بعضی ممکن است فکر کنند کتاب بیلی باب تورنتون با عنوان « نوارهای بیلی باب: غاری پر از ارواح» پر از جزئیات رنگارنگی درباره ماجرای ازدواج وی با آنجلینا جولی باشد ولی بر خلاف اذهان عمومی بازیگر سالهای نزدیک هالیوود به طور مختصر درباره ازدواج پنجمش با جولی سخن گفته است و در حقیقت یادآوری این خاطرات به نظر می رسد برایش دردناک بوده باشد. در کتاب خاطرات تورنتون در مقدمه ای خاطرات کوتاهی از ازدواج با آنجلینا جولی آورده شده است که همین چند صفحه کتابش را به یکی از پرفروشترین کتابهای سال تبدیل خواهد کرد. سایت هافینگتون پست مصاحبه ای درباره این کتاب با بازیگر هالیوود انجام داده است که خلاصه ای از آن در ادامه آورده شده است:
چرا تصمیم گرفتید این کتاب را بنویسید؟
وقتی جوانتر بودم در کانادا تصادف کردم و در آن موقع شایعات بسیاری در مورد مصرف مواد مخدر درباره من در رسانه ها منتشر شد. در این کتاب یکی از اهدافم پرداختن به مسیری بود که در جوانی برای رسیدن به بازیگری در سینما و تلویزیون طی کرده ام بعلاوه پایان دادن به شایعات گذشته درباره حوادث مختلف. در این کتاب خواستم به سوالاتی پاسخ بگویم که آن موقع در مقابل رسانه ها سکوت کرده بودم.
بیلی وایلدر(کارگردان و تهیه کننده آمریکایی) چه نقشی در تشویق شما برای چاپ این کتاب داشت؟
همزمان بانگارش کتاب به طور خصوصی ملاقاتهایی با بیلی برای چگونگی چاپ آن داشتم. او به من می گفت سعی کنم همه چیز را بنویسم. او می گفت: وقتی قرار است کتابی بنویسی باید از دنیای فیلم و سینما فاصله بگیری.
در این کتاب از ترسهایت نوشته ای. ظاهراً نوشته ای از نخست وزیر سابق انگلیس می ترسیدی یا چیزی شبیه مورمور شدن …
این اتفاق مربوط به دوران ورشکستگی من است. آن زمانها پول ناهارم را نیز با زحمت به دست می آوردم. تلویزیونهای کابلی هنوز قطع نشده بود ولی من کار خاصی نداشتم. آن زمان فیلمی درباره نخست وزیر دیدم که کمی برای من ترسناک بود. با موهای پریشان و صورت بزرگ عجیب…
شما به بیماری اختلال روانی یا وسواس مبتلا هستید؟
سخت است که بگویی حساسیت است یا وسواس. وقتی از مدیتیشن استفاده می کنم مردم می گویند به چیزی حساسیت دارم. من سالم غذا می خورم و زیاد هم مدیتیشن نمی روم. شاید بتوان گفت به مطالعه وسواس داشته باشم. زیاد اهل مطالعه نیستم.
به نظر می رسد شانس خوبی برای کتاب شما با مقدمه همسر سابق شما آنجلینا جولی فراهم شده است. به نظر می رسد تمام سوالات احتمالی درباره ازدواجتان در این کتاب پاسخ داده شده است.
جولی آدم فوق العاده و عجیبی است. ما دوستان خوبی هستیم. هیچ وقت همدیگر را ناراحت نکرده ایم. چیزی که مردم می گویند نیز همین است. همیشه من و جولی درباره دوستی خود با هم می خندیم.
ولی شما در کتاب نوشتید که فکر نمی کردید زیاد برای او خوب باشید.
او در سطح متفاوتی از هالیوود بازی می کند. به نظرم من آدمی هستم که در چیزهای خاصی استعداد دارم و خوشحالم در سطح خودم موفق بوده ام. او یک ستاره واقعی است و من خوشحالم قسمتی از زندگی خود را با او گذراندم.
در کتابتان ماجرای خون بازی و یا حمل خون آنجلینا جولی را شایعه دانستید.
با صراحت می گویم که این یک شایعه بود. آن گردنبند یک کیسه ای پر از خون بود. مردم می گفتند ما خود را به هم گره می زنیم و خون همدیگر را می نوشیم. واقعاً مسخره است!
مردم می گویند شما به بیماری انزوا و گوشه گیری مبتلا هستید.
نمی دانم. شاید هم همین طور باشد. دوست دارم خانه بنشینم. به نظر این طبیعی است یا اینکه بیمار هستم.
شما چند مرتبه ازدواج کرده اید؟
چهار بار و نیم.
نیم کدام است؟
یکی از ازدواجها در نیمه راه ابطال شد. من همیشه دلم می خواست مثل ستاره های موسیقی راک زندگی کنم و در همان زمان نیز می خواستم یک زندگی مشترک تشکیل دهم. مهم نیست طرف دوم چه کسی باش
The underlying connection was closed: Could not establish trust relationship for the SSL/TLS secure channel.