وقتی Andrea Charman مدیر یکی از مدرسه های ابتدایی لندن یک گوسفند کوچولوی ناز و دوست داشتنی را به مدرسه آورد تمام بچه های مدرسه ازکوچک و بزرگ عاشق آن موجود زیبا شدند. بچه ها به توافق رسیدند که نام این موجود زیبا و ناز را
مارکوس بذارند.
مارکوس به زودی دلبند و عزیز تمام اعضا مدرسه از بچه ها گرفته تا معلم ها شد ، ولی این عشق و محبت هدفی نبود که خانم Andrea Charman از آوردن
مارکوس به مدرسه دنبال می کرد.
Andrea Charman که در واقع از دشمنان سرسخت طرفداران حقوق حیوانات بوده و هست معتقد بود باید این واقعیت را برای کودکان درونی کرد که گوسفندان زیبا و دوست داشتنی در عین حال که دوستان ما هستند ، غذای ما هم هستند ! Andrea Charman معتقد بود که هیچ اشکالی ندارد که یک حیوان را از کودکی اش دوست داشته باشیم ، آن را بزرگ کنیم و به آن عشق بورزیم و دست آخر همان حیوان را به قتل برسانیم و بخوریم. از نظر خانم Charman هیچ تناقضی در این نیست که حیوان دلبند ما نهایتا خوراک ما باشد. این افکار و باورهای مدیر مدرسهء ابتدایی Lydd واقع در لندن بود ، و دقیقا برای القای این افکار به کودکان ، او
مارکوس را برای مدرسه اش خرید.
ماه های طولانی
مارکوس عزیزترین دوست و همدم بچه های مدرسه بود. Andrea خودش شخصا به
مارکوس غذا می داد و او را نوازش می کرد و در گردش های دسته جمعی بچه های مدرسه
مارکوس را شرکت میداد.
مارکوس دیگر بخشی از مدرسه بود و تک تک بچه های مدرسه او را همچون عضوی از خانوادهء خود دوست داشتند. آنها هر روز صبح و عصر در زمان ورود و خروج از مدرسه
مارکوس را نوازش میکردند ، اما ....
Andrea تصمیم دیگری در ذهن داشت. او چنانچه از همان روز اول به اطلاع همهء دانش آموزان رسانده بود معتقد بود تمام گوسفندان دنیا باید بعد از سنی معین کشته شوند و خورده شوند. با رسیدن
مارکوس به حداکثر رشد فیزیکی زمزمه های Andrea برای فرستادن
مارکوس به قتلگاه شروع شد. او قصد داشت این واقعیت را به شکل عملی و واقعی به کودکان باور دهد که گوسفند هم دوست شماست و هم غذای شما! بچه ها ولی از تصور کشته شدن
مارکوس به گریه افتادند. صدها کودک مدرسهء Lydd با التماس و گریه به نزد پدر و مادر خود رفتند و از انها درخواست کردند تا از قتل
مارکوس جلوگیری به عمل آوردند. آنها
مارکوس را عاشقانه دوست داشتند و از تصور کشته شدن
مارکوس به خود می لرزیدند.
ابعاد ماجرا خیلی زود سراسر بریتانیا و سپس دنیا را فرا گرفت. ده ها پتیشن در حمایت از مازکوس و برای درخواست جهت عدم ارسال او به کشتارگاه امضا شد. فیس بوک مهمترین نقش در انتشار اخبار حامیان
مارکوس را ایفا کرد. ماجرا خیلی زود به دادگاه عالی بریتانیا کشیده شده. اولیاء کودکان معتقد بودند
مارکوس دوست بچه های آن هاست و نباید کشته شود. خانم مدیر اما معتقد بود
مارکوس هم دوست و هم غذاست و باید کشته شود. از نقطه نظر قانونی اما پیروزی Andrea کاملا مشخص و پیش بینی شده بود. او مالک
مارکوس بود و از حیث قانونی حق تام داشت تا هر کار که می خواست با
مارکوس بکند.
تلاش ها برای نجات
مارکوس ادامه داشت و ده ها انجمن حمایت از حقوق حیوانات برای نجات
مارکوس تلاش بی وقفه می کردند و با هم مکاتبات گسترده داشتند ، تا اینکه صبح روز 14 سپتامبر 2009 خانم مدیر در کمال وقاحت و بی شرمی قتل
مارکوس را اعلام کرد! او اعلام کرد که
مارکوس دیشب به کشتارگاه فرستاده شد و همان شب به قتل رسید. موجی از غم و اندوه سراسر مدرسهء Lydd را فرا گرفت و دوست داران و حامیان حقوق حیوانات در سراسر جهان را در بهت زدگی فرو برد.
مارکوس مرده بود. Andrea پیروز شده بود . او حتی درخواست میلیونر بریتانیایی O'Grady که از خواسته بود تا
مارکوس را به قیمتی بسیار بالا به او بفروشد رد کرد. این میلیونر خیر قصد داشت با خرید
مارکوس او را به مزرعهء شخصی خود بفرستد تا در آنجا همراه با 11 گوسفند دیگر او زندگی شاد و خوبی را تا پایان عمر سپری کند. خانم مدیر ولی اصرار داشت که تنها با کشته شدن
مارکوس پروسهء آموزشی او برای کودکان مدرسه اش تکمیل خواهد شد. او معتقد بود کودکان باید عملا بفمند که گوشت از حیوانات تولید میشود.
گوشت
مارکوس بعدا به یک کارخانهء تولید سوسیس فرستاده شد و همراه با گوشت بچه خوک ها مخلوط شد تا به نوع خاصی از سوسیس تبدیل شود.
ماه ها بعد از کشته شدن
مارکوس ، اخیرا خانم Suzanne Barnard ، مدیر بخش آموزشی سازمان
پتا واحد بریتانیا با ارسال نامه ای به خانم Andrea Charman از او خواست تا طرح دوشنبهء بدون گوشت را در مدرسه اش عملی سازد . طرح دوشنبهء بدون گوشت که در بسیاری از مدارس بریتانیا عملی شده روز دوشنبه را روز عاری از گوشت در مدرسه نامگذاری می کند . بدین ترتیب که در این روز تمام غذاهای سرو شده در مدرسه گیاهی خواهند بود.
اگرچه امکان پذیرش این درخواست توسط خانم Charman بسیار کم است ، اما طرفداران حقوق حیوانات و اعضا
پتا مایل اند با انجام این حرکت نمادین این واقعیت را تداعی کنند که تلاش برای اشاعهء فرهنگ
گیاهخواری و احترام به حقوق حیوانات حد و مرز نمیشناسد وهمه جا و همه کس را شامل میشود حتی خانم Andrea Charman ،
قاتل مارکوس.
Andrea Charman در حالیکه
مارکوس را در آغوش گرفته به کودکان میاموزد که او را نوازش کنند.
Andrea Charman هر روز با دستان خود به
مارکوس غذا میداد.
Andrea Charman
آخرین عکس
مارکوس ساعاتی قبل از ارسال به کشتارگاه
منبع .independent.co.uk