انسان آگاه امروز به هرگوشه ای از حکایت عبور خود بر این کره خاکی نظر بیفکند جای پای دردها و سبعتیها بر خود، همنوع خود و بر تمامی موجودات دیگر کره خاکی از جمله گیاهان، حیوانات، زمین، اسمان و دریا... را شاهد است.

امروزه ما به وضوح شکل گیری دو نیرو را شاهد هستیم: نیروی مردمی که آگاهانه تر به حیات خود و طبیعت اطراف می نگرد و خواهان توقف حرکت تخریبی بر روی زمین است و دیگرانی که باور به بقای حرکت موجود داشته از این طرفه بهره به جیب می ریزند و در این راه از قربانی کردن طبیعت و بشر ابایی ندارند.


ما باور داریم که در این میان آگاهی نقش اساسی را بازی میکند، آگاهی از اصول بقا و حرکت طبیعی بشر و نپذیرفتن کورکورانه اصول، قراردادها و باورهایی که قرون متمادی بعنوان ضرورتهای زندگی، پیشرفت، تمدن و علم، نوع تغذیه، طرز رفتار، روش زندگی و روشهای درمانی به خوردمان داده اند.

انسان ها روز به روز سرگشته تر و عصبی تر شده و از طبیعت فاصله میگیرند. آشنایی کودکان امروز با حیوانات تنها از طریق تصاویر یا دیدن آنان در باغ وحشها و سیرکها یا در سر سفره و در بشقابهایشان بعنوان غذای "ضروری" برای ادامه حیات و سلامتشان است.

بر تعداد بیماریهای مختلف روز به روز اضافه میشود. بیمارهایی که بشر صد یا دویست سال پیش نامی از آنان هم نشنیده بود. عارضه چاقی، بیماریهای قلبی، مرض قند، بیماری ازدیاد فشار خون، ازدیاد چربی خون، آرتروز، کمردردها و گردن دردهای مزمن، کارپال تونل سیندروم و سرطان که همین چند ده سال پیش بیماری افراد مسن نامیده میشد و امروزه 20 سالگان و 30 سالگان را هم مبتلا میکند.

بیماری چربی کبد که در اثر گذشت زمان میتواند به سیروز کبدی بیانجامد در دهه دوم و سوم زندگی شیوع یافته است. در عوض مک دانالد و کنتاکی فراید چیکن و کارخانه های تولید شیر، گوشت، مرغ، تخم مرغ و کوکاکولا سودهای بیلیونی به جیب زده مشغول صادرکردن تحفه های خود به سراسر جهان می باشند.

زیرا سالیان سال دروغی به خورد ما داده اند که گویا بشر نیاز به خوردن گوشت و مواد حیوانی برای ادامه حیات دارد.

واقعیت پرورش ضد طبیعی و ناسالم میلیونها گاو، گوسفند، مرغ، خوک، بوقلمون و سایر حیوانات، کشتار و خونریزی روزمره میلیونها از آنان را از چشم من و شما پنهان میکنند.

حاصل این کشتار و شکنجه را قطعه قطعه کرده در زرورق پیچیده در مغازه ها یا رستورانهای تزیین شده و زیبا در محیطی آرامش بخش همراه با موسیقی به خورد ما و بچه هایمان میدهند انگار که طبیعی ترین حرکت ممکنه انجام شده است.

ما بیمار میشویم، حیوانات کشته میشوند، جیب آقایان سرمایه گذار پر میشود و از بلندگوهای رسانه های همگانی و توسط سیستم پزشکی دست نشانده و تعلیم یافته خودشان به خوردمان میدهند که گوشت برای سلامت ما ضروری است. اینان نمی گویند مواد حیوانی نه تنها ضروری نیستند؛ بلکه بیمارمان می کنند و از جنبه انسانی نیز تهی مان میکنند.

آنگاه برای درمان بیماریهای حاصل از این شیوه تغذیه ناسازگار با طبیعت انسانی از جمله: چاقیها و بالارفتن چربی خون، سرطان، بیماریهای کبد و کلیه در اثر اضافه مصرف پروتئین؛ آزمایشگاههای خود را در حقیقت شکنجه گاههای حیوانات مختلف از جمله میمونها می کنند تا گویا دارویی برای رفع این همه بیماری کشف کنند و چون نمی خواهند حقیقت را بیان کنند گناه همه چیز را به گردن ژنها می اندازند.

کسی سئوال نمی کند چرا ژنهای انسانی در این صد ساله اخیر ناگهان عوض شده بسوی ایجاد این همه بیماری چرخیده اند؟

به راستی طبیعتی که همه تلاشش حفظ و بقای موجود زنده است چگونه برضد خود عمل کرده و ژنهایی را در انسانها ایجاد میکند که سعی در تخریب بشر دارند؟

به راستی چنددرصد پزشکانی که تا امروز دیده اید خود از بیماریهای چاقی، بالابودن چربی خون، فشار خون بالا و سایر بیماریهایی که ارتباط مستقیم با تغذیه دارند رنج می برند از چنین پزشکی چگونه میتوان انتظار داشت که من و شما را درمان کند یا حقیقت را به من و شما بگوید وقتی که خود آن را نمی داند یا انکارش میکند؟