يكسال از شیوع آنفولانزاي نوع آ گذشت
درسهای یک همهگیری دردسرساز
دانش > پزشکی - یکسال از شیوع آنفولانزای خوکی در بسیاری از مناطق جهان میگذرد و هنوز هم خطر
همهگیری مجدد آن وجود دارد. شاید
همهگیری سال گذشته
درسهای خوبی برای مقابله با موج تازه این بیماری برای بشر داشته باشد.
محبوبه عمیدی: اولین روزهای اردیبهشتماه سال گذشته مقارن با آغاز گسترش سریع آنفولانزای نوع آ در مکزیک و ایالات متحده و نگرانی جهان از مواجهه با ویروسی بود که هیچ تمهیدی برای ایمنی انسان در برابر آن وجود نداشت. گسترش ویروس آنفولانزای خوکی H1N1 در بسیاری از کشورهای جهان آنقدر غافلگیرکننده بود که سازمان بهداشت جهانی ناچار شد کمتر از دو ماه بعد در 11 ژوئن 2009 / بیستوچهارم خرداد 1388رسما
همهگیری جهانی آنرا اعلام کند، این در حالی بود که بیش از 40سال از آخرین
همهگیری جهانی آنفولانزا میگذشت.
ن
شریه نیچر در اولین سالگرد این رویداد به درسهایی میپردازد که میشود از
همهگیری جهانی سال گذشته گرفت و آنها را برای کاهش گسترش این ویروس و تلفات انسانی ناشی از آن در همهگیریهای دیگری که در سالهای آینده شاهد آنها خواهیم بود، به کار بست.
همهگیریهای جهانی H1N1 تاکنون چقدر مرگبار بودهاند؟
همهگیری جهانی سال گذشته H1N1 به اندازه
همهگیری سال 1918 مرگبار نبود. مارک لیپستیک، همهگیرشناس دانشکده بهداشت عمومی دانشگاه هاروارد در بوستون، ماساچوست میگوید: «فکر میکنم در مقایسه با پاندمی (همهگیری) 1918 در
همهگیری سال گذشته افراد کمتری در معرض این ویروس قرار گرفتند، تعداد کمتری از این افراد آلوده به آنفولانزای نوع آ مبتلا شدند و تعداد کمتری از افراد مبتلا هم جان خودشان را از دست دادند».
البته با توجه به اینکه جهان هنوز درگیر
همهگیری سال گذشته است، اعلام آمار نهایی کمی زود به نظر میرسد. به عنوان مثال تحقیقی که ماه گذشته توسط مؤسسه ملی سلامت ایالات متحده منتشر شد، احتمال میدهد اولین موج این
همهگیری مرگبارتر از آنی باشد که تاکنون اعلام شده است.
این تحقیق روشهای گوناگون و آمارهای متعددی را مورد بررسی قرار داده است. محافظهکارانهترین این آمارها مربوط به اعلام رسمی در پروندههای پزشکی افراد فوت شده است. در واقع علت مرگ در بسیاری از موارد به شرایط پیشین بیمار مانند بیماریهای قلبی یا ابتلا به مرض قند نسبت داده شده است.
این روش، تلفات ناشی از این
همهگیری را در ایالات متحده بین 7500 تا 12هزار نفر تخمین زده است: کمتر از 50 درصد آماری که ایالات متحده سالانه برای قربانیان H1N1 فصلی و آنفولانزای نوع ب ارائه میکند. آنچه در این آمار قابل توجه است، نمودارهایی است که جوانتر بودن قربانیان را نسبت به سایر انواع آنفولانزا نشان میدهد.
ارزیابی دیگری که افزایش تعداد فوتشدگان را نسبت به سال قبل بررسی کرده، آمار نگرانکننده 44,100 نفر را نشان میدهد. اما سالهای عمر از دسترفته در این
همهگیری با پاندمی پیش از آن تقریبا برابر است.
چرا مسنترها جان سالم بهدر بردند؟
الگوی بیماریزایی آنفلوانزای فصلی با آنفولانزای نوع آ تفاوت دارد. آنفولانزای فصلی افراد مسن و کودکان زیر سنین مدرسه را هدف قرار میدهد، اما حدود 75درصد قربانیان آنفولانزای نوع آ، کودکان دبستانی و افراد زیر 30 سال بودهاند که اغلب بین 10 تا 19 سال داشتهاند.
مطالعات شیوع این بیماری در انگلستان و تهیه نمونههای سرم از افراد، پیش از آغاز این پاندمی نشان میدهد بدن مسنترها میتواند پادتنهای قویتری برای مقابله با این بیماری ترشح کند. شاید به این دلیل که مسنترها پیش از این در معرض نمونههایی مشابه H1N1 قرار گرفتهاند که عمر جوانترها به آن قد نمیداده است. اغلب این افراد در معرض ویروس H3N2 آنفولانزای فصلی که بدون تغییر مانده، قرار گرفتهاند و یک دوره سخت پاندمی H1N1را نیز تجربه کردهاند، همین برای مصونیت آنها کافی نیست؟
آیا باید انتظار موج تازهای از بیماری را داشته باشیم؟
بله! ممکن است. در پاندمیهای قبلی، موج تازه عفونت و بیماری به تناوب و هر چندسال یکبار تکرار میشده و اغلب موجهای جدیدتر مرگبارتر بودهاند. لون سیمونسن، یک متخصص آنفولانزا در اینباره میگوید: «ما باید انتظار یک موج تازه
همهگیری را در 2 تا 5سال آینده داشته باشیم و به مراقبت از اوضاع ادامه بدهیم».
به نظر میرسد در دراز مدت، ویروس H1N1 به سوش غالب آنفلوانزای فصلی نیز تبدیل شود. شاهد این ادعا این است که در حال حاضر اغلب مبتلایان به آنفلوانزا کسانی هستند که به نوع همهگیر آن مبتلا شدهاند، البته آنفولانزای فصلی نوع ب هم در کنار این ویروس، مخصوصا در قاره آسیا به تناوب یافت خواهد شد. از آنجایی که اغلب افراد به نوع پاندمیک آنفولانزا مقاوم خواهند شد، در طول زمان خطر آن در حد آنفلوانزای فصلی خواهد بود، البته تا زمانی که H1N1 دچار تغییرات ژنتیکی سالانه نشود. زمستان گذشته، افراد کمی در نیمکره شمالی زمین به آنفلوانزای نوع آ مبتلا شدند و در حالحاضر شیوع این بیماری در بعضی از مناطق گرمسیری آمریکا، غرب و شرق آفریقا و آسیای جنوب شرقی، خصوصا تایلند و سنگاپور با نرخ پایینی ادامه دارد. زمستان هم به زودی در نیمکرهجنوبی آغاز خواهد شد و به این پرسش که آیا باید منتظر موج جدیدی از
همهگیری در سال جدید باشیم یا نه، پاسخ خواهد داد.
آیا از همهگیری سال 2009 درسی گرفتهایم؟
این پاندمی پیام قاطعی برای بسیاری از دستاندرکاران سلامت داشت: روشهای کنونی ساخت واکسن بیش از حد زمانبر هستند. چیزی حدود 6 ماه از زمان شناسایی سوش تازه تا تولید واکسن در حجم انبوه، آنقدر طولانی هست که مبتلایان به موج اول
همهگیری آنرا از دست بدهند. سری اول این واکسن اواسط مهرماه گذشته در دسترس بسیاری از کشورها قرار گرفت، یعنی زمانی که موج اول آن در طول زمستان استرالیا و سایر کشورهای نیمکره جنوبی قربانی گرفته بود و موج پاییز در بسیار از کشورهای نیمکره شمالی آغاز شده بود.
نکته دیگر این است که به بخش مراقبی و نظارتی دقیقتری نیاز داریم. اینکه بخشهای سلامت و درمان بتوانند از آمار تعداد مبتلایان، افزایش تعداد بستریشدگان در بیمارستانها، آمار کسانی که علائمی مشابه علائم آنفولانزا نشان دادهاند و خصوصا با تعیین میزان پادتن آنفولانزا در بدن افراد، گسترش آنرا پیشبینی کنند.
در این دوره
همهگیری اغلب آزمایشگاهها درگیر نمونههایی بودند که شرایط اضطراری داشتند و زمان و امکان چندانی برای بررسی وضعیت سلامت جامعه وجود نداشت. البته از نبود یک برنامه راهنمای جامع هم در چنین شرایطی نباید گذشت.
انجام تستهای سرولوژی و تعیین جمعیت آلوده یا مبتلا به بیماری برای اتخاذ تصمیم نهایی اهمیت بسیاری دارد، بررسی اینکه چقدر آلودگی به این ویروس میتواند مرگبار باشد نیز در چنین شرایطی بسیارحائز اهمیت است. در مورد پاندمی اخیر جمعآوری این اطلاعات 5ماه پس از اعلام
همهگیری جهانی آن آغاز شده است!
تحقیقات بالینی در حین
همهگیری و شناخت بهترین ترکیبهای دارویی برای مهار آن هم بسیارکند پیش رفته است. به نظر میرسد در مقایسه با اپیدمیولوژیستها و ویروسشناسان، محققان بالینی آهستهتر حرکت میکنند که این اصلا به نفع بیماران نیست. نکته مهم دیگری هم وجود دارد که آن کلسو، مدیر مرکز تحقیقات آنفولانزا در ملبورن، استرالیا وابسته به سازمان بهداشت جهانی به آن اشاره میکند: «یکی از چالشهای پیش رو، زمانبر بودن فرایند دریافت اجازه تحقیقات است که باعث میشود بعضی از پژوهشها حتی پس از پایان پاندمی هم بلاتکلیف باقی بمانند».