فرارو: «آمپول در نخاع سلطان» این تیتر گزارش اختصاصی خبرورزشی از آخرین وضعیت جسمانی علی پروین و تغییر و تحولات باشگاه استیل‌آذین بود. در همین خصوص با علی پروین در آستانه چهارشنبه‌سوری و عید نوروز گفت‌وگویی ویژه انجام دادیم که می‌خوانید.

* علی‌آقا، چه شد آقای یاوری به عنوانت سرمربی، سرپرست، مدیرفنی و... به استیل‌آذین آمد؟ 
آقای هدایتی زنگ زدند و گفتند می‌خواهم یاوری را بیاورم، من هم گفتم سریع‌تر این کار را انجام دهید. امیدوارم با آمدن ایشان استیل‌آذین روی نوار پیروزی گام بردارد.

* تکلیف شما چه می‌شود؟
من رفیق هدایتی هستم، ایشان گفتند شما جایگاه خاصی در باشگاه دارید و هر پستی را می‌خواهید، به شما می‌دهیم اما من رفیق ایشان هستم و دوست ندارم استیل‌آذین سقوط کند.

*‌ یعنی دیگر نمی‌روید؟
باز رفتی دنبال سؤالات سخت؟ برو سؤال بعدی، من فعلاً از ناحیه کمر مصدوم هستم (سلطان اشاره می‌کند به شالی که به کمرش بسته شده بود و با خنده می‌گوید) شنیده‌ام آقاگواردیولا هم مثل من کمردرد گرفته است.

* پس استیل‌آذین هم خداحافظ! داستان قراردادتان چه می‌شود؟
کدام قرارداد؛ مگر من با باشگاه قراردادی دارم؟! من حتی یک ریال هم نگرفتم و فقط به خاطر رفاقت با هدایتی رفتم.

*‌البته شما قصد داشتید مربی دیگری بیاورید.
نه‌بابا... هفته قبل صحبت‌هایی شد تا فرهاد کاظمی را بیاوریم اما فدراسیون مجوز نداد!

* علت نرفتن شما به آبادان «کمردرد» بود؟
اولا که واقعاً کمردرد دارم و یک‌شنبه‌شب هم رفتم بیمارستان آتیه، دکتر آمپول زد توی نخاع و گفت فعلاً برو، اگر مشکل داشتی، دوباره برگرد! من از روز اول گفته بودم که شهرستان نمی‌روم. برای این حرفم هم دلیل داشتم؛ من دو بازی روبه‌روی پرسپولیس که روی نیمکت نمی‌نشینم، بازی‌های شهرستان‌ها را که نمی‌رفتم، می‌ماند چند بازی در تهران.
 
پس چرا بروم روی نیمکت برای خودم دردسر درست کنم؟ البته بنده‌خدا درودگر رفته بود تمام کارها را نیز انجام داده بود و آقای عزیزمحمدی نیز در مصاحبه‌ای گفته بود پروین می‌تواند به عنوان مدیرفنی و سرمربی روی نیمکت بنشیند اما خودم تصمیم گرفته بودم روی نیمکت نروم. 

شما یادتان نیست تا 41 سالگی‌ام بازی می‌کردم، با تیم دارایی بازی داشتیم،‌ به محمود خوردبین گفتم امروز دوست ندارم بازی کنم اما خوردبین اصرار کرد و گفت با زور آمپول هم که شده برو بازی کن. اتفاقاً رفتم بازی کردم، آن بازی خیلی سخت گذشت، یک - صفر هم باختیم. آمدم بیرون گفتم دیگر بازی نمی‌کنم. امسال هم از اولگفتم روی نیمکت نمی‌روم.

* حالا که حضورتان در استیل‌آذین کمرنگ‌تر شده، فکر می‌کنید مشکل اصلی این تیم چیست؟
به نظرم هدایتی در یارگیری اشتباه کرد. مگر می‌شود در یک تیم 4، 5 بازیکن چپ‌پا جذب شوند؟ بعضی تیم‌ها یک چپ‌پا هم ندارند، استیل‌آذین خوب یارگیری نکرده است. البته یکسری از نفرات هم که اسمشان را تریلی نمی‌کشد، با جان و دل بازی نمی‌کنند. 

فلان‌آقا 700 میلیون پول گرفته، اصلاً نمی‌دود. شما در بازی با نفت دیدید حریف چند بار صاحب موقعیت شد و... البته یکی دیگر از این آقایان هم درباره تعویض‌های تلفنی حرفی زده است. من فعلاً اسمش را نمی‌برم اما همین آقا را نگاه کنید، ببینید در 90 دقیقه چقدر دویده و چند پاس سالم داده است. من در جلسه به یکی از آنها گفتم قدر خودتان را بدانید. تو هر روز بی‌انضباطی می‌کنی بعد می‌آیی می‌گویی اشتباه کردم، می‌خواهم برگردم. به او گفتم تو شدی بهروز رهبری‌فرد؛ می‌رفت مصاحبه می‌کرد و هر روز با گل و شیرینی می‌آمد سر تمرین پرسپولیس و ما هم او را می‌بخشیدیم!

* در مورد تیم‌ملی و لیگ چه صحبتی دارید؟
بدون تعارف بگویم امسال سال خوبی برای تیم‌ملی بزرگسالان، امید،‌ جوانان و نوجوانان نبود. متأسفانه عملکرد فدراسیون در این زمینه‌ها بسیار ضعیف بود. تیم‌ملی بزرگسالان هم که در جام ملت‌ها خیلی بد کار کرد اما در مورد سازمان لیگ باید بگویم کار عزیزمحمدی و همکارانش عالی است و مسابقات لیگ‌برتر با نظم و انضباط خاصی جلو می‌رود.

* شما یکی از حامیان قطبی بودید؟
بله، من برخلاف میل باطنی‌ام از قطبی حمایت می‌کردم. من مخالف مربی خارجی هستم. سعی کردم از قطبی حمایت کنم اما این بابا فقط سرمربی تیم بانوان بود! وقتی رفت تلویزیون خارج چهار تا فحش داد، آقایان به او حکم سرمربیگری دادند!

* در مورد پرسپولیس و حضورش در آسیا چه حرفی دارید؟
من امیدوارم پرسپولیس و سه تیم دیگر عملکرد موفقی در آسیا داشته باشند البته پرسپولیس باید بازی خانگی‌اش را ببرد. من شناختی از الوحده ندارم اما اگر پرسپولیس از تمام پتانسیل خود استفاده کند، برنده بازی است.

* علی‌آقا در مورد مسائل ریز و درشت فوتبال بارها حرف زده‌اید، چرا یک‌بار به تلویزیون نمی‌روید و درد دل‌هایتان را نمی‌گویید؟
البته آقای شفیع چند بار گفته‌اند، فردوسی‌پور هم یک روز گفت بیا، هیچ‌کس را دعوت نمی‌کنم، فقط شما حرف بزن اما فعلاً وقتش نیست به تلویزیون بروم. هر وقت تصمیم گرفتم فوتبال را برای همیشه از زندگی‌ام جدا کنم، می‌روم تلویزیون و حرف‌هایی می‌زنم که تاکنون کسی نشنیده است.

* راستی شما از کار کدام مربی ایرانی بیشتر خوشتان می‌آید؟
این ابراهیم‌زاده کارش خوب است و مربی بااخلاقی است. قلعه‌نویی هم خوب است. البته فعلاً هر دو تا تیم‌شان مدعیان اصلی لیگ هستند.

* از حال و هوای عید بگویید.
اولاً که امشب چهارشنبه‌سوری است و من می‌روم خانه و از منزل هم بیرون نمی‌آیم، ضمن آن که از چند روز دیگر می‌روم شمال تا به استقبال عید بروم و خستگی کار فوتبال را از تن خارج کنم!

* چه روزی برای همیشه از فوتبال خداحافظی می‌کنید؟
فعلاً وقتش نشده است اما نزدیک است مطمئن باشید از قبل به شما می‌گویم.

* راستی تصمیم نگرفتید برای ادامه زندگی به خارج بروید؟
نه‌بابا، کجا بروم؟ من هیچ‌جا نمی‌روم. عاشق مردم کشورم هستم. آن سال‌هایی که در همین امارات مربیان ما می‌رفتند توی زمین‌های خاکی مربیگری می‌کردند، من می‌توانستم در بهترین تیم آنها با بهترین امکانات مربیگری کنم اما نرفتم و به عشق پرسپولیس و کشورم در ایران ماندم.

*‌بهترین بازیکن سال 89 چه کسی است؟
(مکث) به نظرم فرهاد مجیدی بهترین بازیکن امسال بود.

* ... و دروغ سیزده علی پروین؟
بنویس سال 90 علی پروین می‌رود استقلال و روی نیمکت آنها می‌نشیند!