پت شاپ پرشین پت
Follow Us
facebook twitter blog google

خبر های روز حیوانات خانگی

  • چراغ شب مرغ ◄ چراغ شب مرغ
      نور شب معمولی تبدیل شده به یک مرغ شایان ستایش با شخصیتی فراموش نشدنی که باعث می شود بچه ها قبل از خواب لبخند بزنند . Chicken Night Light که توسط Zanwen Li طراحی شده است، زمان خواب را به درخششی گرم و ملایم از آرامش تبدیل می کند. این چراغ شب که به شکل یک جوجه چاق و شایان ستایش است، به لبخند زدن در شب و افزایش روشنایی در صبح کمک می کند. لامپ مرغ نوری آرام بخش می تابید که اتاق را آرام می کند و به بچه های کوچک کمک می کند تا با آرامش از آنجا دور شوند و با مثبت اندیشی از خواب بیدار شوند.
  • مبلمان خالی از سکنه با پاهای عنکبوت ◄ مبلمان خالی از سکنه با پاهای عنکبوت
      مبلمان گوتیک که روی پاهای عنکبوتی متعادل شده اند، عناصر طراحی ترسناک و غیرمنتظره با موضوع هالووین را با مواد لوکس با کیفیت بالا ترکیب می کنند . Arachnid طراحی شده توسط Haunt مجموعه جدیدی از مبلمان لوکس گوتیک است که فانتزی جاودانه را وارد عصر مدرن می کند. صندلی تخت، میز کناری ، و تخت با پاهای عنکبوتی با ابهت که از زیر هر قطعه می خزند، بالا می روند. هر اثر عنکبوتی ترکیبی از ظرافت و هنر تاریک است که همه از چوب ماهون جامد توسط صنعتگران چیره دست تراشیده شده است.
  • قاب دوربین فیدر پرنده ◄ قاب دوربین فیدر پرنده
      غذیه پرنده چند منظوره با کیف یکپارچه برای دوربین در فضای باز به افراد اجازه می دهد تا پرندگان را در حیاط خلوت خود تغذیه و ضبط کنند . تغذیه پرنده که توسط Wasserstein برای قرار دادن دوربین‌های محبوبی مانند Wyze Cam طراحی شده است به شما کمک می‌کند هر صدای جیر جیر و بال زدن را با وضوح بالا ثبت کنید. در عین حال که دوربین شما را از باران، باد و عناصر بیرونی در امان نگه می‌دارد، حیات وحش را مستقیماً در معرض دید قرار می‌دهد. این تغذیه کننده پرنده که به راحتی بر روی درختان یا دیوارها نصب می شود و با انرژی خورشیدی سازگار است، پرنده نگری را به یک ماجراجویی با فناوری پیشرفته تبدیل می کند.
  • بستنی قهوه گربه ◄ بستنی قهوه گربه
      آثار هنری شگفت انگیز نقاشی شده با قهوه توسط هنرمند روسی Elena Efremova . انواع مختلف قهوه ویژگی منحصر به فردی را برای هر نقاشی گربه ایجاد می کند .
  •  قهوه به یاد ماندنی دارای تصاویر زیبای جغده ◄ قهوه به یاد ماندنی دارای تصاویر زیبای جغده
      فنجان های قهوه به یاد ماندنی دارای تصاویر زیبای جغدهای شایان ستایش با چشمانی به اندازه چشمان شما پس از اولین جرعه است. بسته بندی Boo Takeaway و فنجان های قهوه که توسط Backbone Branding برای خط جدید قهوه رویال ارمنستان "Owl" طراحی شده است. در ارمنی، "بو" به معنای "جغد" است، اشاره مستقیم به پرنده شب‌زی، که برای یک برند قهوه از آن به عنوان نام استفاده می‌کند. چشمان کنجکاو جغد با فنجان های دارای تصاویر کارتونی که آنها را به جغدهای جذاب تبدیل می کند، به کانون طراحی تبدیل می شود. فنجان‌های قهوه جغد در رنگ‌های مختلفی عرضه می‌شوند تا با زمانی از روز که قهوه سفارش می‌دهید، مطابقت داشته باشد، چه برای بیدار شدن از خواب صبحگاهی و چه در اواخر شب.
  • قاب دوربین فیدر پرنده ◄ قاب دوربین فیدر پرنده
      تغذیه پرنده چند منظوره با کیف یکپارچه برای دوربین در فضای باز به افراد اجازه می دهد تا پرندگان را در حیاط خلوت خود تغذیه و ضبط کنند . تغذیه کننده پرنده که توسط Wasserstein برای قرار دادن دوربین های محبوبی مانند Wyze Cam طراحی شده است به شما کمک می کند هر صدای جیر جیر و بال زدن را با وضوح بالا ثبت کنید. در عین حال که دوربین شما را از باران، باد و عناصر بیرونی در امان نگه می‌دارد، حیات وحش را مستقیماً در معرض دید قرار می‌دهد. این تغذیه کننده پرنده که به راحتی بر روی درختان یا دیوارها نصب می شود و با انرژی خورشیدی سازگار است، پرنده نگری را به یک ماجراجویی با فناوری پیشرفته تبدیل می کند.
  • بستنی آموزشی به شکل کوه یخ ◄ بستنی آموزشی به شکل کوه یخ
      بستنی آموزشی به شکل کوه یخ ذوب می شود تا یک پنگوئن یا خرس قطبی را در بالای چوب بستنی نشان دهد. بسته بندی بستنی تابستانی تاک طراحی شده توسط BXL به بچه ها در مورد تأثیر تغییرات آب و هوا می آموزد. این طراحی بسته بندی قدرتمند است زیرا یک تجربه ساده از خوردن بستنی را به یک درس قابل تامل تبدیل می کند. این نشان دهنده ناپدید شدن حیات وحش در مناطق قطب شمال به دلیل گرمایش جهانی است.
  • کفش های میکی موس ◄ کفش های میکی موس
      کفش‌های پاشنه بلند خلاقانه با گوش‌های نمادین میکی موس که به جلو متصل شده‌اند، ترکیبی عالی از شیطنت دوران کودکی و مد بزرگسالان هستند. کفش های میکی موس توسط کوپرنی طراحی شده اند زیرا بزرگسالان دیزنی نیز به مد لباس نیاز دارند. در نمایشگاه کوپرنی بهار تابستان 2025 در دیزنی لند پاریس رونمایی شد. کفش های میکی موس که در ایتالیا ساخته شده اند، یک کفش کلکسیونی با نسخه محدود هستند که ترکیبی از تجمل و نوستالژی هستند.
  • ماسک صورت Cthulhu ◄ ماسک صورت Cthulhu
      ماسک صورت خلاقانه با شاخک‌های چرم واقعی برای افرادی که می‌خواهند به نظر برسند که به تازگی از رویای تب لاوکرافت بیرون آمده‌اند. ماسک صورت Steampunk Cthulhu که توسط Uchronic از چرم ساخته شده است ، با هر شاخک شکل و جزئیات برای به تصویر کشیدن آن حال و هوای وهم انگیز و اخروی. چرم با کیفیت بالا برش خورده، قالب‌گیری شده و دوخته می‌شود تا جلوه‌ای واقعی و لغزنده به ماسک بدهد. تناسب قابل تنظیم، ماسک صورت Cthulhu را به طرز شگفت‌آوری راحت نگه می‌دارد، زیرا در مناطق بایر حرکت می‌کنید یا در Burning Man مورد توجه قرار می‌گیرید.
  • کیف دستی میکی موس ◄ کیف دستی میکی موس
      کیف چرمی شیک و چشم نوازی که برای طرفداران شیک دیزنی ساخته شده است با گوش های نمادین میکی موس در بالا ارائه می شود. کیف سوایپ میکی موس توسط کوپرنی برای کسانی که عاشق دیزنی و مد بالا هستند طراحی شده است. کیف دستی میکی موس که در ایتالیا از چرم مشکی باکیفیت ساخته شده است، هم یک کیف روزمره کلکسیونی و هم پوشیدنی است. در طول نمایش مد SS25 Coperni در دیزنی لند پاریس معرفی شد.
12345678910بعدیآخرین
(1 - 10) / 29369    |     صفحه 1 از 2937
RSS

GetPagedList: 0,440,,False,False,False,CreationDate,0,10

معرفي نژاد گربه


اخبار ومقالات - گالری


نمایش متن مقالات

بعد از 10سال آقا دست یه دختر لامذهب اجنبی موسرخ را گرفته آورده که زنمه!

 

مجله نوروزی- مطالعه در نوروز یکی از بهترین، کم‌هزینه‌ترین و پرثمرترین تفریحاتی است که می‌تواند لذت کسب آگاهی‌های متنوع تاریخی، ادبی، پزشکی و...در روزهایی که با رستاخیز طبیعت همراه شده، میهمان دل های بهاری شما کند، خبرآنلاین در همین زمینه هر روز پیشنهادی برای مطالعه کاربران محترم خود خواهد داشت.

مجموع داستان «آل» شامل 10 داستان کوتاه به نام‌های: «عروس آب، آل، ته گور، کجای این شب ...، بچه‌دزد، روزهای ارغوانی، باغچه اطلسی، جگرگوشه مردم، عطر یاس و انتظار» است. در معرفی ناشر از کتاب «آل» نیز عنوان شده است: «داستان‌های این کتاب درباره باورهای فولکلور مردم کرمان است که با رگه‌هایی طنزآمیز خلق شده‌اند. توجه به وجوه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در اغلب این قصه‌ها که زبانی بومی و قالبی مدرن دارند، بخشی از دغدغه‌های نویسنده کتاب بوده است.»

مهدی محبی‌کرمانی درباره داستان‌های این مجموعه می‌گوید: «برخی از قصه‌های این مجموعه در سال‌های دهه 50 نوشته شده‌اند و برخی دیگر در اواخر سال‌های دهه 70 و سال‌های اخیر. علت این توقف زمانی نیز به فشردگی کاری‌ام در دو دهه 60 و 70 بازمی‌گردد که رابطه من را حداقل با خودم قطع کرد.»

وی نوشتن اغلب قصه‌های این کتاب را با ماجرا یا واقعه‌ای در زندگی‌اش مرتبط دانسته و اضافه می‌کند: «برخی از قصه‌های این مجموعه که یکی از آنها «عروس آب» نام دارد، به تعلق خاطر من نسبت به اتفاق یا موضوعی ربط دارد. مثلا داستان «بچه دزد» مربوط به داستانی بود که من در سال 53 و زمانی که افسر وظیفه بودم، نوشتم. این داستان درباره نوعی ویرانی وسیع در بم بود و جالب است که وقتی بعد از زلزله به بم رفتم، فضاها و مناظری که دیدم، داستانی را که نوشته بودم برایم تداعی کرد. «روزهای ارغوانی» نیز از جمله داستان‌هایی اند که براساس رویدادهای واقعی زندگی به آن پرداخته‌ام.»

مهدی محبی کرمانی، از نویسندگان پیشکسوت کرمان، ‌متولد سال 1329 در کرمان، فارغ‌التحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه تهران و بازنشسته شرکت ملی صنایع مس ایران است. «صبح نارنجستان» و «سرود سرد گلایه» دو کتاب او در زمینه شعر هستند.

 

آل

 

به گزارش خبرآنلاین، در یکی از داستان های این مجموعه با عنوان «ته گور...!» که از سوی نشر آموت روانه بازار نشر شده است، می‌خوانیم:

«مرد آمد و نشست و برخاست. بعد رفت و همه جا گفت زندگی کردم. وقتی به دنیا آمد سالم بود، چشمهایش می دید، گوش هایش می شنید ولی خوب، بچه بود. کم کم بزرگ شد. تا یکدفعه آبله زد و کورش کرد. باز جای شکرش باقی بود که کر نبود، تازه لال هم نبود. بعضی وقت ها هم گریه می کرد، انگار بغض تمام دنیا توی گلویش می ترکید.

یک شب که خوابیده بود و صبح که بلند شد، کر بود. می گفت خدا زده، بیچاره که چیزی نمی دید. کور و کر و پشت پنجره می نشست، پنجره که نه، چیزی مثل پنجره، شیشه نداشت. سر و در هم نداشت. پیرمرد می خورد ولی هیچ وقت سیر نمی شد. بیش از این گیرش نمی آمد و تازه اینها را هم مردم صدقه می دادند. خیلی تنها بود و جور بدی دنبال زندگی و مدام تو آرزوهایی که بهش نرسیده بود. نه عاشق شد، نه ازدواج کرد، نه بچه داشت...نه دوست داشت نه کسی دوستش داشت. یک شب مثل تمام زندگی پیرمرد تاریک و سیاه، یک چیزی مثل یک سقف فرود آمد روی سر پیرمرد، بیچاره زیر آوار ماند، خودش که کر و کور بود نفهمید که مرده. شب توی گوری که چالش کرده بودند چند تا کرم زیر گوشش می لولیدند، پیرمرد هنوز فکر می کرد زنده است، یهو داد زد: چیکار می کنید؟ کرم ها گفتند: زندگی، زندگی می کنیم. پیرمرد گفت: بله...بله آقایان محترم من هم زندگی می کنم. کرم ها هر هر خندیدند...»

بر اساس این گزارش، در داستان «به کجای این شب تیره بیاویزیم قبای ژنده خود را؟» نیز می خوانیم:

«...قضیه شمردن هفت آسیاب کهنه و هفت آب انبار و هفت زن سادات توی این هفت هشت ساله بدجوری اذیتم می کرد. بخصوص هفت زن سادات، در مورد آسیاب های کهنه و آب انبارها مشکلی نبود. جز اینکه گهگاهی نگران از بین رفتنشان بودم و مجبور می شدم یکی را که از بین رفته بود - مثلا حوض حاج آقاعلی - را بالکل خط بزنم و به حساب نیاورم. اما توی این سه چهار ماهه موضوع حسابی عوض شده بود، شبها خواب نمی روم. به ناچار به اینها فکر می کنم. حالا دیگر معتادشان شده ام. چه مادرم بگوید: چته هنوز خواب نرفتی چه نگوید. خودم شروع کرده ام، آسیاب کهنه دولت آباد، آسیاب کهنه بم بویون و ... هیچ وقت هم به اندازه این سه چهار ماهه توی قضیه هفت تا آسیاب و آب انبار و زن سادات گیر نداشتم.

مادرم داشت توی خواب دندان قروچه می آمد و من هنوز توی شش و بش هفت زن سادات مانده بودم. خواستم بیدارش کنم دلم نیامد که خودش بیدار شد. نفهمیدم از کجا متوجه شده من هنوز خواب نرفتم که گفت: ساعت چنده؟. هوا داشت روشن می شد. گرگ و میش نشده بود. مادرم برای نماز بلند می شد. بعد بدون آنکه منتظر جواب من باشد بلند شد که وضو بگیرد. من دیگر خوابم برده بود. ساعت نه و نیم بود که مادرم بیدارم کرد. خیلی خسته بودم انگار تمام بدنم درد می کرد. وقتی صبحانه را آورد صورتش رفته تر از همیشه شده بود. توی این چهار ماهه هر روز می آمد چیزی از من بپرسد که نمی توانست و درد اینجا بود که نمی دانستم نمی دانستم چه می خواهد بگوید.

توی خودم بودم که مادرم دستش را روی سرم گذاشت. انگار یک سطل آب یخ روی سرم ریخت. چطور بگویم ... و چه بگویم ... گفت: مگه پول خوب بهت نمی دن، مگه رییس نبودی، مگه نمی خواستن بفرستنت فرنگ. بری مثل پسر... و معلوم شد که حرفش را خورد. فهمیدم نمی خواهد بگوید مثل پسر حاج داود داندانساز. مادرم همیشه می گفت پسره را پدرش با چه خون جگری فرستاد خارج دکتر شود برگردد از خیر گریه و زاری حاج خانم الحمدالله دکتر شد و برگشت مملکت خودش ولی کاش قلم پایش شکسته بود و برنمی گشت.
بعد از ده سال آقا دست یه دختر زردانبو لامذهب اجنبی موسرخ را گرفته آورده که زنمه...بیچاره حاج خانم دق کرد و مرد. یقین داشتم که دلش نمی خواست من هم برم فرنگ. خمیازه ام که تمام شد. گفتم: آخه مادر چی بگم همه حرفات قبول...پول خوب، شغل خوب...ولی آخه توی این شرکت لعنتی یه مشت از همون اجنبی های لامذهب موزرد و موسرخ ریخته بودند. یه مشت آدم از هر مملکتی هندی، امریکایی، ژاپنی، انگلیسی...آخه زور داره بیان تو مملکت آدم هر چی داره ببرن. بعد آقایی هم به آدم بکنند...پدر سوخته ها اولی که می یان مثل گربه سر سفره یه گوشه می نشینن...بعد دو روز که موندن خود آدم که می یاد از سر سفرش نون برداره چنگ می زنن...

مادرم حرفم را قطع کرد گفت یواش تر. بعد بلند شد و در اتاق را بست. ادامه دادم؛ خوب من واسه این...اونجا رو ول کردم. مادرم رفته بود توی فکر. لابد داشت به هندی هایی فکر می کرد که زمان جنگ توی قشون انگلیسی ها بودن و ریخته بودن توی شهر. همانهایی که گندم ها را آتش می زدند و یا داشت به آمریکایی هایی فکر می کرد که هنوز هم تابلوی اصل چهارشان توی خیابان پشت خانمان به دیوار است. مادرم درباره آنها زیاد برای من گفته بود. هندی ها و آمریکایی ها را خوب می شناخت. انگلیسی ها را بهتر از همه شان می شناخت. گویا اینکه یادشان رفته بود توی قحطی نان کدامشان قنداق تفنگ توی سر و گردن زن و بچه های مردم می زدند...به هر حال مطمئن بود که ژاپنی ها نبودند ... چون فقط اسم آنها را شنیده بود و تازگی ها فکر می کرد آنها همان یاجوج و ماجوج ها هستند که در نشانه های ظهور امام رویت است و می آیند دنیا را می گیرند.

سرش را که انداخت پایین، دو تا قطره اشک روی گونه هایش لغزید. گفتم؛ حقش این بود من اصلا سر آن کار نمی رفتم. زیر لب چیزی می گفت، حدس زدم لابد مرا با علی سرخ مقایسه می کرده که زمان جنگ رفته بود خبرچین انگلیسی ها شده بود. وقتی که آهسته از اتاق بیرون خزید فکر کردم قانع شده...دم در گفت: توکل به خدا...هر چی خیره پیشه...

دلم گرفت، آسیاب های کهنه داشت یادم می رفت. خرابه های آب انبارها؛ حتی آن دیوار کشیده هایش...زن های سادات...دخترهای سادات همه و همه داشت یادم می رفت. ظهر که برگشتم، مادرم گفت یه نامه برات اومده. بازش که کردم گفتم برای استخدام باید برم تهرون...

گفت کجا، کدوم اداره؟ گفتم جلب سیاحان. نفهمید یعنی چی. پرسید خارجی ان؟ گفتم نه، دولتیه. باز هم متوجه نشد. پس چرا اسمش این جوریه؟ داشت وسواس به خرج می داد، حق هم داشت. فکر می کرد تنها عدلیه و نظمیه و مالیه، دولتیه...گفتم خارجی ها که میان اینجا رو ببینن و ... حرفم را قطع کرد. گفت حالا کی می ری؟ بعد منتظر جواب هم نشد. در را که بست متوجه شدم دارد زیر لب زمزمه می کند، هندی ها، انگلیسی ها، نفهمیدم آمریکایی ها و ژاپنی ها را گفت یا نه...

ته دلم داشتم به نوسازی آب انبارها و بازسازی آسیاب های کهنه می اندیشیدم که مادرم صدا زد؛ اون یاجوج و ماجوج ها اسمشون چی بود؟ ...گفتم ژاپنی ها... داشت تکرار می کرد جاپونی ها که به فکر زنان سادات افتادم...»

محصولات فروشگاه مرتبط با این مقاله
نظرات کاربران
ثبت نظر
نام شما
ایمیل شما
نظر شما
ارسال به دوستان
نام شما
ایمیل شما
ایمیل گیرنده
توضیحات
کد امنیتی
کد CAPTCHA
کدی که در زیر نمایش داده شده است را وارد نمایید
:                شبکه های اجتماعی پرشین پت را دنبال کنید 

face.jpg (205×206)   tw.jpg (204×224)pin.jpg (204×224)

جدیدترین مقالات

◄ گدایی کردن در حیوان شما
◄ عقیم سازی
◄ جوش در سگ ها
◄ ورزش دادن گربه ها
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از گربه
◄ کتامین
◄ كتاب(7)
◄ چه مواد غذایی برای سگ مفید است؟
◄ چگونگي نصب برنامه و ورود به برنامه
◄ فيبر ها
◄ انتخاب اسم برای سگ نر
◄ حالا من چی کار کنم ؟
◄ گربه های ناز نازی
◄ German Shorthaired Pointer
◄ فروش گربه پرشین کت
◄ فصل چهارم
◄ گربه و نازایی ! توهم یا واقعیت؟
◄ مهناز افشار و دلفین
◄ British Shorthairs
◄ ماهي و ماهي خور
◄ شباهت حيوانات
◄ چراغ شب مرغ
◄ Dog Fashion
◄ دکتر هومن و جراید
◄ انگل های داخلی در سگ ها
◄ معرفی دکتر شیری
◄ iهیولا ها
◄ قارچی معده در پرندگان
◄ پرورش لارو آناباتوئیدها (ترجمه)
◄ Metynnis Fasciatus
◄ شارک دم قرمز - Red Tailed Shark
◄ اپیلاتی دهان آتشی - firemouth epiplaty
◄ اطلاعات عمومی خانواده سیکلیده ها 2
◄ دراگون – Dragon
◄ مارماهی الکتریکی - electrophorus electricus
◄ سیچلاید های افریقایی
◄ اسب دریایی - Hippocampus
◄ جلبک ها اکواریوم های اب شیرین
◄ بخاری آکواریوم - Aquarium Heater
◄ انجماد اسپرم - How To Glaciation spermatozoon
◄ رفتار درماني براي سگها
◄ پولیوما ویروس در پرندگان
◄ تغذیه ایگوانا
◄ قیمت روز خودرو
◄ سگ پیتبول
◄ شی هوا هوا
◄ Belgian Sheepdog
◄ پیشینه سالوکی (تازی)
◄ رژیم غذایی مناسب برای مقابله با سوءهاضمه در اسب (ترجمه)
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از سگ
◄ آموزش استفاده از جعبه خاک به خرگوش
◄ ایورمکتین در سگ ها
◄ گربه نژاد هیمالین
◄ تراریوم برای خزندگان
◄ غدای بچه گربه
◄ یازده سال اسارت سگ
◄ حقوق حیوانات از ۱۴ قرن قبل در اسلام مطرح شده است
◄ سگ در ایران باستان
◄ رفتار شناسي در حيوانات
◄ مردی که سگ همسایه اش را خورد+عکس
◄ Z
◄ بیضه ها
◄ انگل ژيارديا (اين تک سلولي خطرناک)
◄ "وگانیسم"
◄ عمر حیوانات چقدر است
◄ نگهداری از رتیل اوسامبارا بابون
◄ یوزپلنگ
◄ خرگوش به عنوان حیوان خانگی
◄ درماتوفیتوز (Dermatophytosis)
◄ کم خونی فقر آهن در گربه ها
◄ انواع مسمومیت های شیمیایی و غذایی در سگ
◄ حیوانات در برف
◄ زشت‌ترین سگ دنیا»
◄ پیراهنی برای عاشقان گربه
◄ نی نی های بامزه در لباس حیوانات
◄ پرشین پت نماینده انحصاری فربیلا در ایران
◄ چرا سگ ها به دنیال دم خود میگردند
◄ | German Wirehaired Pointer
◄ Redbone Coonhound
◄ Chinook
dram film izle