تزریق داروهای آرامبخش به حیوان مصداق چیست؟! 






آنها برای زندگی احتیاج به رفع خواست ها و نیازهای اولیه و طبیعی خود دارند و اگر انسان از جهتی به فرآیند منظم و پیچیده آنها وارد شود و سعی در تغییر آن کند، مطمئناً تمام مجموعه به سمت نابسامانی پیش می رود. اکنون حیوانی که در جنگل، بیابان و طبیعت منحصر به فرد خود باید ساعت ها راه برود و برای تهیه غذا تلاش کند، از زمانی که چشم می گشاید نه تنها گاهی خود را به دور از مهر مادری و آن نوازش های گرم می یابد بلکه تنها محیطی فلزی را تجربه می کند. میله هایی که تمام اختیارات او را سلب کرده و گاهی اجازه کوچک ترین گردشی را به دور خود به او نمی دهد. او اکنون وارد دنیایی پر از شکنجه های اجباری شده است
.

اگر شانس بیاورد و سالم به سن قابل قبولی برای یادگیری برسد، روز و شب از آن سلب شده و مجبور است طبق برنامه های دردناک مربیان خود حرکات غیرطبیعی را که از او به اجبار خواسته می شود انجام دهد. اما او چگونه باید این حرکات مضحک همچون ایستادن بر دو پا، پرش از حلقه های آتشین، دوچرخه سواری کردن و... را فرا بگیرد؟
جواب دردناک است؛ با شکنجه، کتک، گرسنگی و تشنگی، سیخ های کشنده، جریان های برق و ده ها مورد دیگر
.

حیوان نگون بختی که دیگر هیچ چیز ندارد برای به دست آوردن تکه یی غذا بعد از روزها گرسنگی مجبور است از بین آتش که جز وحشت برای او هیچ چیز دیگری دربر ندارد، بپرد. بدن او می لرزد و دچار تپش های شدید قلبی می شود. این کارها هرگز برای او عادی نمی شود.

به زور قرص های آرام بخش و تزریق های مختلف او را برای دلقک شدن زنده نگه می دارند. فیل های بزرگی که اکنون باید در جنگل ها و آب ها، گل بازی کنند روی صفحات فلزی داغ همراه با شوک های الکتریکی قرار می گیرند تا مجبور به انجام حرکات غیرطبیعی شوند
.

تک تک حیوانات درون سیرک های حیوانی، برای آموزش حرکات نمایشی مخصوص خود به شیوه یی زجرآور آموزش داده می شوند. شاید برای ما که با هزینه یی روی صندلی سیرک نشسته ایم چنین صحنه هایی حتی لحظه یی باورکردنی نیاید، ولی باید پذیرفت آن حیوانی که اکنون برای خنده و شادی پوچ و لحظه یی ما از ارتفاعی خود را در استخری از آب می اندازد، عذابی را متحمل شده که اکنون اینچنین غیرطبیعی عمل می کند. دردناک است، اما پشت پرده این گونه تفریح ها اینچنین ظلم به موجودات و مخلوقات این زمین که روزی با انسان ها می زیستند موج می زند. آنان به بازی گرفته می شوند و با عمر غیرطبیعی و ده ها مرض گوناگون که در اندک زمانی می گیرند در سکوت جان می بازند. به بسیاری از این حیوانات حین آموزش ها یا بعد از سپری شدن مدتی، جدای از بیماری های جسمی فراوانی که می گیرند، بیماری های روانی و عصبی بی شماری می تازد
.

وجود این بیماری ها تنها نشان از یک چیز دارد. درست است که حیوانات به اندازه انسان ها هوشمند نیستند اما همگی آن دردی را که انسان درک می کند می فهمند.
حیوانات هر کدام حتی در مواردی بسیار حساس تر و دقیق تر از انسان ها واقعیتی را که بر وجودشان تحمیل می شود می فهمند. آنها تنها قدرت صحبت به زبان ما آدمیان را ندارند. اگر اینچنین بود امروز دنیایمان پر از فریادها و ضجه هایی می شد که از تمام جانداران به این یگانه موجود هوشمند زمین روا داشته می شود. حیوانات واقعاً از انجام این حرکات خنده آور شاد نیستند و اگر شما اندکی را با آنان سپری کنید بدون شک اشک هایی را که حین آموزش بر چهره های بی گناهشان جاری می شود نظاره گر خواهید بود
.

جواد عباسی



فعال حقوق حمایت از حیوانات