دیپلماسی ایرانی: طبق آخرین گزارش منتشر شده صندوق بین المللی پول درباره اقتصاد ایران رشد منفی ۰.۹ درصدی برای سال ۲۰۱۲ و برای سال آینده میلادی رشد اقتصادی مثبت ۰.۸ درصد، پیش بینی شده است. این صندوق همچنین عملکرد اقتصادی در ایران را نشانگر "اندکی انقباض" بخاطر تحریم صادرات نفت ایران توسط غرب اعلام كرد که بخشهای دیگر اقتصاد ایران را نیز تحت شعاع قرار داده است. ااقتصاد وابسته به نفت ایران نیز تحتالشعاع تحریمهای نفتی قرار گرفته و در نتیجه میزان قابل توجهی از درآمد نفتی ایران نیز كاهش پیدا كرده است.
دیپلماسی ایرانی با دكتر فرهاد خرمی، تحلیلگر مسائل اقتصادی در خصوص این پیشبینی صندوق بین المللی پول و معضلات اقتصادی ایران گفتگویی داشت كه در زیر میخوانید:در گزارش صندوق بین المللی پول صحبت از رشد منفی اقتصادی ایران كرده در سال 2012 میلادی شده است. مبنای تهیه این گزارش ها چیست و تبعات کاهش تولید ملی را چگونه ارزیابی می کنید؟
بله این پیش بینی كه صندوق بین المللی پول میكند بر اساس اعداد و ارقامی است كه از ایران تهیه میشود. این صندوق پیش بینی كرده است كه ایران 8/. كاهش تولید ملی در سال 2012خواهد داشت. البته باید در اینجا به این نكته نیز اشاره كرد كه پیشبینیهای صندوق بینالمللی پول سه ماهه است و ممكن است در سه ماه آینده موضوع دیگری را مطرح كنند.این كاهش سبب شده تا نرخ بیكاری و
تورم افزایش پیدا كند و از سوی دیگر كاهش شدید فروش نفت را میتوان عامل اصلی این افت اقتصادی دانست،چرا كه اگر در دورهای نفت ایران بشكهای 100 دلار فروخته میشد، میزان صادرات این طلای سیاه هم به همان اندازه بالا بود. اما در این دوران به دلیل تحریمهای نفتی هم صادرات كاهش داشته و همچنین قیمت نفت از آنچه كه در گذشته بوده كاهش افت كرده است.
بارزترین تاثیر تحریم ها بر اقتصاد ایران چیست؟
تحریمها بر میزان سرمایهای كه در طول صد سال گذشته اقتصاد ایران مبتنی بر آن كار میكرده، اثر گذاشته و بر اساس آن درآمد نفتی ایران كه صادراتش حدود 5.2 میلیارد بشكه بود به 1 میلیارد بشکه کاهش یافت. این روند به تولید ناخالص داخلی ضربه میزند و سبب كاهش تولیدات ملی میشود. یكی دیگر از اثرات این تحریمها بالا رفتن
تورم است كه ارتباط مستقمی با افزایش قیمتها در طول چند ماه اخیر داشته است.
میزان کاهش تولید و صادرات نفت ایران چه اندازه است؟
ایران حدود 4 میلیارد بشكه نفت تولید میكرد كه از آن میزان 5.2 میلیارد بشكه آن صادر و 5.1 میلیارد آن برای مصارف داخی صرف میشد. به عبارت دیگر صادرات نفت ایران از دو میلیون و ۱۴۰ هزار بشکه در روز طی سال گذشته میلادی به یک میلیون و ۲۵۰ هزار بشکه سقوط کرده است. در واقع میتوان گفت درآمد نفتی جمهوری اسلامی ایران حدود 60 درصد كاهش پیدا كرده است. همانطور كه میدانید سهم صنعت به همراه نفت حدود ۴۰ درصد در تولید ناخالص ملی است كه با تحریمهای نفتی و كاهش صادرات تاثیر بسزایی بر تولید ناخالص ملی خواهد داشت.علاوه بر این ما شاهد این نوسانات در بخش كشاورزی هم بودیم و با توجه به اینكه بخش كشاورزی حدود 10 درصد تولید ناخالص ملی را تشكیل میدهد، شاید بتوان گفت یكی از اثرات عمیق آن بازهم در بالا رفتن قیمتها خواهد بود. برای كشاورزان قیمت مواد اولیه افزایش یافته، در نتیجه هزینه تمام شده كالا نیز افزایش داشته است.
مساله مهم دیگری كه این روزها در اقتصاد ایران شاهد هستیم، موضوع كاهش ارزش ریال است. دلیل اصلی این كاهش ارزش را در چه میدانید؟
ارزش ریال نسبت به دلار در بازار آزاد ایران از ماه آگوست یعنی اواخر تابستان، تا بحال ۴۰ درصد کاهش یافته است و به گزارش بانک مرکزی ایران، نرخ
تورم در ماه گذشته نسبت به ۱۲ ماه منتهی به مهر ماه ۲۴.۸ درصد بوده است.
كنگره امریكا و اتحادیه اروپا روزبروز تحریمهای خود را علیه ایران افزایش میدهند كه همین روند سبب افزایش
تورم در داخل ایران شده است. از سوی دیگر میزان ارزی كه از فروش نفت وارد كشور شده نیز بسیار كم بوده است،در نتیجه مردم از راههای قانونی و یا غیرقانونی تقاضای ارز خود را تامین میكنند و همین امر سبب شده ارزش ریال كاهش پیدا كند.
پیش بینی صندوق بینالمللی پول مبنی بر اینكه نرخ تورم سال جاری در ایران به ۲۵.۲ خواهد رسید تا چه میزان بر اساس اصول و مبانی اقتصاد ایران قابل اعتماد به حساب می آید؟
همانطور كه در ابتدا هم به آن اشاره شد، این پیش بینیها بر اساس اعداد و ارقامی است كه از ایران به دست آمده،بنابراین به نظر میرسد با توجه به مشكلات اقتصادی پیش آمده و به احتمال زیاد با افزایش تحریمها شاهد این رشد
تورم باشیم.
آنچه كه امروزه مسبب این تحریمها و فشارها شده است،خواست ایران برای داشتن فعالیتهای هستهای است و شاید بتوان گفت كه مسائل سیاسی تاثیر مستقیمی بر اقتصاد دارد. ایران یا باید بپذیرد كه دارای انرژی هستهای باشد با تمامی این مشكلات و یا دست از این خواسته خود بردارد. به باور من غربیها از این دستآویز استفاده میكنند تا به اهداف خود برسند و مثال بارزی كه در این مورد میتوان زد همان فشارهایی بود كه در دوران ملی شدن صنعت نفت مردم تحمل كردند. بنابراین یا باید قیمت آن را بپردازیم و یا باید با آنها كنار بیاییم.
برخی تحلیل گران اصلاح "ابر تورم" را در خصوص وضعیت اقتصادی این روزهای ایران به کار می برند. مصداق این تحلیل چیست؟
معنای آن
تورم افسارگسیختهای است كه اگر قصد داشته باشیم به تاریخ آن توجه كنیم میتوان به جنگ جهانی اول یعنی در سال 1911 اشاره کنیم که در آن زمان آلمانیها یك كیسه پر از پول با خود میبردند تا یك عدد تخم مرغ بخرند. در امریكای لاتین در دهه 80 نیز شاهد چنین تورمی بودیم.
در توضیح بیشتر باید گفت كه ابر
تورم میتواند تمامی قراردادهای پولی را خرد كرده و بسیاری از جنبههای اقتصادی زندگی مدرن را ناممكن سازد. به عبارت روشنتر این پدیده زمانی رخ میدهد كه همزمان با آن كج كاركردی مدنی وجود داشته باشد. به طور معمول زمانی كه سطح قیمتها هر چند ماه یك بار یا هر چند روز یك بار دو برابر میشود، شاهد این روند خواهیم بود.درباره ایران هم شاهد چنین روندی هستیم كه به عنوان مثال مواد غذایی در طول چند ماه افزایش 40 درصدی داشته و یا كالاهای دیگری همچون قطعات یدكی و یا اتومبیل افزایش قابل توجهی در حدود 50 درصد داشته است.