پت شاپ پرشین پت
Follow Us
facebook twitter blog google

خبر های روز حیوانات خانگی

  • عکس سگ های خندان ◄ عکس سگ های خندان
      مجموعه عکس های زیبا دارای پرتره هایی از سگ های بامزه است که برای دوربین لبخند می زنند . پروژه "نمایش سگ" توسط الکساندر خوخلوف و ورونیکا ارشووا .
  • چرخ ورزش گربه ◄ چرخ ورزش گربه
      چرخ دویدن داخلی که برای گربه ها و حیوانات خانگی کوچک طراحی شده است را می توان بر روی یک دیوار محکم در خانه یا آپارتمان مدرن نصب کرد . چرخ ورزش گربه ساخته شده از چوب و فولاد ضد زنگ توسط HolinDesign . چرخ همستر بزرگ به گربه شما کمک می کند تا در شرایط فیزیکی عالی بماند.
  • هدفون‌های خلاقانه بی‌سیم ژاپنی ◄ هدفون‌های خلاقانه بی‌سیم ژاپنی
      هدفون‌های بی‌سیم Neko که توسط شرکت ژاپنی Radius طراحی شده‌اند ، از گربه‌ای الهام گرفته شده‌اند که در تخت خود جمع شده است. کیس شارژ گربه ای دارای سه نشانگر LED روشن به شکل ماهی است که با محبت "ال ای دی ماهی" نامیده می شود. هنگامی که آنها چشمک می زنند، این نشانه ای است که هدفون گربه شما باید تغذیه شود، فقط کابل شارژ را وصل کنید و اجازه دهید غذای الکتریکی جریان یابد.
  • ماهی مرکب غول پیکر در پرتغال ◄ ماهی مرکب غول پیکر در پرتغال
      مجسمه تعاملی یک ماهی مرکب قرمز غول پیکر که در اطراف ساختمان Fábrica da Cerveja در فارو، پرتغال پیچیده شده است ، که در ابتدا به عنوان آبجوسازی عمل می کرد. با گذشت زمان، Fábrica da Cerveja تغییر کاربری داده و اکنون به عنوان یک مکان فرهنگی عمل می کند و میزبان رویدادها، نمایشگاه ها و جشنواره های مختلف است. ماهی مرکب غول پیکر لومی طراحی شده توسط موراداواگا برای جشنواره مارس 2024 که در فارو، پرتغال برگزار شد، هنر، فرهنگ و خلاقیت را جشن می گیرد.
  • کوله پشتی لاک پشتی ◄ کوله پشتی لاک پشتی
      کوله پشتی چشم نوازی که به گونه ای طراحی شده است که شبیه لاک لاک پشت واقعی باشد، سرها را تبدیل می کند و شما را به یک لاک پشت نینجا تبدیل می کند . کوله پشتی لاک پشتی ساخته شده توسط Lisbanoe از چرم طبیعی دباغی شده گیاهی 5 تا 6 اونس. کوله پشتی خلاقانه فوق العاده بزرگ را می توان به عنوان بخشی از لباس TMNT استفاده کرد .
  • کیبورد بتمن ◄ کیبورد بتمن
      صفحه کلید کامپیوتری به شکل خفاش چاپ سه بعدی سفارشی با الهام از ظاهر و طراحی نمادین ابزارهای افسانه ای بتمن. صفحه کلید بتمن نسخه Vengeance ساخته شده توسط rain2 ، علاقه مندان به چاپ سه بعدی و عضوی از جامعه کیبوردهای مکانیکی. مکمل صفحه کلید Vengeance، ماوس کامپیوتر Batmobile است که برای مطابقت با زیبایی شناسی کیبورد با مضمون بتمن طراحی شده است.
  • سگ ربات ابتکاری ◄ سگ ربات ابتکاری
      سگ ربات ابتکاری مجهز به نازل های خلاء در هر پا که برای تمیز نگه داشتن سواحل، پارک ها و کوچه های ما طراحی شده است. ربات سگ جاروبرقی VERO می تواند زباله ها، به ویژه ته سیگارها را از زمین هایی که برای ربات های چرخ دار چالش برانگیز است جمع آوری کند. با استفاده از تشخیص زباله پیشرفته و عملکرد مستقل، VERO به زباله ها نزدیک می شود و جاروبرقی ها را فعال می کند.
  • جعبه کنترلر Wolverine Xbox ◄ جعبه کنترلر Wolverine Xbox
      کاور قابل چاپ سه بعدی کنترلر Xbox شما را به لباس زرد نمادین می پوشاند و پنجه هایی به پشت کنترلر اضافه می کند. جعبه کنترلر Wolverine Xbox طراحی شده توسط Do3D از فیلم مورد انتظار "Deadpool & Wolverine" الهام گرفته شده است. کاور Wolverine کاملاً با " Cheeky Deadpool Xbox Controller " جفت می شود و طرفداران را تشویق می کند که از لوازم جانبی مضمون با هم استفاده کنند.
  • مجسمه کبوتری بزرگ ◄ مجسمه کبوتری بزرگ
      در اکتبر 2024، های لاین شهر نیویورک مجسمه کبوتری بزرگ 21 فوتی را به نمایش می گذارد که متن را بر روی بناهای سنتی تغییر می دهد. مجسمه "دایناسور" از یک کبوتر که توسط هنرمند با استعداد ایوان آرگوت طراحی شده است . دایناسور که برای تداعی در مقیاس عظیم و تبار باستانی خود نامگذاری شده است، در مورد انقراض و بقا منعکس می شود. این به آینده‌ای اشاره می‌کند که در آن، مانند دایناسورها، انسان‌ها ممکن است ناپدید شوند و بقایای انعطاف‌پذیری مانند کبوتر را پشت سر بگذارند. کبوتر غول پیکر مجسمه های غول پیکر به جای ارج نهادن به شخصیت های تاریخی، کبوتر روزمره را که شهرنشینی همه جا حاضر اما اغلب نادیده گرفته می شود، بالا می برد. کبوتر دایناسور در نیویورک اینستالیشن هنری گذشته داستانی کبوتر را به عنوان یک حیوان اهلی و پرنده پیام رسان زمان جنگ جشن می گیرد. دایناسور ایوان آرگوت این به طنز نشان می دهد که کبوترها، با مقاومت شهری و ریشه های مهاجر خود، به اندازه هر شخصیت تاریخی، سزاوار جایگاهی بر روی پایه هستند. ایوان آرگوت کبوتر دایناسور "دایناسور" وعده می دهد که پرها را به هم بزند و عمیقاً در بین مردم نیویورک طنین انداز شود. ایوان آرگوت کبوتر مجسمه کبوتر غول پیکر توسط ایوان آرگوت توسط های لاین سفارش داده شد . کبوتر در نیویورک مجسمه کبوتر فوق واقع گرایانه «دایناسور» در ماه اکتبر در های لاین فرود می آید. ایوان آرگوت کبوتر غول پیکر
  • لامپ LED قابل شارژ با الهام از پرندگان ◄ لامپ LED قابل شارژ با الهام از پرندگان
      لامپ LED قابل شارژ با گیره یکپارچه از لطف و زیبایی پرندگان در طبیعت الهام می گیرد. قسمت پایینی CLIPPY به صورت گیره طراحی شده است که به نور پرنده اجازه می دهد به راحتی به سطوح مختلف متصل شود. قطعه ای از طبیعت در خانه شما. برای نورپردازی فوری آن را در هر جایی گیره دهید. CLIPPY Mood Light توسط Junyoung Jang و Joonhyeok Heo طراحی شده است
12345678910بعدیآخرین
(1 - 10) / 29355    |     صفحه 1 از 2936
RSS

GetPagedList: 0,440,,False,False,False,CreationDate,0,10

معرفي نژاد گربه


اخبار ومقالات - گالری


نمایش متن مقالات

داستان کوتاه «گوجه سبز»

 

داستان کوتاه «گوجه سبز»
به نظرم آمد از پشت سر؛ کسی مرا صدا می كند؛ برگشتم و دیدم فرزانه، پائین پله ها با حالت بیقرار همیشگی با دو گیس بلند وطلائی اش که همیشه دو پاپیون با روبان صورتی به آن آویزان بود و....
 
                                                         

  داشتم وسط حیاط مدرسه آهسته آهسته راه می رفتم.  هنوز زنگ نخورده بود، منتظر بودم تا زنگ آخر مدرسه بخورد  و دخترکم بیرون بیاید؛ زودتر از موقع رسیده بودم.درخت بلند و صد ساله وسط حیاط جوری به من نگاه میکرد انگار من را از بچگی می شناخت... با اینکه من در این مدرسه درس نخوانده بودم اما نگاه کلاغ سیاه و بزرگی هم  که بالای درخت نشسته بود به نظرم  آشنا می آمد ....
به نظرم آمد از پشت سر؛ کسی مرا صدا می كند؛ برگشتم و دیدم  فرزانه، پائین پله ها با حالت بیقرار همیشگی با دو گیس بلند وطلائی اش که همیشه دو پاپیون  با روبان صورتی به آن آویزان بود و با همان رپوش طوسی و یقه سفیدش؛ با دلخوری به من خیره خیره نگاه می کند... تو دستش کیسه ای بود با خوراکی هایی که برای زنگ تفریح می آورد...  همیشه لقمه نان و پنیری که می آورد خوشمزه تر از مال من بود!

چه حکمتی داشت نمی دانم شاید چون لقمه را صمیمانه  به من می داد.... سیل بچه ها از پشت سر فرزانه  به حیاط  ریختند. خانم ناظم با همان سرعت از چهار پله کوتاه ساختمان به حیاط وارد شد و رو به من گفت: چرا زودتر از زنگ توی حیاط بودی ؟؟؟؟  خانم  معلمت  می دونه؟؟ به سرعت گفتم: آمده بودم گچ ببرم.
خانم ناظم گفت: از توی حیاط؟؟ گچ که توی دفتر بود..!!
 و همان موقع با صدای بلند سر  یکی از بچه ها که داشت روی لبهء  باغچه کوچک مدرسه راه میرفت داد زد: غلامی! بیا پائین از لب باغچه. محمدی! با لیوان آب بخور.   چرا یقه سفیدت را نزدی؟؟؟ شاهدی! چرا یقه سفید نداری؟؟؟
   از زیر دستش به سلامتی  در رفتم و با فرزانه به سمت گوشه حیاط دویدیم.
گفتم: من خوراکی هامو تو کلاس جا گذاشتم. فرزانه گفت:عیبی نداره زنگ بعدی میخوریم.   و لقمه نان و پنیری که دستش بود به من داد و با خنده خوردیم
.از ذهنم گذشت: پس دخترم چی؟؟  حالا اگر زنگ آنها بخورد و من در حیاط مدرسه نباشم چه کار کند؟؟
اما همان موقع فرزانه گفت:  چیزی شده؟؟ لقمه  را دوست نداری؟؟ میخواهی بهت یک گوچه سبز بدم... ذوق زده گفتم: مگه داری؟ گفت: آره!! و یک گوجه سبز بزرگ و درشت از توی کیسه جادویی خوراکیهاش بیرون آورد..

از دیدن درشتی و براقی گوجه سبز و همینطور بیشتر از دیدن خود گوجه سبز ذوق زده شده بودم..  خیلی گوجه سبز دوست نداشتم اما چنین گوجه سبزی به این درشتی دیدنی بود؛ آن هم آن موقع ســـال.........گفتم: واقعا " مال خودم؟؟
فرزانه به علامت تایید سری تکان داد و با لبخند دستش را به طرفم دراز کرد.
گفتم: من خیار آوردم زنگ دیگه بهت میدم؛ انجیر خشکه هم دارم؛ مامانم برات داده..

اما  قبل از خوردن  گوجه سبز زنگ خورد؛ وقتی به سمت کلاس می دویدم کلاغ بزرگ و آشنای هر روزی بالای درخت حیاط با صدای بلندی قار قار میکرد؛ سرم را بلند کردم و به کلاغ نگاه کردم... با دویدنمان بادی به صورتم می خورد که خنک می شدم  روبان صورتی بسته شده به پائین یکی از  گیسهای کوتاهم باز شده بود و مثل بادبادک پشت سرم توی هوا تکان تکان می خورد. همینطور که به کلاغ نگاه میکردم کلاغ هم به من نگاه کرد!
صدای زنگ مدرسه بلندتراز چند لحظه قبل شد؛ کلاغ دیگر به من نگاه نکرد و پرواز کرد.  به روبرو که نگاه کردم حیاط خالی بود و فقط  نقش لی لی که وسط حیاط کشیده بودند جلوی چشمانم بود ؛ به اطراف نگاه کردم؛ عددی بزرگتر از هشت در حیاط   نمی دیدم
یک؛ دو؛ سه؛ چهار؛ پنج؛ شش؛ هفت؛ هشت...سنگ را روی زمین سراندم به سمت عدد هشت. سنگ به راحتی وسط خانه هشت لی لی سر خورد و ایستاد...
فرزانه گفت: سنگ خوبیه خوب سور میخوره. گمش نکنی!!   وقتی خیلی مواظب بود چیزی گم نشه معلوم بود که خیلی دوستش داره... همینقدر هم مواظب من بود.
گفتم: نه گمش نمیکنم.
بعد همینطور که از حالت نشسته روی دو زانو بلند میشدم؛ گفتم میخواهی بدمش به تو؟
خندید و سرخ شد؛ گفت: راستی به من.؟ من چی؟ من چی بهت بدم؟؟
گفتم:هیچی تو به من گوجه سبز دادی دیگه.....

از خوشحالی پرید بالا و پائین و دور خودش چرخید. گیسهای طلائی و روبانهای صورتی توی آسمان معلق ماندند و بالا و پائین پریدند. یک پائی روی عددهای یک و دو و سه  پریدم و با ضربی قوی با دو پا روی عددهای چهار و پنج فرود آمدم.
به سرعت با یک پا  عدد شش را گذراندم و با همان یک پا چرخیدم و روی عدد هفت فرود آمدم.همانجا کمی یک پا یک پا  لی لی  کردم تا خودم را به خط عدد هشت رساندم؛ چقدر مواظب بودم نوک پایم روی خط نرود و نسوزم....آهسته خم شدم و سنگ را برداشتم. صدای قار قار کلاغ دوباره بلند شد. دیگر سرم را بلند نکردم ترسیدم اگر باز چشم در چشم کلاغ شوم؛ لی لی و فرزانه غیب شوند. انگار در گهواره ای  از زمان معلق بودم با هر رفت و برگشتی در زمان و مکان می رفتم و برمی گشتم. باز از مغزم گذشت اگر دیر به دخترم برسم چه کسی او را به خانه می برد.

فرزانه گفت: چرا دولا موندی؟؟ الان پات میره رو خط میسوزی ها... بسوزی باید سنگت را بدی به من. خودت گفتی. آنقدر خم شده بود که گیسهاش به زمین می رسید نگاهش کردم و با  شیطنت تمام همانطور که روی یک پا بودم گیسش را کشیدم و گفتم: گیسهاتو میدی به من؟ و همانطور که گیسش در دستم بود چنگ زدم و  سنگ را از روی خانه هشت برداشتم و صاف شدم.فرزانه بیچاره هم با من صاف شد  و گفت: اصلا امروز از صبح خل شدی....ول کن گیسمو. و گیسش را کشید عقب.
با ذوق زیادی از روی خانه شماره شش پریدم و جفت پا خودم را کوبیدم روی خانه های چهار و پنج.آنقدر محکم پریدم که گوجه سبز از توی جیب رپوش بیرون پرید و مثل یک توپ سبز کوچولو وسط حیاط مدرسه قل خورد و رفت.... فرزانه از جلو و من به دنبالش.
چرخیدم به طرفی که گوجه سبز تغییر مسیر داده بود و مثل توپ خوردم به خانم ناظم.
با ترس و  احترام گفتم: ببخشید خانم ناظم .... ببخشید خانم ناظم!!!
خانم ناظم خندید و گفت: اختیار  دارید خانم یزدی؛ کاملا " حواستون به کلاغ بالای درخت بود  حق داشتید؛ من یکهو آمدم پشت سرتون.

 ناخودآگاه دستم را بردم سمت موهای سرم؛ انگار می خواستم با پیدا کردن گیسهای گم شده ام زمان و مکان لحظه موجود را حدس بزنم....اما لمس شال بلندی که روی سرم بود به من فهماند که......   کلاغ ول کن ماجرا نبود؛ یکسره قار قار میکرد.
خانم ناظم گفت: از ساعت توی دفتر دقیق تره... درست راءس ساعتی که باید  زنگ بـخوره  می آد و شروع میکنه به قار و قار. تا وقتی هم که بچه ها نیان تو حیاط دست بر نمی داره. ببخشید باید برای زدن زنگ آخر برم..!
 فرزانه برگشت و نگاهم کرد و گفت:  بعد از زنگ آخر.
گفتم: بعد از زنگ آخر چی؟
گفت:  حواست کجاست؟؟ بعد از زنگ آخر گوجه سبزهامونو با هم می خوریم.

گفتم: گوجه سبز من که توی حیاط افتاد.  با تعجب نگاهم کرد و گفت: من که برات پیداش کردم. اوناهاش؛ توی  جیبته. از روی جیب رپوش هم که نگاه می کردی؛ اندازه یک زردآلو به نظر می آمد؛ درشت و رسیده. از روی جیب رپوش با عشق دست نوازشی به سر گوجه سبز کشیدم؛ احساس کردم زیر دستم می لرزد؛.....
گوشی موبایل در جیبم ویبره میزد؛ گوشی را مثل شیئی ناشناس به گوشم نزدیک کردم؛ نگران بودم روی گیسم بگذارم یا كنار آن.... در تمام مدت با چشمانی بسته با گوشی صحبت کردم.
فرزانه گفت: خوابی؟ امروز چت شده. بدو بریم؛ کتابهاتو جمع کن...........
بریم بیرون گوجه سبزمون را که بخوریم؛ خواب از سرت میپره. باز با احتیاط از روی رپوش دستی به سر و گوش گوجه کشیدم؛ خدا را شکر کردم که موبایل در جیبم نبود.

گاهی وقتها چقدر آرزو داریم به جای گوشی موبایل؛ یک گوجه سبز درشت و آبدار و سفت در جیبمان پیدا کنیم!!! خودش بود؛ جدی و باوقار سر جایش در جیبم  نشسته بود.
کتابها را جمع کردیم و مثل باقی بچه ها به کوچه دویدیم؛ اما این بار با تمام قدرت دستم را روی جیبم گذاشته بودم؛ دیگر دلم نمی خواست گوجه زرنگ از جیبم بیرون بپرد.
بعضی چیزها را نباید بیشتر از یکبار از دست داد.......
حالا که برگشته بود و در جیبم بود باید مواظبش می بودم. همینطور که می دویدیم  فرزانه با چشم و ابرو به دستم که محکم روی جیبم بود  اشاره می کرد و می خندید. جلوتر از در مدرسه نفس نفس زنان شروع کردیم به راه رفتن  و هر دو همزمان دستمان را در جیب هایمان فرو کردیم و گوجه هایمان را از جیب در آوردیم.
مانند انجام دادن یک مراسم  رسمی رو به روی هم ایستادیم و همزمان اولین گاز را به گوجه سبزهایمان زدیم. و چه طعمی داشت گوجه سبز دوران کودکی.
 
دورو برم پر شد از بچه های قد و نیمقد؛ صدای دخترکم را شنیدم: مامان جونم.
برگشتم و دخترکم با آغوش باز به سمتم دوید.

مینا یزدان پرست

The underlying connection was closed: Could not establish trust relationship for the SSL/TLS secure channel.
نظرات کاربران
ثبت نظر
نام شما
ایمیل شما
نظر شما
ارسال به دوستان
نام شما
ایمیل شما
ایمیل گیرنده
توضیحات
کد امنیتی
کد CAPTCHA
کدی که در زیر نمایش داده شده است را وارد نمایید
:                شبکه های اجتماعی پرشین پت را دنبال کنید 

face.jpg (205×206)   tw.jpg (204×224)pin.jpg (204×224)

جدیدترین مقالات

◄ گدایی کردن در حیوان شما
◄ عقیم سازی
◄ جوش در سگ ها
◄ ورزش دادن گربه ها
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از گربه
◄ کتامین
◄ كتاب(7)
◄ چه مواد غذایی برای سگ مفید است؟
◄ چگونگي نصب برنامه و ورود به برنامه
◄ فيبر ها
◄ انتخاب اسم برای سگ نر
◄ حالا من چی کار کنم ؟
◄ گربه های ناز نازی
◄ German Shorthaired Pointer
◄ فروش گربه پرشین کت
◄ فصل چهارم
◄ گربه و نازایی ! توهم یا واقعیت؟
◄ مهناز افشار و دلفین
◄ British Shorthairs
◄ ماهي و ماهي خور
◄ شباهت حيوانات
◄ عکس سگ های خندان
◄ Dog Fashion
◄ دکتر هومن و جراید
◄ انگل های داخلی در سگ ها
◄ معرفی دکتر شیری
◄ iهیولا ها
◄ قارچی معده در پرندگان
◄ پرورش لارو آناباتوئیدها (ترجمه)
◄ Metynnis Fasciatus
◄ شارک دم قرمز - Red Tailed Shark
◄ اپیلاتی دهان آتشی - firemouth epiplaty
◄ اطلاعات عمومی خانواده سیکلیده ها 2
◄ دراگون – Dragon
◄ مارماهی الکتریکی - electrophorus electricus
◄ سیچلاید های افریقایی
◄ اسب دریایی - Hippocampus
◄ جلبک ها اکواریوم های اب شیرین
◄ بخاری آکواریوم - Aquarium Heater
◄ انجماد اسپرم - How To Glaciation spermatozoon
◄ رفتار درماني براي سگها
◄ پولیوما ویروس در پرندگان
◄ تغذیه ایگوانا
◄ قیمت روز خودرو
◄ سگ پیتبول
◄ شی هوا هوا
◄ Belgian Sheepdog
◄ پیشینه سالوکی (تازی)
◄ رژیم غذایی مناسب برای مقابله با سوءهاضمه در اسب (ترجمه)
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از سگ
◄ آموزش استفاده از جعبه خاک به خرگوش
◄ ایورمکتین در سگ ها
◄ گربه نژاد هیمالین
◄ تراریوم برای خزندگان
◄ غدای بچه گربه
◄ یازده سال اسارت سگ
◄ حقوق حیوانات از ۱۴ قرن قبل در اسلام مطرح شده است
◄ سگ در ایران باستان
◄ رفتار شناسي در حيوانات
◄ مردی که سگ همسایه اش را خورد+عکس
◄ Z
◄ بیضه ها
◄ انگل ژيارديا (اين تک سلولي خطرناک)
◄ "وگانیسم"
◄ عمر حیوانات چقدر است
◄ نگهداری از رتیل اوسامبارا بابون
◄ یوزپلنگ
◄ خرگوش به عنوان حیوان خانگی
◄ درماتوفیتوز (Dermatophytosis)
◄ کم خونی فقر آهن در گربه ها
◄ انواع مسمومیت های شیمیایی و غذایی در سگ
◄ حیوانات در برف
◄ زشت‌ترین سگ دنیا»
◄ پیراهنی برای عاشقان گربه
◄ نی نی های بامزه در لباس حیوانات
◄ پرشین پت نماینده انحصاری فربیلا در ایران
◄ چرا سگ ها به دنیال دم خود میگردند
◄ | German Wirehaired Pointer
◄ Redbone Coonhound
◄ Chinook
dram film izle