از ديروز كه خبر تشريح ماده سگ نگون بخت را شنيدم كه به تازگي صاحب چند توله بسيار زيبا و شيطون شده بود، تا امروز خواب و خوراك نداشتم و هنوز هم ندارم. سالهاست كه براي اين موضوع دردناك ، تشريح حيوانات زنده (vivisection) در دانشكده هاي دامپزشكي ، پزشكي ، دندانپزشكي ، علوم آزمايشگاهي و ... غصه مي خورم و متاسفانه قدرت مبارزه با آن را ندارم. تنها مي توانم دست به قلم ببرم و حقايق تلخ و دهشتناك پشت پرده را در حد اطلاعات خود براي عموم بازگو كنم تا شايد روزي برسد كه كسي به بهانه پيشرفت علم پزشكي و ديگر علوم، به جان تكه تكه كردن بدن حيوانات زنده نيفتد و راه هاي اخلاقي تر و انساني تري را براي رسيدن به اهداف خود انتخاب كنند.
امروز ، آسمان به يكباره تيره و تار شد، باد تندي وزيد و طوفان بپا شد،همان لحظه دريافتم كه آسمان هم براي مظلوميت اين مادر بي دفاع، غوغا و شروع به گريستن كرد. من نيز با او همراه شدم و اشك هاي سوزناكم به سرعت باد روي گونه هايم سرازير شد. گونه هايي كه از ديروز تا به امروز و شايد روزها و سال هاي ديگر نيزهمچنان خيس بماند. وقتي اين خبر را ژاله به من تلفني گفت؛ بي درنگ شروع به تماس با دوستان دلسوزم كردم تا شايد با كمك و همفكري هم بتوانيم اين مادر بيچاره را به آغوش توله هايش بازگردانيم. تلاش ما تا پايان وقت اداري دانشكده دامپزشكي بي حاصل ماند، تنها اميدمان نجات توله هايش است. چند وقت پيش اين سگ بيچاره را براي اين موضوع به دانشكده مي آوردند، بعد متوجه مي شوند باردار است، با تلاش و دلسوزي يكي از دامپزشكان آنجا، جلوي تشريح حيوان باردار تا زمان زايمان جگرگوشه هايش گرفته مي شود. اكنون توله ها 10 روزه هستند و شديداً به آغوش گرم و پر مهر مادرشان نياز دارند و روزي 3 بار بايد شير مادرشان را بخورند. مادر نيز بعد از تحمل درد زايمان، عاشقانه مانند مادر تمامي حيوانات از جمله ما انسانها،فرزند يا فرزندانش را دوست دارد و جدايي براي چند لحظه برايش دردناك تر ازهر چيز ديگري است. براستي دنيا تاريك و بي رحم است، مادر توله ها امروز چهارشنبه، همين الان كه دارم اين مطلب را مي نويسم، در اتاق جراحي در حاليكه دانشجويان بي تفاوت و شايد هم انگشت شماري با تفاوت دورتا دورش را احاطه كرده اند ، مي باشد و آقا يا خانم استاد نيز با غرور و افتخار تيغ جراحي را به سمت بدن لرزان حيوان بي نوا مي برد و انواع واقسام آزمايش ها و جراحي را روي او انجام مي دهند. تنها بخاطر اينكه دانشجويان درس مورد نظر را كمي واضح تر متوجه شوند. آيا واقعاً براي رسيدن به هدف ، لگدمال كردن حقوق موجودات زنده اينقدر آسان است؟!!! آيا روش هاي بهتر و انساني تري بجاي سلاخي كردن اين حيوانات بي دفاع براي كسب علم و دانش وجود ندارد؟ بطور قطع وجود دارد كه در ادامه مطلب به آن اشاره خواهد شد.
نكته دردناك تر اين است ،تا كسي از اين گونه اقدامات بي رحمانه اين افراد زبان به انتقاد مي گشايد ،او را به بي سوادي و احساسي برخورد كردن با موضوعات، محكوم مي كنند. آيا ابراز احساسات براي اين وقايع تلخ و دردناك ، اينقدر باعث سرخوردگي و خجالت است كه ديگراني را نيز كه ابراز احساسات مي كنند را مورد تمسخر و تحقير قرار مي دهند!!! واقعايت اين است كه احساسات، حكم جدانشدني با انسانها دارد. انسان بدون احساس، با يك قطعه سنگ سرسخت فرقي ندارد. پس با افتخار فرياد مي زنم من احساس غم و اندوه مي كنم براي اين همه مظلوميت اين زبان بسته ها.
سگ های بدبخت حتی قبل از سلاخی شدنشان هم حق فریاد کشیدن هم ندارند!!!
خطاب به دانشجويان محترم دامپزشكي، دندانپزشكي، پزشكي و علوم آزمايشگاهي و شايد رشته هاي ديگر كه در اين مملكت بعيد نيست براي آنها نيز درس تشريح حيوانات را گذاشته باشند.
نظر و عقيده اين حقير و ديگر دوستاني كه مخالف تشريح حيوانات زنده هستيم، اين نيست كه بطور كل مبحث تشريح كالبد حيوانات و تدريس آن دردانشگاه ها ، دانشكده ، مدارس و مراكز آزمايشگاهي متوقف شود، ما خواهان توقف تشريح بر روي حيوانات سالم و زنده مي باشيم. حيواناتي كه مثل من و شما دوست دارند زنده بمانند، درد نداشته باشند و از بچه هايشان مراقبت كنند. اگر قرار بر نشان دادن اجزاي داخلي بدن حيوانات به دانشجويان است، براحتي مي توان از حيوانات مرده كه حتي چند دقيقه از مرگشان گذشته استفاده كرد. بدبختانه در مملكت گل و بلبل ما، بخاطر مهر و محبت فراواني كه دولت و مردم نسبت به حيوانات دارند !!!، شبانه روز شاهد كشتار فجيع و عذاب آور سگها، گربه ها وديگر حيوانات درسطح شهر و خارج از شهرها هستيم. كافي است براي روز معيني كه قرار هست برنامه تشريح گذاشته شود، با شهرداري تماس گرفته شود و جسد سالم يكي از حيوانات كشته شده را تحويل دانشكده بدهند. يا اگر باز قرار براين است كه طرز جراحي هاي مختلف بر روي حيوانات را به دانشجويان آموزش دهند، مي توانند از حيوانات زخمي ، تصادفي و بيمار كه به وفور در اين مملكت وجود دارد، استفاده كنند كه با اين كار خود،هم به آن حيوان خدمت كرده اند و هم دانشجويان محترم، از نزديك طرز جراحي بر روي عضو مورد نظر رامي آموزند.
در مورد تشريح اين سگ ماده و هزارن سگ ديگر، كه متاسفانه در همه ي دانشكده هاي اين مملكت روي مي دهد، سوال اين است كه اگر تشريح بصورت زنده (vivisection) نمي خواهد صورت بگيرد چرا پيشنهاد ما را مبني بر جايگزين كردن يك سگ مرده قبول نكردند و اصرار داشتند اگر مي خواهيد جان اين سگ را نجات دهيد بجايش يك سگ زنده ديگر به ما بدهيد. وقاحت تا چه حد!!!!! مگر بين اين سگ و سگ ديگر براي ما حيوان دوستان فرقي مي كند؟!!! متاسفانه با اين شرط آنها، شك ما به يقين تبديل شد و دانستيم كه چه بلاهاي دردناكي را مي خواهند سر اين زبان بسته بياورند. به احتمال زياد، دستش را لاي در مي گذارند و ازعمد مي شكنند و بعد شروع به جراحي دست شكسته مي كنند، يا قلبش را در حاليكه مي تپيد بيرون مي آورند و به دانشجويان محترم نشان مي دهد و يا فجايع ديگري كه با سرپوشاندن توسط علم و دانش بر روي آن، از هولناك و وقيح بودن آن به قول خودشان جلوگيري مي كنند.
قابل توجه آقايان و خانمهاي محترمي كه خبر جراحي بر روي اين سگ صاحب سه فرزند را در دانشكده دامپزشكي تهران، تكذيب كردند و ادعا كردند اين موارد اصلاً درهيچ دانشكده ي مملكت رخ نمي دهد. از طرفي خودشان مي گويند درارايه دروس رشته هاي مربوط به پزشكي، داروسازي،علوم آزمايشگاهي، دامپزشكي، دام و طيور و ... مي بايست واحد عملي تشريح و جراحي بر روي حيوانات زنده صورت گيرد و از طرف ديگر اين گونه جنايت ها را پنهان مي كنند. اين سه تا توله يتيم ، مادرشان را كه در روز چهارشنبه 27 آبان ماه، فقط به منظورآموزش به دانشجويان رشته دامپزشكي، سلاخي اش كردند، از دست دادند و حالا يكي از دوستان از آنها مراقبت مي كند. در خبر جديد، حال هر سه خوب است .
راستی یک آقای بسیار مهربان این سه توله را نگهداری می کنند برای قدردانی از زحمات شبانه روز این انسان بزرگ و مهربان، به این وبلاگ سر بزنید وکمی از زحمات بی دریغ ایشان سپاسگزاری کنیم.
وقتی تصور می کنم، چگونه انسانی حاضر است برای راحتی خود و همنوعانش، حیوانات را به این شکل فجیع بکشد، از خودم متنفر می شوم که از جنس این انسانها هستم.
تصاویری ازکشتارحیوانات درمرکز تحقیقات دکترترابی تژاد واقع دردانشکده دندانپزشکی دانشگاه اصفهان
آيا واقعاً فرم دندانها و آرواره هاي انسانها، شبيه سگ و گربه و خرگوش است. برفرض هم بود، مي بايست اين حيوانات كه بنظر من، مردمان ديگر كره زمين هستند، بخاطر يك مشت انسان خودخواه، اينگونه سلاخي شوند كه آقايون و خانمهاي محترم دندانپزشك، ياد بگيرند كه چطوري بايد دندانهاي اين آدمهاي خودخواه را ترميم كنند!!!!
اين سگ نيز بمانند هزارن سگ ديگر، قرباني شد. متاسفانه در كشور ما مخصوصاً، بيشتر افرادي كه وارد رشته دامپزشكي مي شوند، بخاطر عشق و كمك به حيوانات ، اين رشته را انتخاب نمي كنند، بيشتر آنها دانش آموزاني هستند كه شب روزشان را براي گذراندن از سد كنكور گذاشته اند و اين رشته يكي از 100 انتخاب آنها بوده و حال قرعه به نام اين رشته افتاده و قبول شده اند . بيشتر آنها كه از نزديك شاهد رفتارهاي آنها بوده ام، از ترس نزديك نشدن و دست نزدن به حيوانات، به سختي درس مي خوانند چه برسد به اينكه بخواهند در آينده به فكر نجات حيوان نگون بختي هم باشند. بقول يكي از دوستان، بطور كل، رشته دامپزشكي نيز همانند رشته هاي ديگر در خدمت انسانها مي باشد نه براي حمايت و كمك به حيوانات. دامپزشكان سالها درس مي خوانند كه بيماري هاي مشترك بين انسان و حيوان را تشخيص دهند و از بروز بيمارهاي مختلف در دام و طيور كه قرار هست درون شكم انسانهاي گوشتخوار روند، جلوگيري كنند.
راهكارهايي كه مي توان بجاي تشريح حيوانات زنده براي آموزش به دانشجويان استفاده كرد شامل:
Definition of alternatives in education
ابزارهای جايگزين وسايل كمك آموزشي و دستاوردهاي آموزشي ميباشند كه ميتوانند جايگزين استفاده مضر از حيوانات يا كامل كننده آموزش فعلي انساني شوند.
ابزارهای جايگزين ممكن است بدون حيوانات باشد يا دستاوردي كه شامل استفاده سودمند از حيوانات باشد.
آنها شامل:
ـ فيلم ويدئو
ـ مدلها، مانكنها و شبيهساز
ـ مالتي مديا شبيهساز كامپيوتري
ـ منابع اخلاقي اجساد و بافت حيوانات
ـ كارهاي كلينكي با حيوانات بيمار و داوطلبان
ـآزمايش روي خود دانشجويان
ـ آزمايشگاههاي Invitro
ـ مطالعات زمينهاي
مطالب اين سايت www.interniche.orgهمگي مفيد مي باشد، از علاقمندان دعوت مي كنم مطالب اين سايت، بخصوص، راهكارهاي دانشجويان كشورهاي هند، ژاپن، ايتاليا و بقيه را مطالعه فرمايند. پس مي توان بجاي گرفتن جان يك موجود زنده، ابزارها و وسايلي را اختراع كرد كه براحتي بتوان براي كسب مهارت و علم و دانش، از آنها استفاده كرد و با اين روش ، قلب رئوف انسانها را تبديل به قلب سنگي نكرد. با پيشرفت هاي زيادي كه در علم نانوتكنولوژي صورت گرفته مي توان تمام تلاش و تمركز خود را روي تهيه و كشت سلولي و ايجاد بافتهاي مختلف بدن حيوانات كرد و روي آنها آزمايش كرد. اگر هدف استاد، تنها نشان دادن اجزاي بدن حيواني مي باشد، نيازي نيست حيوان زنده اي را كه مثل خود همان استاد در حال نفس كشيدن است را به طرز دردناكي كشت و اجزاي بدن او را به دانشجويان نشان داد. حيوانات نيز مانند ما انسانها يك روزي مي ميرند، مي توان همانگونه كه از مرده هاي انسانها براي دروس تشريح انساني استفاده مي كنند، از مرده هاي حيوانات نيز براي اين دروس استفاده كرد. اگرهم قرار هست جراحي روي بدن حيوان زنده اي صورت گيرد ، بهتر است حيواناتي را كه بيمار و يا زخمي شده اند را مورد جراحي قرار داد. راه هاي اخلاقي زياد است، به همان اندازه، راه هاي غير اخلاقي هم وجود دارد منتهي اين خود انسانها هستند كه بايد راه درست را انتخاب كنند. به نظر من، هر انسان دانشمندي قابل احترام نيست، حال هرچقدرهم در راه علم قدم هاي بزرگي برداشته باشد. از نظر من دانشمند و محققي قابل احترام است كه با توجه به نكات اخلاقي، قدم در راه علم و دانش و كشف ناشناخته هاي پزشكي بردارد. اينكه بي رحمانه هر روز يك حيوان را سلاخي كند تا بلكه به خواسته علمي خودش برسد، براي من كه قرار هست از اين تحقيق وي، بهره ببرم، اصلاً خوشايند و قابل قبول نيست، براي من نوعي زماني اين تحقيقات علمي، قابل قبول است كه از راه هاي درست و اخلاقي، از حيوانات استفاده شده باشد. يعني يا از جسد هاي آنها استفاده و يا اينكه از طريق كشت سلولي بافت هاي آنها براي انجام انواع آزمايشها استفاده شود. به هيچ عنوان آزمايش و تشريح بر روي حيوانات زنده را انساني نمي دانم .
تصویرسگ کشته شده ای بعد ازانجام آزمایشهای مختلف روی آن دریکی ازدانشگاه های ژاپن توسط هیات علمی رشته دامپزشکی.عکس گرفته شده توسط گروه مخالف تشریح حیوانات زنده
يكي از راه هاي جايگزين تشريح حيوانات، ساخت مدل هاي مشابه آنها مانند:ساخت قورباغه هاي ديجيتال است. همانطوركه مدل هاي مشابه اي از كالبد انسانها براي دانشجويان رشته هاي پزشكي ساخته شده است، مي توان مدل هاي مشابهي را نيز ازحيوانات تهيه كرد كه همانند مدل هاي انساني داراي جريان خون، تحريك پذير و داراي عكس العملهاي حاصل از تغييرات بر روي پوست و بافت هاي آنها باشند. كمي همت مي خواهد. باور كنيد حيوانات هم ارزش زيستن دارند،مگر، اين دنيا، تنها براي ما انسانها خلق شده است كه اينگونه خودخواهانه براي راضي نگه داشتن همنوعانمان، به جان حيوانات بي دفاع افتاده ايم و حق و حقوق آنها را پايمال كرده و مي كنيم. كدام گونه از حيوانات، براي پي بردن به علاج بيماري هاي همنوعانشان ،از بدن انسانها بعنوان تست استفاده كرده اند كه ما اينگونه بي رحمانه با آنها رفتار مي كنيم. اي كاش صداي فريادهاي اين حيوانات را افرادي كه نمي شوند، بشنوند. هيات !
این هم مدلی از قورباغه ها و جایگزین کردن آنها بجای قورباغه های زنده برای درس تشریح
اگر شما میخواستید اناتومی واقعی یک قورباغه را ببینید باید یک قورباقه را می کشتید و دل و روه اش را بیرون میکشیدید و در کل با خون و کثافت کاری سر کار داشتید.اما با این کیت کوچک و البته به درد بخور شما میتوانید به راحتی یک قورباغه را تشریح کنید.
مزیت های این کیت:
-
قورباغه 10 اینچی و ایندام های قابل برداشتن
-
داشتن یک کشو در میز تشریح برای گذاشتن وسایل در آن
-
وسایل تشریح
-
فیلم اکس_ری برای دیدن عضلات و استخوانها
-
راهنمای آناتومی
-
قیمت این کیت:24.95دلار است
این هم سرنوشت شوم این زبان بسته های بی دفاع
در اينجا خاطرات تكان دهنده چند تن از دانشجويان از تشريح حيوانات بدبخت از چند وبلاگ متعلق به آنها
"همه چی خوب بود! و من مثل همیشه از این تناظر بی نظیر ریاضیات و دنیای واقعی داشتم لذت می بردم!
همه چی خوب بود! تا اینکه داستان رسید به اونجا که سخنران آزمایش های واقعی رو با میمون ها توضیح داد!
بازم همه چی خوب بود! من داشتم از این تلاش های واقعی! برای فهمیدن بهتر دنیا نشئه می شدم!
تا اینکه ...
تا اینکه فریناز برام کامل گفت که چه جوری آزمایشا رو، رو میمونا انجام می دن! چه قدر نفرت انگیز!
دنیا دور سرم چرخید و من دوباره رفتم به هشت،نه سال پیش!
هر بار که می خواستیم تشریح رو شروع کنیم، قبل از اینکه اون بدبخت رو بیهوش کنیم، من دچار تردید می شدم. زنده است! ما داریم می کشیمش! ...
ولی به محض اینکه بیهوش می شد و من چاقو رو دستم می گرفتم، همه چی تموم می شد؛ و من در ی حس ِ شیرین غرق می شدم! لذت کشف کردن! معرکه بود! ...
همه چیز ِ تشریح خوب بود، جزء اون احساس ِ نفرت انگیزه اولش! و برای من کلاسای تشریح یکی از لذت بخش ترین کلاسا بود! از بهترین ها! ولی هیچ وقتم تا آخرش یاد نگرفتم با اون احساس ِ اولیه کنار بیام!!!
ما خیلی چیزا تشریح کردیم؛ قورباغه، ماهی، موش، قلب و کبد و ریه ی گوسفند، ...
و من یکی از فعال ترین بچه های کلاس تشریح بودم! قورباغه رو که یادم نمی ره! من و هما چه بلاهایی که سرش در نیوردیم! بعد از تشریح، قلبش رو اوردیم بیرون از تنش، 15 دقیقه بعد می زد! ماهیچه ی پاش رو جدا کردیم، به محرک پاسخ می داد! ...
خیلی حس بدیه! نفرت انگیزه! از خودت بدت میاد! از آدم بودنت! از اینکه خودتو برتر می دونی! از اینکه به خودت حق می دی هر کاری که دلت می خواد بکنی! از اینکه ...
بعد از سال ها من دوباره دچارش شدم!
خدای من!
می شه یکی به من بگه ما داریم چی کار می کنیم؟
اصلاً ما حق داریم یا نه؟
یعنی راه بهتری برای شناختن نیست؟!!
چرا از فکرِ کشتن رنج می بریم و از فکر ِ فهمیدن لذت!
یکی به من بگه چرا؟ چرا؟ چرا؟ ...
یکی به من بگه چرا من آدم به دنیا اومدم؟ چرا؟ چرا؟ ...
چرا من فکر می کنم برترین موجود دنیام ؟ چرا؟ ...
چرا به خودم حق می دم هر کاری دلم می خواد بکنم؟
یکی به من بگه چی خوبه؟ چی بده؟
یکی به من بگه ...
خواهش می کنم!
والسلام.http://realcuckoo.blogspot.com/2008/08/blog-post_30.html
خاطره ديگري:
جزو دروس اختیاری دبیرستان زیست شناسی هم داشتیم که تو آزمایشگاهش انواع و اقسام جانواران رو مثل قورباغه و موش و ماهی و ... رو تشریح میکردیم. یادمه قورباغه زنده رو نخاعی میکردم و دل و رودشو میریختم بهم. اون موقع عاشق این کار بودم اما الان که یادم میاد شدیداً چندشم میشه که چطور میتونستم اینقدر بیرحم باشم. http://paradise.blogsky.com/
اينم خاطره اي از دكتر پرويز رصدي:
"من طب خواندم و اصلا فلسفه اين كه چرا من طب خوانده ام اين بود كه من به طبيعت و رمز و راز آن خيلي علاقه مند بودم خيلي در دوران تحصيلم وقتي كه دانش آموز بودم، يك حيات خيلي بزرگي در رشت داشتيم كه اين حيات در فصل بارندگي گاهي اوقات يك قورباغه هايي ديده مي شد، من علاقه مند بودم و اين قورباغه ها را مي گرفتم و با تيغ صورت تراشي اينها را تشريح مي كردم و آن موقع 18، 19 سال داشتم و آن موقع مشكلاتي كه در كار تشريح داشتم نمي توانستم ببرم و به معلم طبيعي مان نشان بدهم . يك آقايي بودند به نام "نجفي" كه يادشان بخير انشاءالله كه در قيد حيات باشند ايشان؛ من يك سوالي از ايشان كرده بودم چون يك مشكلي داشتم در تشريح قورباغه و من نمي دانستم واقعا و آمدم به ايشان شفاها گفتم و ايشان هم با كمال صداقت و شهامت گفتند من نمي دانم. بعد كه من سال اول دانشكده وارد شدم چون جزء دروس دانشكده، تشريح حيوانات هم هست يعني بيولوژي حيواني و گياهي را داريم. بهر حال آن جا فهميدم كه آن چيزي كه من ديده بودم و آن دبير محترم چون نديده بودند كه من چه چيزي را مشاهده كرده ام، معلوم شد تورينه اي بوده از تخم هاي قورباغه و اين تخمدان قورباغه ماده بود و تورينه خيلي جالبي بود، رنگهاي زرد رنگ و جالب كه براي من مبهم بود و من در سالهاي اول طب بودم كه پي بردم كه آن تورينه اي است و بعد كه قورباغه هاي زيادي را در طول ساليان آن موقع براي تست حاملگي استفاده مي كرديم. "http://213.176.111.15:8080/Farhikhtegan/details.aspx?id=5700
دكتر پرويز رصدي در سال 1309 در شهر رشت بدنيا آمد. ايشان متخصص علوم آزمايشگاه باليني مي باشد. دكتر رصدي در بين سالهاي 67-1363 استاد تمام وقت گروه آزمايشگاه باليني دانشگاه علوم پزشكي تهران بوده اند .ايشان پس از قريب به 32 سال خدمت در سال 1367 به درجه بانشستگي( بنا به درخواست شخصي) نائل آمدند.
گروه : علوم پزشكي
رشته : علوم آزمايشگاه باليني
توضيحات لازم براي زجر كش كردن قورباغه و آماده كردن براي تشريح از زبان یک محقق، یک لحظه خود را جای این حیوانات بدبخت بگذارید!!!
"ابتدا بايد جانور را قطع نخاع کرد که اين عمل شامل سه مرحله است :
الف . بوسيله ي سوزن تشريح از حد واسط دو چشم به طرف پاهاي جانور حفره اي را پيدا مي کنيم که به اين حفره «روزنه ي پيمانه اي »
مي گويند . سپس سوزن را به داخل بدن مي فشاريم تا حالت شکستن استخواني را احساس کنيم که اين شکستن ارتباط بين مغز و نخاع جانور را قطع مي کند و از درد کشيدن جانور جلوگيري مي کند .
ب . سپس سوزن را از همان حفره ي داخل ستون فقرات ، به طرف پاهاي جانور برده و اعصاب نخاعي جانور در ناحيه ي مهره ها را به طور کامل از بين مي بريم . اين عمل را تا زماني که پاها به طور کامل صاف نشده است ادامه مي دهيم .
عمل تخريب اين اعصاب با سوزن تشريح به صورت جلو و عقب بردن و به طور همزمان چرخش سوزن در ستون فقرات انجام مي گيرد .
ج . سوزن را از همان حفره به طرف سر و مغز جانور داخل مي کنيم و با دو حرکت دايره اي کوچک و بزرگ به ترتيب مغز را تخريب مي کنيم .
هشدار : دقت شود در هنگام تخريب مغز ، سوزن را به آرامي حرکت دهيم زيرا ممکن است دچار خونريزي شود و يا سوزن از دهان جانور بيرون آيد و کار را براي تشريح کننده مشکل کند .
بعد از اتمام کار بايد مطمئن شويم که جانور به طور کامل قطع نخاع شده و بيهوش است .
هشدار : اگر قطع نخاع به طور کامل انجام نشده باشد جانور درد کشيده و در هنگام تشريح ممکن است به هوش آيد. و کار را در ادامه مشکل کند. به اين منطور يکبار سوزن تشريح را به آرامي به چشم چپ جانور مي زنيم اگر تحريکي از سوي جانور ديده نشد مغز بخوبي تخريب شده است.
بار دوم سوزن را به پاها مي زنيم اينبار هم اگر تحريکي ديده نشد تخريب نخاع جانور بخوبي انجام گرفته است.
سپس جانور را به پشت مي خوابانيم و آنرا فيکس مي کنيم . ابتدا بايد پوست را جدا کنيم که اين عمل به راحتي انجام مي گيرد . سپس نوبت به جدا کردن عضلات مي رسد که در اين مرحله بايد مواظب باشيم به امحاء و احشاء جانور صدمه نزنيم. در مرحله بعد هم پوست و عضله را فيکس مي کنيم .
اين نکته را هم بايد درز نظر داشته باشيد که در هنگام جدا کردن عضله ها مراقب باشيد سياهرگ شکمي پاره نشود زيرا تپش قلب مي ايستد و جانور مي ميرد.
بعد از انجام دادن تمامي اين مراحل تشريح جانور به پايان رسيده است و شما مي توانيد مطالعات خود را بر روي اعضاي داخلي بدن جانور آغاز کنيد.
به اميد خدا توضيح کامل تشريح اعضاي دروني بدن قورباغه را در آينده اين نزديک بيان خواهم کرد.http://bioclub.parsiblog.com/-299064.htm
ترس را در چهره اين توله سگ بعد از آزمايش هاي مختلف روي بدنش مشاهده مي كنيد. قاليچه خون آلود و زخمهاي روي بدنش، حاكي از بلاهايي است كه بدون ارتكاب به هيچ جرمي ،بر او وارد كرده اند.
توله سگ ترسيده در اتاق آزمايشگاه منتظر سرنوشت شومش !
توله سگ بطور كامل توسط محقق، تكه تكه شد !
اين هم سرنوشت توله سگ بدبخت! بعد از ان همه زجر و شكجنه به بهانه پيشرفت علم، او را كشتند.
بر روي بدن اين سگ انواع آزمايشهاي دردناك صورت گرفته. تحميل گرسنگي دراز مدت به قيمت از دست دادن كليه هايش. خورادن داروهاي جديد و مشاهده واكنش بدن او به دارو.سگ بدبخت را تحت مداوا قرار نداده اند تا بدين شكل ميزان مقاومت بدن او را تعيين كنند. با اين حال و روز اين بدبخت، به پوزه بندي كه به دهانش بسته اند توجه كنيد. واقعاً شرمم باد از اينكه همنوعان من اين همه بلا را بر سر اين حيوان بي دفاع آورده اند.