زنی به خاطر حسادت به هوویش دست به دزدیهای پنهان میزد. مردی 40 ساله كه از به سرقت رفتن سریالی وسایل خانهاش به تنگ آمده بود با مراجعه به دادسرای پایتخت از دزد آشنایی شكایت كرد.
این مرد به بازپرس پرونده گفت: مدتی است از خانه زن دومم دزدی میشود و تاكنون تلویزیون، اتو، تلفن و موبایلش مورد دستبرد قرار گرفته است و دزد هركسی است مطمئنم كلید خانه را دارد و از رفتوآمدهای ما نیز باخبر است و زمانی كه در خانه نیستیم به خانه میآید و بدون اینكه جایی را بهم بریزد وسایلی را كه تازه خریدهایم میدزدد.
با ادعای این مرد تیمی از پلیس برای بررسی ماجرا وارد عمل شده و در ابتدا از خانه این زن بازدید كردند و با اثربرداری از در ورودی آپارتمان دریافتند دزد برای بهجا نگذاشتن ردی از خود دستكش به دست میكند و هیچ ردی در این خانه نیست.
با توجه به اینكه چندینبار از خانه این مرد سرقت شده بود، كارآگاهان با این فرضیه روبهرو شدند كه دزد از آشنایان صاحبخانه است كه به راحتی وارد خانه میشود و نقشه خود را عملی میكند.
براین اساس تیم تجسس برای بهدست آوردن اطلاعات بیشتر از مرد صاحبخانه تحقیق كردند كه وی به آنان گفت: در 3 ماه گذشته 4 بار خانه من و زن دومم را دزد زده و هربار كه كلید در را تغییر میدهم باز هم نمیدانم قفل در چگونه باز میشود و جالب است فقط وسایلی كه تازه برای همسرم خریدهام دزدیده میشود نه وسایل دیگر! این مرد در ادامه به پلیس گفت: همسرم باردار است و ماه آینده بچهمان را به دنیا میآورد و این ماجرا هم مرا ترسانده و هم وی را و نگرانم این دزدیهای سریالی جان وی و بچهمان را به خطر بیندازد. در ادامه تیم تجسس بررسیهای میدانی و تحقیقات محلی را آغاز كرده و دریافتند مرد صاحبخانه همسر دیگری نیز دارد و چند روز كنار همسر نخستش زندگی میكند و چند روز پایانی هفته را نیز كنار همسر دومش میماند و این مرد سعی دارد در این سرقت همسر اولش را دخالت ندهد.
با فاش شدن این راز مرد صاحبخانه دوباره تحت بازجویی قرار گرفت كه وی در این باره به آنان گفت: من 10سال است كه با همسر نخستم ازدواج كردهام و از وی بچهدار نشدهام و با توافق یكدیگر و بهخاطر مشكل بچهدار شدن از سوی وی با زن جوانی ازدواج كردم كه برایم بچه بیاورد.
وی در ادامه افزود: با توجه به اینكه همسر دومم باردار بود مجبور بودم بیشتر به وی سر بزنم و برای رفاه حالش وسایلی تازه بخرم و كنارش بمانم، این رفتوآمدها همسر اولم را آزار میداد و باعث اختلاف بینمان شده بود ولی من با توجه به اینکه همسر اولم را نیز دوست دارم نمیخواستم وی احساس دلتنگی و تنهایی کند و مدام همسر اولم را آرام میکردم.
با ادعاهای مرد 2زنه كارآگاهان با فرضیه اینكه دزد سریالی خانه هوو همان زن حسود باشد در هماهنگی با بازپرس پرونده به خانه وی رفتند و در بازرسی از انباری خانهاش تلویزیون، موبایل، اتو و اشیایی كه از خانه زن جوان به سرقت رفته بود را پیدا كردند.
بر این اساس زن حسود تحت بازجویی قرار گرفت و پس از روبهرو شدن با شوهرش زیر گریه زد و به دزدیهایش اعتراف كرد و گفت: من و «ابراهیم» زندگی خیلی خوبی داشتیم تنها كمبودی كه در زندگیمان احساس میشد بچه بود و این موضوع ابراهیم را بشدت آزار میداد تا جایی كه وی به من پیشنهاد داد برایم هوو بیاورد و با توجه به اینكه من خیلی ناراحت بودم وی قول داد این زن جدا از ما زندگی خواهد كرد و همسرم فقط حق دارد یك روز را در خانه هوویم باشد.
این زن در ادامه بیان داشت: برایم این ماجرا خیلی زجرآور بود ولی برای حفظ زندگیم تحملش میكردم ولی كمكم غیبتهای طولانی ابراهیم در خانه احساس شد. وی فقط 2یا 3روز را در خانه من بود و بیشتر اوقاتش را با «سمیه» میگذراند و سرك كشیدنهای من از گوشی همسرم نشان میداد وی زندگی خوبی برای این زن ساخته است.
وی با اشاره به تشریح دزدیهایش گفت: خیلی ناراحت بودم و تحمل این وضع برایم سخت بود و گلایه و شكایتهایم به ابراهیم هم بیفایده بود بنابراین تصمیم گرفتم هنگامی كه همسرم خواب است دسته كلیدهای خانه دیگرش را بردارم و از روی آنها كلید یدك درست كنم، سپس وی را تعقیب كردم و نشانی خانهاش را بهدست آوردم و هنگامی كه متوجه میشدم وی قرار است با سمیه بیرون برود به خانه هوویم میرفتم و چیزهای تازهای را كه ابراهیم برای هوویم خریده بود به انباری خانهام انتقال میدادم و با این كارها مقداری دلم آرام میگرفت.
بنابر این گزارش، با توجه به اعترافات زن حسود و گذشت مرد 2زنه از شكایتش، رسیدگی به پرونده خاتمه یافت و این زن پس از آزادی به همسرش قول داد دست از حسادتش بردارد.
The underlying connection was closed: Could not establish trust relationship for the SSL/TLS secure channel.