غذا نخوردن جزء مشخصه های کودکی است که سرش را با هدف غذا نخوردن بر می گرداند، غذا را تف می کند، دهانش را می بندد، غذا را بالا می آورد و موقع غذا خوردن قشقرق راه می اندازد و گریه و فرار می کند.
برخی دیگر از کودکان در غذا خوردن، بد ادا هستند، خیلی از غذاها را نمی خورند و یا تمام غذاهایی که طعم خاصی دارند و یا از یک ماده غذایی خاصی درست شده اند، لب نمی زنند. وسواسی بودن در انتخاب غذا یا بد غذا بودن هم که مشخصه های آن ترس و اضطراب در وضعیت غذا خوردن است، از دیگر مشکلات غذا نخوردن کودکان می باشد. مشخص شده است که 20 تا 30 درصد کودکان مشکلات غذا خوردن دارند. این مشکلات معمولا با دیگر عادات غذایی چون خیلی کند خوردن و بی علاقگی به غذا خوردن توام می شوند.
روان شناسان چهار دلیل برای این مشکل کودکان مطرح کرده اند :
1 - کودک غذا و یا غذا خوردن را با یک تجربه آزارنده مثل خفگی، بالا آوردن غیرارادی به هنگام خوردن غذا، دارو خوراندن به کودک و... تداعی می کند.
2 - والدین کودک به صورت سهوی و غیر عمد، وسواس کودک را در انتخاب غذا یا غذا نخوردن تقویت می کنند، مثلا؛ وقتی کودک از خوردن غذایی خاص امتناع می کند، والدین آن را بر می دارند و غذای دلخواه کودک را مهیا می کنند.
3 - برخی از کودکان به خاطر بیماری های خاص یک مقطع رشدی خود مثل بیماری برگرداندن غذا بر اثر التهاب معده و مری،سندرم روده باریک و... تجربه های غذایی مناسبی را ندارند.
4 - در خانواده هایی که فرزندان آنها مشکلات خوردن غذا دارند، یک چرخه زورگویی قابل مشاهده است. معمولا این کودکان به هنگام غذا خوردن، رفتارهای منفی زیادی دارند رفتارهایی چون،لجبازی، شکایت،نافرمانی، بازی بازی کردن با غذاو... و در عین حال، والدین نیز هنگام غذا دادن به کودک رفتارهای منفی بیشتری نشان می دهند، یعنی بیشتر دستورات منفی و ناخوشایند می دهند و یا اظهارات منفی زیادی به هنگام غذا دادن به بچه اظهار می کنند.
از سوی دیگر، برخی از روان شناسان، از چرخه معیوب دیگری به نام چرخه چرب زبانی و فشار آوردن به بچه ها برای غذا خوردن صحبت می کنند؛ آنان معتقدند این چرخه نیز باعث می شود بچه ها گهگاه غذا بخورند و یا گهگاه از خوردن غذا امتناع نمایند.
درمان مشکلات غذا نخوردن کودکان
کودکانی که مشکلات غذا نخوردن دارند معمولا آنقدر می خورند که رشد کنند. مشکلات شان هم معمولا بدون درمان رفع می شود؛ ولی بعضی از این کودکان به قدر کافی مواد غذایی دریافت نمی کنند و در برخی موارد رشد جسمی، اجتماعی و هیجانی آنها به خطر می افتد که در چنین مواقعی واجب است برنامه مناسبی برای تغذیه کودک تنظیم شود .
لذا برای پیشرفت سریعتر در درمان، همکاری متخصص تغذیه کودک و روان شناس کودک لازم و ضروری است.اما در شرایط معمول تر درمانی سیری متفاوت از قبل دارد. ماهیت مشکل بر درمان بسیار تاثیر گذار است. توجه به عوامل خانوادگی بالخص والدینی و محیطی بسیار حائز اهمیت است. والدینی که در مورد اختلالات خوردن فرزند خود کمک می خواهند، دربسیاری از موارد، مشکلات هیجانی و زناشویی دارند که این عامل به خودی خود تاثیر مبرهن و بسزایی در مشکل فرزند دارد، درمان صرف مشکل کودک کارساز نیست و حتی به طور قطع می توان اظهار کرد که درمان بی نتیجه است. تجارب بالینی متعدد نشان داده است برطرف کردن مشکل والدین، منجر به رفع مشکل غذا نخوردن کودک نیز می شود.
از سوی دیگر مشاهده شده است غذا نخوردن کودک و بدقلقی او در این زمینه، گاها به خاطر ورود فرزند جدید، تغییر مکان زندگی، مرگ یکی از اطرافیان، حیوان خانگی و... است که این مهم گواه بر این است که ریشه یابی مسئله و یافتن علت اولین گام درمان این کودکان است.
گاهی اوقات تنها کاری که باید در مورد این کودکان انجام دهیم این است که پدر و مادر اصول رفتاری را در ارتباط با این مشکل کودکشان یاد بگیرند .
اخص ترین این اصول عبارتند از :
_ روال معمول غذایی را تغییر دهید :
روال معمول غذا خوردن فرزند خود را تغییر دهید تا بیشتر از قبل متمایل به غذا خوردن شود. بهتر است یک نفر نیز همراه کودک غذا بخورد، البته آن فرد باید در مقابل رفتارهای امتناعی کودک از غذا خوردن صبر پیشه کند و هرگز به زبان بازی و کنایه زدن متوسل نشود.
در یک زمان مقرر در طول روز و در یک مکان مشخص اتاق پذیرایی، آشپزخانه و... به کودک غذا بدهید، برای تاثیر بهینه درمان توصیه می شود کودک برای دریافت غذای خود اندکی انتظار بکشد. غذاهای جدید را با نظمی خاص در اختیار کودک قرار دهید و به او بخورانید(مثلا 10 بار یا بیشتر در هفته).
_ در حد فاصل بین وعده های اصلی غذا خوردن، سعی کنید دسترسی کودک به غذا را به حداقل برسانید. به احتمال زیاد باید غذاهای سبک بین وعده های اصلی را نیز حذف کنید و به کودک فقط آب بیاشامید. اگر چه بسیاری از والدین این روش را نمی پسندند، اما اگر قرار است به کودک غذاهای سبک بدهیم، غذاها باید سر وقت داده شوند و آن هم به مقدار بسیار محدود.
نکته :
لازم به ذکر است منظور اصلی ما حذف ریزه خواری غیر مفید و یا کمتر انرژی زا مابین وعده های اصلی غذا است.لذا، در محدود کردن غذاهایی میان وعده کودک توجه به شرایط پزشکی و وزن فعلی کودک الزامی است.
_ از تکنیک توجه افتراقی کمک بگیرید :
در این تکنیک لازم است شما محرک مطلوب یا تقویت کننده مثبتی را به وقوع یک رفتار غذایی مناسب (مثلا به خوردن غذایی که کودک قبلا از خوردن آن امتناع می کرد) وابسته کنید. در عین حال، پاسخ های نامناسب کودک ( مثلا غذا نخوردن او ) را نادیده بگیرید، یا روی خود را برگردانید.
برای این کار بهتر است شما مقدار کمی از غذایی را که کودک قبلا نمی خورده را به او بدهید، اگر خورد، او را تشویق کنید اگر نخورد، چیزی به او نگوئید فقط روی خود را برای چند ثانیه از او برگردانید. سپس دوباره غذا را پیش بکشید این کار را چند بار لازم است تکار کنید(برای این که کودک غذایی را که قبلا از خوردنش امتناع می کرده را بپذیرد، 10 بار ارائه غذا واجب است). حتی گاهی ممکن است این کار به تعداد جلسات متعددی تکرار شود تا کودک آن غذای امتناعی خود را قبول کند.
نکته مهم در این گام این است که هرگز غذای امتناعی کودک را از جلویش برندارید، زیرا این رفتار یک نوع تقویت منفی است. به دیگر سخن وقتی والدین غذای نادلخواه کودک را کنار می گذارند، احتمال این که بار دیگر کودک آن غذا را نخورد، بسیار است. از سوی دیگر،بسیاری از والدین به غلط عادت دارند غذایی را که کودک نمی خورد برمی دارند و به جای آن غذای مورد دلخواه کودک را می دهند، که این اشتباه مضاعفی است و تقویت مثبت و منفی را توامان به همراه خود دارد. حتی توصیه می شود والدین به رفتارهای نامناسب جزیی مثل بازیگوشی، فس فس کردن و.. که هدف جلب توجه کردن پدرو مادر است ، التفات نکنند و آنها را نادیده بگیرند.
_ از دیگر تقویت کننده های رفتاری استفاده کنید :
علاوه بر تشویق از تقویت کننده های دیگری هم برای واداشتن کودک به درست غذا خوردن استفاده کنید.
این تقویت کننده ها عبارتند از :
1 - خوردن غذاهای مورد علاقه کودک را به خوردن غذاهایی که او دوست ندارد، وابسته کنید.
2 - بعد از خوردن یک غذای نادلخواه، مجاز است کارهای لذت بخش مثل بازی با پلی استیشن برای مدتی کوتاه، انجام دهد.
3 - کودک بعد از خوردن یک غذای نادلخواه می تواند برای مدتی کوتاه با اسباب بازی دلخواه خود بازی کند.
4 - بابت هر غذایی نادلخواهی که کودک می خورد به او نمره دهید و در نهایت بعد از رسیدن نمرات به یک حد نصابی، نمرات را با برخی از فعالیت ها تعویض کنید.