امروزه بطور گسترده ادعا می شود که انسان باید گوشت مصرف کند تا رژیمی متعادل حاوی کلسیم با کیفیت داشته باشد. به علاوه این همان چیزیست که پزشکان نامداری مانند دکتر رفرانسیسکو گرند گوین که بزرگترین مرجع علم تغذیه اسپانیاست، می گویند.
ناگفته نماند که وزارت بهداشت هم خوردن گوشت را پیشنهاد می دهد و اکثر مردم آنرا مصرف کرده و غذایی خوب می شمارند. با تمام این اوصاف جالب است بدانید که مشهورترین
دانشمندان علوم طبیعی در تاریخ بشر، یا
گیاهخوار بوده اند و یا حداقل یکی پس از دیگری اذعان داشته اند که انسان طبیعتا
گیاهخوار است.
به خاطر داشته باشید که کلمه ی "گیاهخواری (vegetarianism)" یا "گیاهخوار(vegetarian)" ابتدا در سال 1838 استفاده شده و در نتیجه قبل از آن تاریخ، در هیچ نوشته ای ملاحظه نمی شود و به همین دلیل صحبت از غذای گیاهی(vegetable food) یا رژیم گیاهی(vrgrtablr diet) می شود. وجود این کلمات تحقیق را دشوار می سازد.
لازم به ذکر است که برای اینکه بدانیم طبیعت شناسی معروف
گیاهخوار بوده یا خیر، باید زندگینامه تک تک آنها را مطالعه کنیم. دستیابی به آنها هم بسیار دشوار یا عملا ناممکن است، چه بسا هرگز نوشته نشده باشد.همانقدر که زندگی نامه های هنرمندان معروف به رشته تحریر در آمده، به همان اندازه در مورد
دانشمندان کاستی وجود دارد.
به تمام این سختی مورد دیگری را نیز باید اضافه کرد و آن اینکه زندگینامه نویسان برای عادات غذایی سوژه های خود اهمیتی بسیار اندک، نزدیک به هیچ، قائلند. به عنوان نمونه، کالین اسپنسر در کتاب خود تحت عنوان "
The Heretics Feast" اظهار نارضایتی میکند که از میان 60 زندگینامه نویس لئوناردو داوینچی، تنها 2 تن از آنان به
گیاهخوار بودن وی اشاره می کنند.
ترجمه: The Almighty
منبع: ivu.org
_________________
با وجود تمامی این موانع، بیانات اکثر طبیعت شناسان مشهور تاریخ بشر یک پیام آشکاربیشتر نداشته.
(1704-1628)
John Ray
او به عنوان
"پدر تاریخ طبیعی انگلستان" شهرت دارد و برای گرامیداشت یادش، سازمانی به نام وی تاسیس شده – جامعه ری.
طبق گفته های جان ری:
"هیچ شکی وجود ندارد که انسان به عنوان یک حیوان گوشتخوار طراحی نشده." و به علاوه اظهار می دارد که:
- چه صحنه ی شیرین، جذاب و نیکو سرشتی است، دورنمای میزی به آن شکل و چقدر متفاوت با تلفیقی از گوشت حیوانات ذبح شده و مرده! انسان به هیچ عنوان ساختار یک موجود گوشتخوار را ندارد. شکار و ولع برایش غیر طبیعی است.انسان نه دندانهاش برنده و نوک تیز است و نه برای دریدن طعمه پنجه مناسبی دارد. به عکس، دستهایش، برای جمع کردن و برداشتن میوه ها، دانه ها و سبزیجات مناسب هستن. همینطور دندانهایی دارد مناسب برای جویدن آنها.
- هر آنچه که ما برای تغذیه، درمان و خشنود کردن خویش نیاز داریم به وفور در انبار بی پایان طبیعت وجود دارد. چه صحنه ی شیرین، جذاب و نیکو سرشتی است، میزی مقرون به صرفه که با غذایی حاوی گوشت بسیار متفاوت است.خلاصه، باغهای میوه ما، شادکامی وصف ناپذیری را برایمان به ارمغان خواهند آورد در حالیکه کشتارگاه ها و قصابی ها مملو از خون یخ زده و بوی گند مشمئز کننده هستند.
طبیعت شناس مشهور دیگر،(1778-1707)
Carl Linnée و پزشک نیروی دریایی سوئد و همچنین مدیر آکادمی
علوم و استاد بونتنی در استکهلم و دانشگاه Upsala می باشد. Linnée روش دسته بندی
طبیعی گیاهان و حیوانات را ارائه داد که حتی امروزه که دو قرن از آن می گذرد هنوز بکار می رود. Linnée می نویسد:
- میوه ها و گیاهان خوراکی بهترین غذای انسان را تشکیل می دهند.
- بر اساس آناتومی انسان، ما از لحاظ فیزیکی برای مصرف گوشت مناسب نیستیم.
- بر اساس یافته های قیاسی، با توجه به ساختار دندانها و دستگاه هاضمه، میوه ها کافی ترین غذا برای انسان هستند.
(1788-1707)
George Louis Leclerc
طبیعت شناس فرنسویکه بیشتر به نام
Count Buffonشناخته شده است و از اعضای آکادمی
علوم بوده و همچنین مدیر و سرپرست Garden of the King، وی با همکاری چند تن دیگر، کتاب
"تاریخ طبیعت" 36 جلدی را به رشته تحریر در آورده Buffon .معتقد است:
"انسان با تکیه صرف بر گیاهان می تواند زندگی کند ولی حتی تمام طبیعت هم نمیتواند زیادی روی و تنوع دمدمی گونه ی اشتهایش را ارضا کند. میزان گوشتی که انسان به تنهایی مصرف کرده و با ولع می خورد، بیش از میزانی است که تمامی حیوانات با هم می خورند. و اینکار نه تنها از روی نیاز نیست بلکه گونه ای سوء استفاده گری است."
دکتر (1799-1716)
Luis Maria D'Aubenton
یکی از همکاران Buffon است که بیشتر با نام
Daubenton شناخته شده است. او استاد مینرولوژی Garden of the King و استاد تاریخ
طبیعی در دانکشده پزشکی بود. D'aubenton می گوید:
"گمان بر این است که اگر انسان در محیطی
طبیعی و آب و هوایی مناسب زندگی کند که زمین بی شائبه هر آنچه را که نیاز داریم تولید می کند، انسان از اینها تغذیه خواهد کرد و نه سایر جانداران."
(1832-1769)
George Cuvier
طبیعت شناس، کالبدشناس و زمین شناس فرانسوی است. وی استاد موزه و آموزشگاه فرانسه، از مسئولین آکادمی
علوم و رئیس دانشگاه بود. او ارائه دهنده ی ایده آناتومی و Palaeontology قیاسی است. با کمک مطالعات او بود که توانستیم برخی گونه های ناپدید شده را بازسازی نماییم. Cuvier موفق به دریافت نشانها و این عناوین شدهو Baron و مقام والای Legion of Honour. از جانب ناپلئون اول، لوئیس 18 و لوئیس فیلیپ مورد تشویق قرار گرفته است. در کتاب "درسهای آناتومی قیاسی" می نویسد:
"آنتومی مقایسه ای به ما نشان میدهد که انسان از هر جهت شبیه حیوانات میوه خوار است و هیچ شباهتی به گوشتخواران ندارد. با تغییر شکل دادن گوشت مرده بوسیله تمهیدات آشپزی، ظاهرش تغییر میکند و ترد می شود چرا که ظاهر گوشت تازه و خون آلود در انسان تنها حس ترس و انزجار را بر می انگیزاند."
به این عبارات Cuvier دقت کنید:
- بر مبنای ساختار ارگانهای اصلی انسان، ثابت می شود که طوری طراحی شده تا حوراکش حاوی چیزی جز گیاهان نباشد.
- با بررسی ساختار بدن انسان به این نتیجه می رسیم که غذای طبیعی انسان عبارتست از: میوه ها، ریشه ها و سبزیجات.
- تمام بدن انسان، حتی تا کوچکترین جزئیات، از جانب طبیعت برای رژیم منحصرا گیاهی طراحی شده است.
- به نظر می رسد انسان برای تغذیه با میوه ها، ریشه ها وقسمتهای آبدار گیاهان طراحی شده باشد. فک پایینی کوچک با نیروی متوسط...دندانهای نیش با طولی مساوی سایر دندانها...و دندان آسیاب دارای برجستگی به او اجازه نمیدهد تا علف بجود یا گوشت را ببلعد مگر اینکه چنین غذاهایی را آشپزیی تغییر دهد. دستگاه هاضمه انسان نیز مطابق دندانهایش طراحی شده است. معده انسان ساده است و لوله های روده ای اش اندازه ای متوسط دارند و به خوبی به روده ها متصل است.
(1859-1769)
Alexander von Humbold
یک طبیعت شناس، جهانگرد و جغرافیدان آلمانی بود. تحقیقاتی در رابطه با خاصیت مغناطیسی داشت و از تئوری خاستگاه آذرین سنگ پاره ها حمایت می کرد. او را پدر اقلیم شناسی، ساختارشناسی زمینی، جغرافیای
طبیعی اقیانوسها و جغرافیای سیارات می دانند. وی کتابی30جلدی تالیف کرده با عنوان "Cosmos and Trips to Equimoctial Regions of the New World". او می گوید:
"خوردن حیوانات به عنوان غذا چندان از خوردن گوشت انسان دور نیست. زمینی که برای چراندن و تامین غذای گوساله مصرف می شود شاید بتواند ده تن را سیر کند در حالیکه اگر در همان زمین عدس، لوبیا قرمز یا نخود بکاریم یکصد تن راسیر خواهد کرد...حوزه ی رودخانه ی اورینوکو به قدری موز تولید می کند که برای تغذیه راحت تمام انسانها کافی خواهد بود"
(1892-1804)
Richard Owen
طبیعت شناس انگلیسی است که همراه Cuvier مطالعاتی داشته و همچنین مجموعه شکارچیان موزه ی بریتانیا را سامان داده و موزه ی تاریخ
طبیعی در جنوب کنسینگتون را مدیریت کرده است. او روی آناتومی و فیزیولوزی وPalaeontologyقیاسی تحقیقاتی داشته. وی مولف کتاب "
A Course in Compared Anatomy and Palaeontology and Physiology in Vertebrae" می باشد.
Oewen می نویسد:
"طبقه بندی فرمها، عملکرد اندامی، عدات و رژیمها به قطع نشان داده اند که مانند انسانریختها و نخستی ها (Ape)، غذای نرمال برای انسان گیاهان هستند، و اینکه ما قرار نیست با حیوانات وحشی و گوشتخواران رقابت کنیم و همچنین دندانهای نیش ما کمتر از آنها تکامل یافته."
وی در کتابش تحت عنوان "خاستگاه انسان" می نویسد:
"گرچه هنوز زمان دقیقی را که در آن انسان موهای زمختی که او را پوشانده بود را از دست داد نمیدانیم، به احتمال زیاد در جایی گرم که شرایط برای برگزیدن رژیمی مبتنی بر میوه مناسب بوده است می زیسته که بر اساس شباهت سنجی، این باید شرایطی بوده باشد که انسان در آن میزیسته."
(1895-1825)Thomas Henry Huxley
پزشک و مردم شناس انگلیسی که از تئوری داروین حمایت کرد و مدیر جامعه ی سلطنتی شد. یکی از کتابهای وی "مدارکی جانور شناسانه در رابطه با جایگاه انسان در طبیعت و آناتومی قیاسی" می باشد. بیایید نگاهی داشته باشیم بر برخی از گفته های وی:
- انسان قبل از تبر و آتش وجود داشته بنابراین نمیتواند گوشتخوار باشد.
- اندازه لوله های گوارشی انسان 5-8 متر بوده و فاصله بین دهان تا coccyx نیز 50 تا 80 سانتیمتر است که نسبتی معادل یک به ده دارند، کاملا مشابه سایر حیوانات میوه خوار...نه 3 مانند گوشتخوارن و نه 20 مانند علفخواران.
- تنها حیوانی که از لحاظ ریخت شناسی یک همه چیزخوار است، خرس می باشد که هم دندایی نوک تیز دارد و هم دندانهایی مسطح.
(1955-1866)
Sir Arthur Keith
آناتومی شناس و مردم شناسشهیر انگلیسی است. وی به همراه
Martin Flack توانست غده/گره کوچک sinoauricular را که محل سرچشمه گرفتن انقباضات قلبی است را شناسایی کند. او رئیس دانشگاه Aberdeen بوده و کتاب "مقدمه ای بر مطالعه نخستیهای انسان ریخت، نمونه های باستانی انسان و مقالاتی در رابطه با تکامل انسان" را به رشته تحریر در آورده. می نویسد:
"شامپانزه ها و گوریلها دستگاه هاضمه ای شبیه انسان دارند. و این برهان آناتومی مقایسه ای به نفع اثبات رژیمی مبتنی بر گیاهان خام است که اجازه ی تخمیر برای دفع چندباره ی روزانه را میدهد... نرم و به دور از فساد."
اینها تحقیقات مشهورترین طبیعت شناسان هستند. به علاوه مطالعات آنان مداوم تایید شده و بر مقایسه آناتومی انسان و سایر حیوانات به خصوص خانواده نخستی ها (Apeمبتنی است (. با ما از شکلگیری دندانها و لوله های دستگاه هاضمه ی این حیوانات سخن می گویند.
بدین ترتیب، تمام این
دانشمندان علوم طبیعی، به یک نتیجه شگفت انگیز دست یافته اند:
انسان طبیعتا
گیاهخوار است و اگر کلمه ی "گیاهخوار" در نوشته هایشان به چشم نمیخورد به این خاطر است که این کلمه تا قبل از سال 1838 وجود نداشته و نوشته های تمام این
دانشمندان مربوز به قبل از این تاریخ است.
ممکن است این مساله برای مخالفت مطرح شود که تصاویر انسانهای ماقبل تاریخ روی صخره های غارها، آنان را به عنوان شکارچی نشان می دهد. ولی این لزوما بدین معنا نیست که گوشت غذای ایده آل انسان است. به علاوه، باید در نظر داشت که مردم شناسی به نام آلن واکر از دانشگاه جان هاپکینز، با مطالعه شیارهای دندانهای فسیل شده طبقه بندی متنوعی از غذاهای مختلف را بدست آورده.
او معتقد است که اجداد اولیه انسانی ما بطور عمده بر گوشت، دانه ها، جوانه ها، برگها یا علف تکیه نمیکردند و
همه چیز خوار نبوده اند. بلکه به نظر میرسد اساسا با رژیمی مبتنی بر میوه ها امرار معاش می کرده اند. استثنا یافت نشد، هر دندان بررسی شد و آنهایی که متعلق به هومونیدهای 12 میلیون سال پیش - که ارتباط مستقیم با
Homo Erectus دارند - بودند هم میوه خوار تشخیص داده شدند.
....
(1832-1769)George Cuvier
"آنتومی مقایسه ای به ما نشان میدهد که انسان از هر جهت شبیه حیوانات میوه خوار است و هیچ شباهتی به گوشتخواران ندارد. با تغییر شکل دادن گوشت مرده بوسیله تمهیدات آشپزی، ظاهرش تغییر میکند و ترد می شود چرا که ظاهر گوشت تازه و خون آلود در انسان تنها حس ترس و انزجار را بر می انگیزاند." __________________
یک نکته دیگه هم که فراموش کردم بگم اینکه ما اصرار نداریم ثابت کنیم که چون بطور طبیعی باید فلان رژیم رو داشته باشیم پس محکومیم همون رو دنبال کنیم، اتفاقا برعکس چون ما در حال حاضر قدرت تصمیم گیری داریم و امکانات و گزینه های متعدد پیش رومون هست، این انتخاب دیگه به خودمون بستگی داره. اینگونه نوشته ها در اصل در جواب کسانی هست که میگن ما ذاتا همه چیزخواریم و باید همین روند رو بی چون و چرا ادامه بدیم وگرنه به خودمون صدمه میزنیم و برخلاف طبیعت حرکت میکنیم و و و ....چیزی که اینگونه مقالات می خواد به ما بگه اینه که چه کسی بخواد تابع محض طبیعت غریزی خودش باشه و چه بخواد آگاهانه راهش رو انتخاب کنه و از مزایای دنیای متمدن بهره مند بشه، در هر دو حالت، انتخاب گیاهخواری هیچ تناقضی نداره که هیچ کاملا در همین راستا خواهد بود.
ترجمه: The Almighty
منبع: ivu.org
___________________