در يك آزمايش ,گروهي از زنبوران آلوده با گروهي از زنبوران سالم در شرايط آزمايشگاهي مقايسه شدند . بعد از بيست و پنج روز 25% از زنبوران آلوده زنده ماندند ,در حاليكه از زنبوران سالم 50% زنده مانده بودند.

علايم در شفيره ها
ايجاد جراحت: واروا با رفت و آمد به داخل حجره باعث تخريش و خسارت به صفحاتي كه منشأ اندامهاي ضميمه ميباشند، ميشود. در نتيجه زنبوران ناقص الخلقه (بدون بال) متولد ميشوند. كمبود جا حاصله از حضور واروا مانع رشد هماهنگ زنبور در آينده ميشود.
6% زنبوران متولد شده آلوده دچار نقص در اندازه شكم ميباشند. برخي از لاروهاي شديداً آلوده، درست قبل از پوشيده شدن درب حجره، از حجره خارج گرديده و روي كف كندو مي افتند. داخل حجره هاي آلوده، مصرف اكسيژن افزايش يافته و منجر به آسيب به لارو ميشود.
اثرات انگلي: در اثر آلودگي در دوره شفيره اي، 15 تا 40 درصد حجم همولنف از بين ميرود. اين مسئله بر سوخت و ساز اثر گذاشته و منجر به تولد زنبوري ناتوان و محكوم به زندگي كوتاه با غدد تحليل رفته، ميگردد.
با وجود يك تا سه جرب حجم غدد هيپوفارنژيال 5/13% و وزن حشره بالغ 30% كاهش مييابد.
انتقال اجرام: بيماريزايي ثانوي توسط واروا مشاهده است. برخي بيماريهاي مربوط به شفيره ها مثل لوك اروپايي، آمريكايي، نوزاد كيسه اي افزايش مي يابد.
اثر ويروس هايي كه در كلني وجود داشته ولي بيماريزايي نداشته اند ,تشديد ميشود.
با تغذيه مستقيم واروا از همولنف ويروس ها وارد بدن لارو شده ,باعث مرگ لارو يا تولد زنبور ناقص شده و يك وضعيت مشخص را بر روي قاب ها نشان مي دهد.
زنبوران آلوده اي كه متولد ميشوند از نظر جسمي كم و بيش ناقص هستند. وزن خود را از دست داده، بسته به شدت انگل، 6/21% وزن خود را از دست ميدهند.
وجود جرب ها بر روي زنبوران بالغ نيز اثرات اين آلودگي را افزايش ميدهند.

علايم در كندو :
اولين مشكل و جزء لاينفك اين آلودگي عدم ظهور علايم در شروع آلودگي است.
بر حسب ميزان آلودگي، فصل ,شرايط آب و هوايي، روش هاي پرورش و ساير آلودگيها، علايم با شدت كم و بيش ظاهر ميشوند.
در اوايل آلودگي زنبوردار حتي براي پيشگيري، نگراني ندارد. فقط بعدها كه فشار انگل افزايش يافت، علايم بروز ميكند و زنبور دار مطلع مي شود.

ـ علايم در جلوي كلني:
·زنبوران تلف شده.
·زنبوران و شفيره هاي ناقص.
·لاروهاي تازه جلوي تخته پرواز .
·زنبوران افتاده روي زمين، در حال حركت بدون هدف.
·زنبوران بدون بال يا با پاهاي ناقص.
·زنبوران فاقد مو و سياه .
·وجود گروههاي زنبور در نزديك كلني ها يا روي زمين يا روي شاخه درختان(زنبوران فراري).
ـ علايم در داخل كلني:
·كاهش تخمگذاري ملكه.
·شفيره هاي موزاييك مانند.
·شفيره هاي زنده اما ناقص در داخل حجره هاي درب بسته.
·شفيره هاي تلف شده در داخل حجره هاي درب بسته، در حالت طبيعي از نظر رشد (زبان خارج و پاها جمع شده).
·لاروها جمع شده در كنج حجره، به رنگ قهوه اي روشن تا تيره، قوام خميري و گاهي كشدار.
·شفيره ها كم و بيش، خورده شده و از حجره بيرون افتاده, كه در اثر كمبود پروتئين مي باشد و با تأمين پروتئين ميتوان پيشگيري نمود. اين حالت كه همخواري cannibalisme ناميده مي شود بعد از تأمين پروتئين نيز اگر مشاهده شد ميتوان علت ديگري, مثل كمبود گرده ,داشته باشد.
·كاهش جمعيت كلني.
·وجود ذخيره عسل و گرده نامتناسب با جمعيت كلني.
·حمله كرم موم خوار بدليل ضعف كلني.
يادآوري ميشود كه تمام علايم اختصاصي نيستند، و تعدادي از آنها در ساير بيماري ها ديده ميشوند.
با آزمايش دقيق زنبوران و شفيره ها، وجود واروا نشان داده خواهد شد. در شفيره ها علايمي شبيه لوك اروپايي، لوك امريكايي، نوزاد كيسه اي ظاهر ميشود. علاوه بر اين بيماريها ,تضعيف كلي كلني، زنبوران و شفيره ها قابل رؤيت ميباشند. علايم فلجي حاد حاصله از آلودگي ويروسي نيز قابل رؤيت است.
تمام اين علايم هميشه مربوط به آلودگي در همان لحظه نيست بلكه نشانگر بر هم خوردن تعادل بوسيله واروا است كه حاصل از فشار قبلي انگل است.
در ميزان شفيره هاي لوله اي يا واژگون افزايش ديده ميشود. اين به دليل دالان هايي است كه كرم موم خوار در زير حجره ها حفر كرده است و باعث ميشود لارو بطرف بالا حركت كند تا جاييكه در پوش حجره مانع ميشود در اينجا لارو زنبور وارونه ميشود. اگر اين نقص از قبل مشاهده شود ميتواند مربوط به ضعف كلني و عواملي غير از واروا باشد.

گسترش آلودگي:
واروا بسرعت تكثير مي شود و هيچ چيز نميتواند جلوي آنرا بگيرد. فاكتورهاي مختلف، مثل عوامل طبيعي زنبورداري، اين وضعيت را تاييد ميكند.
در بين عوامل طبيعي ميتوان اشاره كرد به:
ـ پرواز نرها، تغيير كلني و زنبورستان .
ـ بچه دهي .
ـ غارت.
ـ ورود زنبوران شهد آور به ساير كلني ها .
ـ فرار كلني ها
ـ انتقال انگل توسط حشرات ديگر مثل زنبوران معمولي.

عوامل ديگري كه به زنبور دار مربوط است مثل:
ـ مهاجرت.
ـ تمركز كلني ها در يك منطقه.
ـ انتقال طبقات با زنبوران در هنگام عسل گيري.
ـ فروش بچه كندو.
ـ تجارت ملكه
مبارزه با واروا


الف ـ مراقبت
تاكنون در هيچ كشوري از كشورهاي آلوده ريشه كني صورت نگرفته، شناخت چگونگي همزيستي با واروا اهميت فراوان دارد. يك كندو با يك آلودگي ضعيف به واروا ميتواند دوام داشته باشد. مسئله مهم زماني است كه جمعيت واروا گسترش پيدا مي نمايد.
يك برنامه مراقبت مناسب ميتواند از گسترش واروا جلوگيري نمايد، مراقبت در كندوهايي كه قبلاً آلودگي داشته اند اهميت بيشتري دارد و شامل تخمين دوره اي جمعيت واروا ميشود تا زمان مناسب مبارزه معلوم شود.
1- شمارش ساده:
اولين روش تعيين آلودگي شامل شمارش جرب هايي است كه در كف كندو مي افتند. با قرار دادن يك كاغذ چرب يا چسبناك در كف كندو و عوض كردن آن هر 2 تا 3 روز , تعداد وارواها را در بين چيزهايي كه روي كاغذ مي افتند ,شمارش ميشوند، براي هر جرب يافت شده مرده (بدون درمان) حدود 150-100 وارواي زنده در كندو تخمين زده ميشود. با اين روش در تابستان ,ديدن كمتر از 10 واروا در يك روز را ، آستانه قابل قبول مي نامند. زمانيكه از اين حد بگذرد بايد كلني درمان شود يا به مراقبت دقيق نياز دارد. اغلب محققين عقيده دارند كه يك كندو ميتواند تا 3000 واروا را تحمل نموده زنده باقي بماند.
2- شمارش با كمك اسيد فرميك:
اين روش توسط دولت كانادا براي مراقبت پذيرفته شده و شامل گذاشتن يك كاغذ چسبناك در كف كندو مي باشد كه روي آن يك توري با شبكه هاي 3 ميلي ليتري قرار داده ميشود. با قرار دادن 20 سي سي اسيد فرميك 65% روي كاغذ تعداد وارواها بعد از 72-24 ساعت شمارش ميشود.

3- شمارش روي زنبوران:
اين روش دقيق و با قرار دادن 500-200 زنبور بالغ (مضربي از صد) در يك ظرف حاوي الكل يا ظرف حاوي آب جوش داراي ماده شوينده مي باشد، بعد از 20 دقيقه وارواها جدا شده, پس از شمارش آنها ميزان آلودگي تعيين ميشود.

جدول : اهميت درصد آلودگي به واروا با شمارش توسط الكل

درصد آلودگي
وضعيت كلني
5% يا كمتر
آلودگي خيلي ضعيف , به سادگي وارواها ديده نميشوند.
10-5%
آلودگي ضعيف، زمستان گذراني بدون درمان مشكل است.
20-10%
علايم آشكار ، اگر علايم در بهار باشد، كلني در زمستان از بين خواهدرفت.
20%<
كلني چند هفته بيشتر دوام نخواهد يافت.
30% <
كلني كاملاً از بين رفته است.

تخمين شفيره هاي آلوده:
تكنيك ديگر تعيين ميزان آلودگي در شفيره هاي سر بسته است، زمانيكه بيش از 10% سلولهاي زنبوران كارگر و يا بيش از 50% سلولهاي نر در يك كلني آلوده باشند، كلني در معرض خطر است. براي نمونه گيري ميتوان حداقل صد لارو را مورد بررسي قرار داد.

ب ـ زمان اقدام: درمان ها زمانی که آلودگی بيش از 5% باشد و در خارج از زمان شهد اجراء ميشود:
1-درمان بهاره , اوايل تابستان بايد جمعيت واروا در كندو حداقل باشد چون بايد يك دوره بدون درمان را سپري كند.
2-درمان پاييزه بعد از عسل گيري ,براي تقويت كلني قبل از زمستان.
3-درمان در زمانيكه جمعيت واروا از آستانه تحمل كلني گذشته باشد.
درمان بهاره و پاييزه همزمان با دوره عدم فعاليت ملكه است و اين منفعت را دارد كه شفيره اي وجود ندارد و لذا هيچ واروايي در يك درمان دقيق نميتواند بگريزد. بچه گيري در بهار نيز همين وضعيت (فقدان شفيره) را براي كلني فراهم ميكند و درمان را آسان مي نمايد.
بدليل تكثير سريع واروا، درمانهاي تركيبي نتايج قانع كننده اي ندارند و هيچ دارويي نيز اثر 100% ندارد. لذا بايد ميزان آلودگي به واروا را در سطح پايين نگه داشت تا بتدريج مقاومت كافي به واروا در كلني ها ايجاد شود.

روش هاي مقابله با واروا (غير دارويي):
الف: تله گذاري

اين شيوه بر جمع كردن وارواهاي كندو در يك قاب و سپس حذف قاب، استوار است.
تله گذاري با سلولهاي نر :
چون وارواها تخمگذاري در سلولهاي نر را ترجيح ميدهند ميتوان آنها را با تأمين يك قاب مومي نر بافي شده به تله انداخت. زماني كه آخرين حجره بسته شد قاب از كندو خارج و موم آن را ذوب كرده يا سوزانده . اين يك راه مقابله در شروع آلودگي است.
1- جذب كننده ها:
مواد جذب كننده مثل عصاره سلولهاي نر نيز كه توسط برخي از شركت ها ساخته ميشوند روي كادر يا قاب پاشيده شده و حدود 75% وارواها را جذب مي نمايد.
2- ملكه جديد:
با برداشتن و ذوب كردن اولين قابي كه ملكه در آن تخمگذاري كرده ميتواند بخش قابل توجهي از وارواهاي موجود را حذف نمود.
محققين روسي مشاهده كرده اند كه شفيره هاي اولين قابي كه ملكه جديد در آن تخمگذاري كرده , 46% آلوده است. با برداشت اين قاب جمعيت واروا كاهش كلي پيدا ميكند ساير قابها داراي 4% آلودگي بوده اند . بدين ترتيب كلني از رشد كافي برخوردار شده و ميتواند زمستان گذرا ني نمايد.
معرفي لاروهاي جوان:
يك زنبوردار كانادايي زماني كه كلني فاقد لارو ميباشد ,با معرفي لاروهاي جوان به كلني , ميزان آلودگي را به سطح پاييني رسانده است. واروا ها به كادر يا قاب براي تخمگذاري هجوم مي آورند كادر را به محض سر بسته شدن از كندو خارج مي نماييم.
اين روش مزاياي زيادي دارد مخصوصاً اينكه دوره توليد مثل زنبوران را بهم نزده و باعث مقاومت تدريجي كلني به واروا ميشود.
حبس كردن ملكه:
با اين روش ملكه را روي يك قاب سه مرتبه به فاصله 10 روز حبس كرده، بعد از 30 روز كادر را خارج نموده و سوزانده ميشود. ملكه را ميتوان عوض كرد. به اين روش 60% وارواها از بين ميروند.
ب ـ گرما درماني:
جرب ها (واروا و آكاراپيس) ، به گرما خيلي حساس هستند. گرما درماني , ايجاد حرارت به ميزاني كه باعث كاهش تعداد جرب ها گرديده بدون اينكه باعث كشتن زنبور شود. درجه حرارت 44 درجه به مدت 30-20 دقيقه توسط يك زنبوردار يوناني بررسي شده كه باعث كاهش تعداد وارواها ميشود. و درجه حرارت 39 درجه بمدت 48 ساعت نيز همين اثر را دارد.
جرب مجاري تنفسي (آكاراپيس ) به گرما درماني حساس تر است. خيلي از افراد معتقدند كه ماندن كندوها در مقابل نور خورشيد باعث سلامت آنها ميشود.
ج: مواد ضد چسبندگي:
1- آرد ـ زنبورداران هندي شگرد ساده اي را بكار برده و با پاشيدن 15-10 گرم آرد گندم در زمان ظاهر شدن واروا و تكرار سه بار به فاصله يك هفته باعث كاهش آلودگي شده اند. آرد مانع چسبيدن واروا به زنبور شده و نميتواند از قابي به قاب ديگر برود. اين روش براي زنبور و براي عسل ضرري ندارد.
2-روغن:
تركيب 150 گرم روغن گياهي و 30 گرم پودر شكر و قرار دادن آن روي كادرهاي شفيره ,زنبوران با تصور اينكه اين ماده زايد است آنرا بتدريج از كندو بيرون ريخته و بدن آنها چرب شده و جرب ها نميتوانند بر روي زنبور قرار گيرند.
د: الكتريسيته:
يك محقق روسي با استفاده از اين روش 100% كنه هايي كه به زنبوران بالغ چسبيده اند از بين برده. در اين روش يك صفحه سوراخ دار به اندازه هيكل زنبور و در جلوي دريچه پرواز قرار داده ميشود. لبه هاي هر سوراخ شبيه برس است. اين صفحه داخل يك الكتروليت قرار داده شده زمانيكه جريان 12 ولت برق از صفحه عبور ميكند واروا هايي كه به زنبوران چسبيده اند فلج ميشوند و مي افتند در حاليكه بر زنبوران اثري ندارد.
روش دارويی:
اسيد فرميك:
يك اسيد آلي است كه در گياهان مخصوصاً ميوه ها , يافت ميشود. در عسل به ميزان كم حدود 100 ميلي گرم در كيلوگرم يافت شود و در برخي از عسل ها مثل صنوبر حاوي 200 ميلي گرم در كيلوگرم است.
استفاده از اسيد فرميك براي مبارزه با واروا با غلظت لازم و به فرم گاز ميباشد. زمانيكه هواي كندو از اسيد فرميك اشباع شود به سلولهايي كه قابليت نفوذ هوا دارد وارد ميشود و جرب هاي زنبور عسل را از بين ميبرد.
مزاياي اين ماده اثر روي بالغين و شفيره ها به ميزان 90% است. مزيت ديگر اينكه جرب ها به آن مقاوم نميشوند. اين ماده در اروپا بطور وسيع استفاده ميشود.
معايب:
ماده اي است كه بايد با احتياط مصرف شود چون اثر سوء بر سلامت انسان دارد و در شرايط نامناسب 5% ملكه كشي دارد. بهتر است زماني مصرف شود كه درجه حرارت بين 30-20 درجه سانتي گراد باشد. بيشتر از 30درجه براي زنبور مضر است و در زير 12 درجه اثري نخواهد داشت. تمام منافذ كندو بايد در هنگام استفاده باز باشند. و هنگاميكه كمتر از 10 جرب در کندو در روز ديده شد درمان قطع شود. در كندوهاي خيلي آلوده درمان 4-3 بار به فاصله 24 ساعت انجام شود. در كندو هاي كمي آلوده 2 بار به فاصله يك يا دو هفته انجام شود.