اینجا شهرلالی از توابع استان خوزستان است. دمای هوا بیش از 45 درجه سانتیگراد و با یک کلمن آب یخ و چند تکه کیک مسیر 4 ساعته ای را به سمت روستاهای اطراف طی می کنیم. هدف؛ بازدید از دستاوردهای سد گتوند و آثار مطلوبی است که مسئولان قول داده اند برای منطقه ارمغانی سبز خواهد داشت.
بعد از چند ساعت مینی بوس سواری، بالاخره از لابلای کوههای خشک و گرم دریاچه سبز رنگی در پشت سد نمایان می شود. منظره بسیار زیبایی بود. ولی آنچه موجب تعجب شد بخشی از شاخه های درختان سبز و تیرهای برق بود که از آب بیرون زده بودند. از راهنما سئوال کردم اینها چیست؟ گفت: تا چند روز قبل اینجا روستای زیبایی بود که امروز زیرآب رفته است!
آوارگی 40 هزار روستایی محصول سد گتوند
سئوال کردم با آبگیری این سد چند روستا زیرآب می رود؟ گفت: حدود 35 روستا. از مسئولان چند روستا سئوال کردم تعداد خانوارها در این روستاها حدودا چند نفر است که گفتند به طور میانگین هر روستا 700 خانوار دارد و با آبگیری مرحله سوم سد حدود 40 هزار روستایی آواره می شوند!
این روستا تا چند روز دیگر زیر آب می رود
به حرکت خود ادامه دادیم تا به روستای گلزاری رسیدیم. کارشناسان می گویند تا چند هفته دیگر این روستا هم زیر آب می رود. البته این روستا به همه چیز شبیه بود غیر از روستا. چون تمامی روستاییان رفته بودند و تنها چند خانوار زندگی می کردند. از یک روستایی آب یخ خواستم لبخندی زد و گفت: آب یخ دیدی سلام ما را هم برسان! ما چند ماهی است که دیگر برق نداریم. برو بچه های وزارت نیرو لطف کردند و برق را قطع کردند تا هر چه زودتر خانه هایمان را خالی کنیم.
خانه مان را 4 میلیون می خرند
سئوال کردم: خوب بر اساس قانون تملک اراضی باید در ازای این خانه و شغلی که از دست می دهید به شما هم خانه بدهند و هم شغل که مرد روستایی در پاسخ گفت: شما سر از قانون در می آورید من که نمی دانم. به ما گفتند خانه شما را 4 میلیون تومان می خریم. من با این 4 میلیون چکار کنم. (وزارت نیرو بابت هر خانه روستایی متری 30 هزار تومان می دهد) من زندگی ام در این روستا است دام دارم، گاو دارم، گوسفند دارم. هم خانه دارم و هم شغل. ولی به بهانه سد سازی و بالا آمدن آب می گویند باید خانه ات را ترک کنی. خب آقای مسئول خانه مان را می گیری به ما خانه بده، شغلم را می گیری بهم شغل بده...
یا سیگار می فروشم یا می روم تهران کار پیدا کنم
وارد خانه چند روستایی شدم. دیدم یکی از روستاییان داشت بزهایش را نصف قیمت می فروخت. گفتم چرا؟ گفت: چکار کنم زورمان کردند باید برویم. من با این پول کم نمی توانم در شهر زندگی کنم. بزهایم را بفروشم با پول خانه می توانم جایی را رهن کنم. گفتم خوب پس کارت چه می شود؟ گفت یکی از دوستانم گفته سیگار فروشی درآمد خوبی دارد. شاید هم بروم تهران کارگری کنم. نمی دانم مانده ام.
عکس روستا و زندگیمان را نشان رئیس جمهور بدهید
در میان مردان باقی مانده در روستا زنان روستایی هم وارد شدند و با دیدن خبرنگار گفتند: بروید به رئیس جمهور بگویید وضع ما اینچنین است. عکسهایمان را نشان بدهید. به خدا بچه هایم بی سواد ماندند. یخچال بدون برق یعنی دارو نداریم، یعنی آب یخ نداریم، یعنی غذا فاسد می شود. این رسمش نیست که برقمان را قطع کنند و حتی خانه ای به ازای خانه هایمان ندهند.
روستای گلزاری را به قصد روستاهای دیگر ترک کردیم. نیم ساعت بعد به روستای دم تنگ و تنگ هلیل رسیدیم. وضعیت آنها بدتر بود. آنجا تنها 10 نفر زندگی می کردند. پیرزن روستایی آستین لباسم را گرفت و با لهجه روستایی که متوجه نمی شدم من را به داخل آلاچیق برد و گفت: ببین بچه ام بیمار است. گوشتها فاسد شدند. زمین هایمان زیر آب رفته و خانمان هم دارد خراب می شود. بعد پیرزن روی زمین نشست و گریست. هر یک دست مرا می گرفتند و می گفتند بیا و تماشا کن این رسمش نیست به خدا.
یکی از روستاییان به راهنما تعدادی باتری داد گفتم موضوع چیست گفت: اینجا برق ندارند من باتریهای موبایلشان را می برم شهر و شارژ می کنم.
شیرهای بزرگ سنگی بزودی شیرآبی می شوند
نکته تاسف بار دیگر، گورستانهای قدیمی روستا بود. باورم نمی شد که شیرهای سنگی بزرگ که جزو میراث فرهنگی بودند اینگونه در بیابان رها شوند. و تاسف بار تر این بود که این شیرهای سنگی تا چند هفته دیگر زیر آب می روند و می شوند شیرهای آبی!
حیوانات کمیاب قربانی سد گتوند
یکی از روستاییان با ناراحتی می گفت: آقای خبرنگار شما نبودید ببینید وقتی آب بالا می آمد همه حیوانات فرار می کردند. کلی لاشه حیوانات روی آب دیدیم و دفن کردیم. از سمندر لالی یا امپراطور گرفته تا روباه مسجد سلیمان. اینجا حیوانات هم در امان نیستند.
وزارت نیرو برق را قطع کرد تا روستاییان خانه هایشان را خالی کنند
وضعیت آنقدر اسف بار بود که موضوع را با یکی از فعالان محیط زیست که از قضا نماینده حقوقی روستاییان شده بود جویا شدیم.
محسن حیدری در گفتگو با مهر گفت: مسئولان وزرات نیرو با وجود اینکه هنوز تملک اراضی برخی روستاها در مخزن سد گتوند علیا از جمله روستاهای گلزاری، دم تنگ، تنگ هلیل و سربیشه در منطقه آبماهیک از توابع بخش مرکزی شهرستان لالی انجام نشده، از هشتاد و سه روز پیش برق و آبرسانی به این روستا را قطع کردهاند تا با استفاده از گرمای توانفرسای خوزستان اهالی را مجبور به فروش اراضی خود و انجام معامله نمایند و در صورت ادامه محاصره روستائیان و عشایر بختیاری از سوی ادارات دولتی، اهالی از حق قانونی خود برای توقیف نیروگاه سد گتوند علیا استفاده خواهند کرد.
این در حالی است که مسئولان وزارت نیرو بدون اینکه تملک اراضی برخی روستاها از جمله روستای گلزاری در منطقه آبماهیک در مخزن سد گتوند را انجام دهند، در روز پنجم خرداد 1391 فاز اول نیروگاه سد گتوند علیا را افتتاح کردند هر چند که رئیس جمهور این سد را افتتاح نکرد.
حیدری تاکید کرد: تبصره ماده 9 قانون «نحوه خرید و تملک اراضی و املاک برای اجرای برنامه های عمومی، عمرانی و نظامی دولت» مصوب هفدهم بهمن ماه 1358 مقرر می دارد: "مالک یا صاحب حق میتواند در صورت عدم پرداخت بها در مدت مذکور با مراجعه به دادگاه صالحه درخواست توقیف عملیات اجرایی را تا زمان پرداخت بها بنماید و محاکم صالحه به موضوع خارج از نوبت رسیدگی و حکم لازم صادر مینمایند و در صورت پرداخت قیمت تعیین شده بلافاصله رفع توقیف عملیات اجرایی به عمل خواهد آمد".
به گزارش خبرنگار مهر، طی گفتگو با مسئولان و روستاییان مطلع شدیم که ساخت این سد 2500 میلیارد تومان هزینه داشته و مسئولان گفته بودند هزاران نفر اشتغالزایی می شوند ولی عملا هم اکنون تنها 150 نفر کار می کنند و هزاران روستایی هم بیکار و آواره شدند.
گارانتی توربینها لغو شد/ تمدن اشکانیان زیر آب می رود
همچنین برخلاف اظهار نظر کارشناسان مبنی بر رسیدن آب سد بعد از آب گیری به معادن نمک و احتمال شور شدن آب کارون این سد ساخته شد و هم اکنون در حال شور شدن است. نکته قابل تامل این است که با شور شدن آب شرکتهای گارانتی حاضر با ادامه گارانتی توربینهای سد نشده و مسئولان بدون گارانتی توربینها را راه اندازی کرده اند. ولی با این حال مسئولان سد و استانی گفته اند عرض این دریاچه به 10 کیلومتر خواهد رسید. که در این صورت شاهد زیر آب رفتن تمدن ایلمایی ها (دوره اشکانیان) که حاشیه این روستاها باقی مانده خواهیم بود.
اگر برج آزادی را خراب کنند تهرانیها چه حالی می شوند؟
سامان فرجی فعال منابع طبیعی در خوزستان می گوید: جدا از زیر آب رفتن روستاها ما با یک فاجعه انسانی روبرو هستیم. روستاییان در این روستاها با خاطرات و آداب و رسوم کهن زندگی کرده اند به نحوی که حتی برای سنگها و درختان اسم گذاشته و برایشان مهم است. مثل این است که بیایند میدان آزادی را خراب کنند. خوب این نماد برای تهرانیها اهمیت دارد. حالا آمده اند تمامی این نمادها و میراث را زیر آب می برند.
وی گفت: واقعا باید به این موضع توجه کرد که کشور دچار سد زدگی شده است. همه جای دنیا دارند سدهای بزرگ را خراب می کنند و سد کوچک می زنند ما داریم رقابت می کنیم تا بزرگترین و بلندترین سد را بسازیم.