روزگارنو: استمرار نسل و پرورش افراد صالح یکی از اهداف مهم ازدواج است که در آموزههای دینی نیز بر آن تاکید شده است؛ به طوری که در احادیث نقل شده از پیامبر گرامی اسلام (ص) در خصوص تشویق افراد به ازدواج نیز میبینیم که بر تولید نسل هم تاکید شده است. ضمن این که این نیاز روانی به فرزندخواهی نیز غیرقابل انکار است. در همین رابطه با دکتر محمدمهدی قاسمی، روانپزشک، گفتگویی کردهایم که پیش روی شماست.
آقای دکتر! اگر موافقید باب گفتگو را از خصوصیات و فضای روانی دوران بارداری باز کنیم.
ـ بله، دوران بارداری، دوران مهمی (هم برای والدین و هم برای کودک) است. برای والدین که باید یک زندگی با احتیاط و بدون نگرانی بگذرانند و مراقبتهای دشواری را برعهده گیرند و برای کودک از این نظر که بخش مهم و اساسی حیات آیندهاش، از نظر سلامت جسمی و روانی و شکلگیری شخصیتاش در این دوران صورت میگیرد. هماهنگی با نوزاد از دوران بارداری آغاز میشود و حالت عاطفی شما، تاثیرات شدیدی خصوصا در ماههای آخر بارداری، بر پرورش عاطفی کودک میگذارد بنابراین باید هیجانات مناسب داشته باشید چون در غیر این صورت نظم عصبی جنین برهم خورده و بر اثر ترشح غیرطبیعی غدد، در مسیر رشد او اختلال ایجاد میشود.
والدین برای ایجاد پیوند با فرزندی که هنوز به دنیا نیامده و برای ایجاد تاثیر خوشایند و آرامشبخش بر او باید چه نکاتی را پیشاپیش رعایت کنند؟
ـ والدین نباید فشار عصبی داشته باشند و باید از نگرانیها و کشمکشهای روانی و دایمی بپرهیزند زیرا کودکشان در حالات عاطفی آنها سهیم است. پیشنهاد میکنم والدین با کودکشان در رحم مادر صحبت کنند و برای او قرآن و دعا، شعر و آواز بخوانند و برایش خاطرههای خوش ایجاد نمایند. بررسیها نشان داده است کودکان، بعدها نسبت به این صداهای آشنا که در دوران جنینی شنیدهاند عکسالعمل نشان میدهند و آنها را آسانتر یاد میگیرند.
همچنین پیشنهاد میکنم در برابر مناظر شاداب قرار بگیرید و رنگ یا دکوراسیون اتاقی که در آن زندگی میکنید فرحبخش و شادیآفرین باشد حتی مادران میتوانند عکس کودکان زیبا را مقابل دیدگان خود قرار دهند. از لحاظ روانی نیز توصیه میشود مادران لباسهایی بپوشند که رنگهای شاد و مدلهای راحت داشته باشد و سعی نمایند استراحت کافی داشته باشند.
یکی از مهمترین مسایلی که والدین با آن روبهرو هستند دختر یا پسر بودن فرزندشان است. به
نظر شما چه طور با این قضیه باید کنار آمد؟
ـ متاسفانه به نظر میرسد که هنوز هم در برخی خانوادهها شوق و علاقه به داشتن فرزندی از جنس خاص (بعضیها پسر و بعضیها دختر)بیشتر است. البته در اسلام اصل بر کرامت انسان است و در این کرامت دختر و پسر مساوی هستند و تحقیر و اهانت هر کدام نارواست. نقل است هرگاه امام سجاد (ع) را به نوزادی مژده میدادند، ایشان اصلا نمیپرسیدند که پسر است یا دختر؟ و تنها میپرسیدند که سالم است یا نه؟ و پس از شنیدن جواب، شکرگزاری میکردند.
دقت داشته باشید که وظیفه پدران و مادران، تربیت، رشد و سازندگی فرزندان است. نظام تربیتی والدین باید به گونهای باشد که دختر به دختر بودنش و پسر به پسر بودن راضی باشد. دختر آرزوی آن را نداشته باشد که ای کاش پسر بودم و پسر هم آرزوی آن را نکند که ای کاش دختر بودم. اینکه دختر و پسر هر دو انسانند و در امر تربیت حق مساوی دارند امری پذیرفته است اما به دلایل مختلف، از جمله تفاوت در جسم، روان و وظیفهشان، تربیت دختر و پسر به یک طریق نیست. اینکه دختران را مانند پسران تربیت کنید، بیش یا کم شدنی است ولی در آن صورت شخصیت او را حذف کردهاید. همچنین اگر پسران و دختران با حداقل تمایز جنسی پرورش یابند و حالت میانه را بگیرند باز نتیجه خوبی نمیگیرید زیرا که آنها دو جنس مختلفاند پس دو گونه تربیت باید اعمال گردد.
با تولد اولین فرزند و پدید آمدن موقعیت جدید، مسوولیتهای والدین چه قدر تغییر میکند؟
ـ در این حالت شما به عنوان والدین فرزندتان باید به تدریج بین مسوولیتهای زن و شوهری و والدینی سازگاری ایجاد کنید. باید در روابط و مسایل بین یکدیگر، حضور فرد دیگری را در نظر بگیرید. اگر بدانید که چه باید بکنید و برنامه مشخصی در ارتباط با همسر و فرزند خود داشته باشید، بهترین مادر برای فرزند خود و در عین حال بهترین همسر برای شوهرتان خواهید بود.
اغلب والدین تمایل دارند که فرزندانشان از خودشان موفقتر باشند و دلشان میخواهد که خودشان نیز بهترین والدین باشند. برای این قبیل افراد که چنین آرزوهایی دارند، چه توصیهای دارید؟
ـ رشد و تربیت صحیح بر مبنای اصول خاص، مستلزم شناخت نیازها و دانستن آداب معتبر و صحیح با اهداف خاص تربیتی است. امکانات کافی، صرف وقت مفید و هوشیاری نسبت به انجام تکالیف مادری و پدری نیز در رسیدن به آن اهداف شرط کافی میباشد. در نهایت تربیت موفق نیاز به تمرین، ممارست و کسب مهارت دارد که نتیجه آن رشد و شکوفایی فرزندی صالح، سالم و با نشاط است. همچنین مطالعه کتب آموزشی و تربیتی در این زمینه شما را یاری میکند تا به این مسوولیت خطیر به نیکویی جامه عمل بپوشانید.
چه قدر باید به کودکانمان
محبت کنیم تا آنها از لحاظ روانی به اندازه کافی امنیت خاطر داشته باشند؟
ـ به نکته مهمی اشاره کردید. یکی از نیازهای اساسی روانی افراد، برخورداری از
محبت دیگران است. کودک از نخستین لحظه تولد میخواهد خود را به مادر بچسباند و هدف از جنب و جوشهایش همین است. مادر است که اولین تماس میان کودک و دیگران را برقرار میکند و در او میل به ارتباط با اشخاص دیگر را به وجود میآورد. او وقتی در نقش مادری خود مهارت خواهد یافت که به کودک علاقهمند باشد و او را از مهر و
محبت و سلامتی برخوردار کند. دقت کنید کودک شما اگر از
محبت پدر و مادر به طور متعادل بهره ببرد روانی شاد و با نشاط خواهد داشت و در باطن خود احساس محرومیت نمیکند و گرفتار ناکامی و مشکلات روانی نمیگردد.
و اگر کودک در نخستین سالهای زندگی خود از
محبت محروم بماند، از نظر روانی چه اتفاقاتی برایش خواهد افتاد؟
ـ در این حالت، هسته اصلی و اساسی عصبیت و بیماریهای روانی در وی تکوین مییابد که بعدها در بزرگسالی، منشا بسیاری از درگیریهای عاطفی و اضطراب عمیق در او خواهد شد. نقل شده است روزی مردی نزد پیامبر (ص) آمد و گفت: «من فرزندی دارم که تاکنون او را نبوسیدهام!» همین که او از نزد رسول خدا دور شد آن حضرت فرمودند: «این مرد از نظر من از دوزخیان است؟»
البته این روزها شاهدیم که خیلی از والدین به طور افراطی به کودکانشان
محبت میکنند؛ این مشکلآفرین نیست؟
ـ البته
محبت افراطی هم مشکلآفرین است. توقع بیجا، زودرنجی، سلطه طلبی، کمرویی، عدم رشد صحیح تربیتی و اخلاقی حاصل افراط در
محبت است. امام محمدباقر (ع) میفرمایند: «بدترین پدران کسانی هستند که در نیکی و
محبت به فرزندان، از حد تجاوز کنند و به زیادهروی و افراط بگرایند.» همانطور که بیان شد فرزندان حتی وقتی رشد میکنند و بزرگ میشوند نیاز دارند به آنان اطمینان خاطر بدهید که صرف نظر از آنچه دارند یا ندارند و آنچه هستند یا نیستند، دوستشان دارید. آنها نیاز دارند که درک کنند علاقه و
محبت شما همیشگی است و از میان نمیرود.
اگر بخواهیم شخصیت کودکانمان را درست پرورش دهیم، چه نکاتی را باید رعایت کنیم؟
ـ یکی از بهترین راهها، همبازی شدن با کودکان است. همبازی شدن با کودک روانش را سرشار از مسرت و شادی میسازد و اعتماد به نفس و احساس خودارزشمندی را در وی تقویت میکند. توجه داشته باشید همه آنچه به پندار ما فراتر از قوه درک کودک است در صورتی که به شیوه و زبان کودک بیان شود، از عهده درک آن برخواهد آمد. در نظر داشته باشید هفت سال اول زندگی کودک دوره شناخت از جهان است و کودکان یاد میگیرند که چگونه با پدیدههای اطراف خود برخورد کنند و در پی آن حس بینایی و لامسه آنها بهتر به کار گرفته میشود. ذهنشان قدرت ابتکار و روانشان اعتماد به نفس مییابد. همبازی شدن با کودک علاوه بر اینکه او را غرق در لذت و شادی میکند، بسیاری از اصول اخلاقی را نیز بهطور مستقیم و غیرمستقیم میآموزد بنابراین والدین باید خود را تا سر حد طفولیت پیایین آورده، هم سطح کودک شوند تا بتوانند شخصیت فرزند خویش را به روش صحیح پرورش داده و مطلب را از طریق بازی به آنها آموزش دهند.