اینكه عرب نیا پس از بازی در سریال مختار مغرورتر از قبل شده، اتفاق خوبی نیست و قطعاً به آینده بازیگری اش ضربه می زند.اما اینكه عنوان كند چون در این نقش خوب حاضر شده باید سیستم از او كه 600 میلیون درآمد داشته حمایت كند تا او از این پس مجبور نشود در هر فیلمی بازی كند، از آن حرفهای تاریخی است/ حامد بهداد هم كه شاید تنها شباهت های ظاهری به مارلون براندو برنده دو اسكار و ده ها جایزه معتبر سینمایی دارد، ادعا می كند نیم نمره به سینمای ایران افزوده است؛ ادعایی كه علی نصیریان و عزت الله انتظامی هم نداشته اند..
پس از آنكه فریبرز عرب نیا در دومین حضور پیاپی اش روی صندلی تنها برنامه سینمای ایران، بار دیگر به نقد جدی وضعیت سینمای ایران پرداخت و با ادبیاتی كه بخشی از آن شعاری بود، به طرح مشكلات پرداخت و حملات مستقیم و غیرمستقیمی را نثار گروهی از اهالی سینمای ایران كرد، اكثر آنان كه به حق و ناحق مورد نوازش قرار گرفته بودند، ترجیح دادند سكوت كنند و تنها این حامد بهداد بود كه جور همه را یكجا كشید و با انتشار یك بیانیه غیرقابل هضم، به جبران لطف عرب نیا پرداخت و البته نشان داد عده ای كه در پی ارائه نماد فرهنگی از بطن سینمای ایران هستند، راهی بس كج را در پیش گرفته اند.
به گزارش سرویس فرهنگی «آینده»؛ دهمین سالمرگ آنتونی كوئین در حالی فرا می رسد و برخی رسانه های خارجی به مرور سوابق این بازیگر ماندگار تاریخ سینمای جهان می پردازند كه جدی ترین موضوعی كه رسانه های سینمایی ایران در داخل پیگیرش هستند، درگیری دو سینماگر ایرانی است. حامد بهداد بازیگر جوان و فریبرز عرب نیا جدی ترین كنتاكت را از هفته گذشته تاكنون رقم زده اند و پس از آنكه عرب نیا در برنامه هفت كنایه ای به بهداد زد، او همچون دیگر همكارانش در قبال طعنه های عرب نیا سكوت نكرد و پاسخی داد كه بیش از آنكه برخوردی محترمانه و متناسب با فضای شكل گرفته داشته باشد، تنها نتیجه بازی را به سمت عرب نیا تغییر داد و باعث شد كه چهره حامد بهداد نزد بسیاری از سینمادوستان به دست خودش به شدت تخریب شود.
اگر قرار باشد پیرامون این درگیری كه در میان اهالی سینما هم بی سابقه نیست، به كرسی قضاوت تكیه زد، قطعاً نمی توان هیچ یك از دو طرف ماجرا را تبرئه كرد، كما اینكه در دیگر جدل های لفظی اهالی سیتما هم عمدتاً دو طرف ماجرا سهیم هستند. عرب نیا با ادبیاتی كه در برنامه هفت به كار برد، علاوه برآنكه برخی نقدهای منصفانه را انجام داد، برداشت های شخصی اش را نیز در خصوص برخی اشخاص بیان كرد و بدون ذكر نام بر عده ای تاخت كه حق برخی از ایشان چنین ادبیاتی نبود. او علاوه بر اظهارات قابل تاملی كه در خصوص سینمای ایران و راهكارهای بهبودش داشت، از ادبیات شعاری دریغ نكرد و مطالبی را بیان كرد كه هرچند در صورتی كه یك سینماگر داشته باشد به بهبود بازدهی اش كمك می كند، اما بی شك یك ضرورت نیست.
در مقابل نیز رفتار حامد بهداد قابل تایید نیست و حتی اگر بپذیریم عرب نیا با ادبیات بدی از او یاد كرده كه آش اینچنین شور هم نبود، بهداد نبایست با چنین ادبیاتی بر بازیگری كه نسبت به او در مقام پیشكسوتی قرار دارد رفتار می كرد و شرط ادب این بود كه اگر فرضاً عرب نیا بی حرمتی كرده بود، بهداد در مقابل محترمانه پاسخ می داد و باعث نمی شد برخی عنوان كنند جای تاسف دارد ویترین فرهنگ ایران با این ادبیات به اهالی سینما تعلق گرفته است. حتی در صورتی كه بپذیریم متن منتشر شده توسط سایت علی معلم و امیرقادری صحت نداشته، متن خلاصه شده ای كه بهداد آن را تایید می كند هم چندان مودبانه نیست و تنها از تیزی نوك قلمش اندكی كاسته شده است.
حال اگر این درگیری و مشابهاتش را كناری نهیم و به این دو بازیگر به عنوان نمادهایی از دو نسل بازیگران سینما توجه كنیم، این پرسش مطرح می شود كه اصلاً چرا این بازیگران در ورطه خود بزرگ بینی افتاده اند و چرا ادعاهایی دارند كه نه بازیگران سینمای ایران و نه بازیگران شاخص جهان به چنین صراحت بیان نكرده اند؟ در اینكه این دو بازیگر از توانمندی قابل توجهی برای بازی در برخی كاراكترها برخوردارند شكی نیست، اما آیا ایشان بهترین بهترین ها و یا در همین حوالی هستند؟ پاسخ این دو بازیگر با توجه به اظهاراتشان مثبت است و به همین دلیل است كه اجازه می دهند به دیگران بتازند.
آنتونی كوئین و مارلون براندو در نمایی از فیلم تحسین شده زنده باد زاپاتا
حامد بهداد كه شاید تنها شباهت های ظاهری به مارلون براندو، برنده دو اسكار و ده ها جایزه معتبر سینمایی دارد، ادعا می كند نیم نمره به سینمای ایران افزوده است؛ ادعایی كه در ایران چهره هایی چون علی نصیریان و عزت الله انتظامی هم نداشته اند و در سینمای جهان نیز به خاطر نمی آوریم چهره شاخصی چنین ادعاهایی را بر زبان جاری كرده باشد. این ادعاها در حالی مطرح می شود كه بهداد عمدتاً در نقش های عصبی و پرتنش خوب ظاهر شده و شاید به همین خاطر باشد كه به قول خودش ادبیات خاصی در خصوصش به كار برده می شود. بهداد قطعاً زمانی می تواند چنین ادعایی داشته باشد كه بتواند در ژانرهای مختلف بازیهای ماندگاری داشته باشد و البته در سطح افكار عمومی نیز رفتاری متعادل تر را از او شاهد باشیم تا متهم نشود در زندگی نیز رلش را به خوبی بازی می كند.
فریبرز عرب نیا هم چندان جای بحث ندارد. او اگرچه در شوكران و حالا در مختار بازیهای قابل قبولی از خود ارائه داده، اما اوضاعش آنچنان رویایی نیست كه به خودش در برنامه هفت عنوان سوپراستار جهانی دهد. اینكه عرب نیا پس از بازی در سریال مختار مغرورتر از قبل شده، اتفاق خوبی نیست و قطعاً به آینده بازیگری اش ضربه می زند اما اینكه عنوان كند چون در این نقش خوب حاضر شده باید سیستم از او كه 600 میلیون درآمد داشته حمایت كند تا او از این پس مجبور نشود در هر فیلمی بازی كند، از آن حرف های تاریخی است.
آیا آنتونی كوئین با بازی در بیش از 140 نقش طی بیش از هفت دهه بازیگری، وقتی در نقش حمزه، عموی پیامبر یا عمر مختار و یا دیگر قهرمانان بازی كرد، ادعا كرد جهان اسلام باید او را تامین كند تا پس از این نقش مثلاً در فیلم غیراخلاقی و یا ضعیف بازی نكند یا در نمونه داخلی اش داریوش ارجمند با بازی در نقش باورپذیر مالك اشتر در سریال امام علی میرباقری چنین درخواست هایی كرد؟
هرچند این درخواست به نظر عام می آمد اما آقای عرب نیا هرجا دنبال مصداق می گشت، به نام خودش می رسید! در هر حال به نظر می رسد نباید فراموش كرد كه فیلمبرداری پس از بیان عبارت كات توسط كارگردان به پایان می رسد و بهتر است بازیگری توقع نداشته باشد كه پشت دوربین هم جایگاه تاریخی كه برای یك نقش قائل هستند را برایش قائل باشند.
با این اوصاف می توان اینچنین نتیجه گرفت كه تاختن چهره های مطرح سینمای ایران به هم كه آخرین آنها این هفته رخ داد و در شان سینمای ایران نیست، عمدتاً به دلیل وجود سندرومی نزد برخی بازیگران است كه آنتونی كوئین و مارلون براندو هم نداشتند؛ سندرومی كه باعث می شود برخی سینماگران تصور كنند بهترین هستند و با این پیش فرض غلط خودشان را ملاك و متر سنجش دیگران قرار دهند و آنچه نپسندند و در متر و معیارشان نگنجد مورد هجمه قرار دهند و این سندروم ناپیدا كه عوارضش گریبان اعتبار اهالی سینما را می گیرد، چیزی نیست جز «خودبزرگ بینی و دیگركوچك بینی». سندرومی كه همچنان امید می رود میان گروهی از اهالی هنر هفتم تحلیل برود و جایش را به تواضع و فروتنی بدهد.