پول تو جیبی بچهها، از مواردی است که اغلب در خانواده مشکلآفرین میشود.
ریشه اصلی این مشکلات نگرش اشتباه ما نسبت به آن است. ما گمان میکنیم «پول تو جیبی»، پاداشی برای رفتار خوب یا حقالزحمهای برای کارهای روزانه بچههاست.
به همین خاطر، از آن به عنوان وسیلهای برای فشار آوردن بر کودک و واداشتن او به اطاعت استفاده میکنیم. آنچه که باید به آن توجه کرد این است که
«پول تو جیبی» یک وسیله آموزشی و تربیتی است که هدف و غایتی مشخص دارد:
ما میخواهیم از طریق «حق انتخاب» و «مسئولیت»، به فرزند خود یاد بدهیم که چگونه از پولش استفاده کند و او را در اندوختن تجربه در این راه یاری کنیم.
به همین جهت
نظارت و تجسس بیش از اندازه بر «پول تو جیبی» و
طریقه خرج کردن آن و نیز استفاده از آن به عنوان
وسیلهای برای تنظیم پاداش و تنبیه کودک، هدف اصلی این
وسیله تربیتی را خنثی میکند.
یکی از نکات مهم در تربیت اقتصادی فرزندان،
درست خرج کردن و
فراگیری آیندهنگری اقتصادی فرزندان است. عده زیادی از
کودکان و نوجوانان از میزان پولی که به عنوان
پول تو جیبی از والدین خود دریافت میکنند،
ناراضی هستند و معتقدند این مبلغ فقط برای مخارجشان کافی است.
در مقابل،
والدین نیز معتقدند که
میزان پول دریافتی فرزندانشان زیاد است. البته
مبلغ و میزان پول تو جیبی بچهها ارتباط مستقیم با
شناخت والدین از نیازهای فرزندانشان و
شناخت مناسب فرزندان از وضع مالی والدینشان دارد.
اینکه پول تو جیبی چهقدر باشد، خیلی مهم نیست؛
مهم این است که بچهها استفاده درست را بلد باشند. مطالعات نشان داده که
پول هفتگی یا ماهیانه بستگی به سن اطفال دارد.
کودکانی که سن کمتری دارند ظرفیت و توانایی نگهداری
پول خود را تا آخر ماه نداشته و تمام
پول را یکجا خرج میکنند. بنابراین بهتر است
کودکان 7 تا 9 ساله بهطور
هفتگی و
کودکان بالای 10 سال بهطور
ماهیانه پول تو جیبیشان را دریافت کنند.
همچنین
روانشناسان معتقدند
پرداخت پول تو جیبی باید از قاعده منظم و خاصی برخوردار باشد که میتوان در زمانهای مختلفی چون روزانه، هفتگی و یا ماهیانه باشد تا کودک یا نوجوان بتواند براساس آن نظم، برای
پول ثابتی که به او پرداخته میشود، برنامهریزی کند.
اطلاعات موجود نشان میدهد خانوادههای با درآمد متوسط به مستمری هفتگی یا ماهانه کودکان خود اهمیت بیشتری میدهند.
عامل دیگر،
جنسیت فرزندان است. گاهی خانوادهها به دلایل فرهنگی نیازهای فرزندان دختر را نادیده میگیرند و به فرزندان پسر
پول بیشتری میدهند. تحقیقات به عمل آمده نشان میدهد که پسرها بیشتر از دخترها
پول دریافت میکنند.
بهطور کلی
پول دریافتی بچهها نباید آنقدر زیاد باشد که ارزش خود را از دست بدهد و نه آنقدر کم که کودک یا نوجوان برای رفع خواستههای خود به اعمال نادرست دست بزنند.
آنان پیبردند که آموزش والدین درباره پول به فرزندان، با توانایی آتی کودکان در استفاده سودمند از منابع مالی در اوایل بزرگسالی (سالهای اولیه دبیرستان) ارتباط مثبتی دارد. رفتارهای پولی این نوجوانان در آینده، آشکارا با تجربهای مرتبط بود که از والدین خود در تشویق به کسب درآمد، و گفتوگو درباره مسائل مالی خانواده و یا هزینهها به دست میآورند.
در مجموع، رابطه بین
تجربههای دوران کودکی در نحوه استفاده از پول و توانایی بعدی آنان در مدیریت پول، بر اهمیت برنامهریزی والدین به عنوان تجربههایی بسیار ارزشمند برای کودکان میافزاید. آشنا کردن نوجوانان دبیرستانی با تجربه کسب درآمد و در کل با مسائل مالی خانواده، اهمیت بسیاری دارد.
رفتارهای پولی این نوجوانان در آینده، آشکارا با تجربهای مرتبط بود که از والدین خود در تشویق به کسب درآمد، و گفتوگو درباره مسائل مالی خانواده و یا هزینهها به دست میآورند.
مؤلفین معتقدند والدین با دو مسئله دشوار روبرو هستند: نخست چگونه وضعیت مالی خانواده را اداره کنند و فرزندان را در امور مربوط به آن شرکت بدهند و به آنان آگاهی دهند تا منطقی و عادلانه بیندیشند ؛ دوم، چگونه تضمین کنند که کودکان نگرش و مهارتهای اصلی در امور پولی را کسب میکنند که برای تبدیل شدن به انسانی مولد و مسئول به آن نیازمندند.
آنان معتقدند همه کودکان نیازمند درک واقعیتهای اقتصادی هستند.
The underlying connection was closed: Could not establish trust relationship for the SSL/TLS secure channel.