ابتدا سخنم را با سخن سخنرانان نکوداشت عباس جعفری که سال گذشته در فرهنگسرای پایداری برگزار شد آغاز می کنم ؛ ابتدا عباس نامی برای عباس جعفری سخن گفت ؛ عباس سخنران ( آقای عباس محمدی مدیر عامل انجمن کوهنوردان که از دوستان نزدیک عباس جعفری می باشد ) سخنی گفت که خیلی دور از واقعیت نبود ایشان گفت : انتشار خبر مرگ عباس جعفری خیلی زود هنگام است زیرا عباس جعفری در سن جوانی ما را ترک می کند و برای ایشان بیست الی سی سالی جا داشت که زنده بماند و به جامعه خود خدمت کند و زود بود که ایشان ما را تنها بگذارد ؛ آقای عباس محمدی در ادامه گفت که سرمایه فقط مال و اموال نیست بلکه خود انسان که سالهای برای به ثمر رسیدنش زحمت می کشند نیز یک سرمایه است که جزء سرمایه های اجتماعی جامعه می باشد و از دست دادن آن انسان که برای به ثمر رسیدنش دل خونها خورده شده است در ایامی که باید به جامعه منفعت برساند می توانند یک ضرر اجتماعی سنگین باشد( چه توسط خودش و چه توسط والدین و توسط اساتید جامعه) حال اگر یک شخص متخصص باشد که ضرر از دست دادنش بسیار سنگین است .
همچنین در آن نکوداشت استاد سیاه قلم و استاد هوشنگ فتحی در وصف عباس چند جمله گفتند که بد نیست به آن اشاره ای کنم :
جناب سیاه قلم می گفت این روزها دیر آمدن و دیر کردن رسم است ولی عباس بسیار دیر کرده است و یا به جای گفتن کلمه عباس جعفری می گفت این دوست دیر کرده ما بسیار دیر کرده است واین چنین حق دوست با عباس جعفری جا می آورد .
سپس استاد هوشنگ فتحی سخنان خود را با جملاتی از مصاحبه 5 سال پیش عباس آغاز کرد که سخنانی قصار بود او گفت که عباس در آن مصاحبه این جملات را به کار برد .
من یک رودخانه ام و جریان دارم و عاقبت به دریا می رسم .
من ترجیح می دهم به جای خوابیدن در هتل پنج ستاره در کیسه خوابم در زیر میلیونها ستاره می خوابم.
من برای فکر کردن بسیار زیاد وقت داشته ام در کوههای البرز ؛ زاگرس و کویرها بسیار فکر کرده ام و گاهی در نهایت مغلوب شده ام .
سپس سخنان خود را با این جمله ادامه داد او یک آب پر شتاب جاری است و 100 سال عمر لاک پشت به یک ثانیه پرواز پروانه نمی ارزد
ما مگر چند نفر مثل عباس داشتیم که حالا بخواهیم او را از دست بدهیم و یا عباس یک پدیده بود در این زمان می باشد
آشنای دیر هنگام من با عباس جعفری
این روزها از گم شدن عباس یک سال است می گذرد و این ایام یکساله چه ایام سریع می گذشت؟ همین سال گذشته بود که خبر جاده کشی در دماوند قلب همه کوهنوردان و دوستداران محیط زیست را به درد آورده بود و همه دوستداران قله را نارحت کرده بود و هر کسی که حتی شناخت کوچکی از کوه دماوند داشت جهت جلوگیری از این تجاوز تلاش می کرد ؛ اینجانب نیز تصمیم داشتم که یک تیم از عکاسان و خبرنگاران محیط زیست را جهت تهیه گزارش به رینه ببرم و از این تجاوز که به "حریم بلندترین کوه کشور که سمبل و نماد ملی کشور است و یکی از اسطوره های تاریخ کهن این سر زمین می باشد" شده بود یک گزارش جامع تهیه کنم . به دنبال یک عکاس حرفه ای می گشتم که جناب آقای دکتر کرمی شماره موبایل عباس جعفری را به بنده داد . با اینکه با ایشان از نزدیک تا کنون تماسی نداشتم ولی در اولین تماس تلفنی که با ایشان برقرار کردم او آنقدر با من صمیمی و راحت بود که انگار سالها با هم آشنا هستیم . وقتی گفتم که قرار است برای تهیه گزارش به دامنه قله دماوند برویم و از تجاوزی که به حریم کوه دماوند شده است عکس بگیریم او بسیار خوشحال شد . قلب ایشان نیز برای دماوند می تپد پس از شنیدن موضوع تهیه گزارش با اینکه ایشان آن روز در تهران نبودند و در منطقه عشایر بودند ولی گفتند که اگر به تهران برگردند در این برنامه حضور خواهند داشت و از آن تماس به بعد دیگر با ایشان نتوانستم تماس بگیرم تا اینکه یک روز که داشتم اخبار سایت های زیست محیطی را پی گیری می کردم ناگهان چشم به یک خبر هولناک افتاد؛ در سایت ایرن خبر مفقود شدن عباس را خواندم ؛ شوکه شدم با اینکه در شهرستان گلپایگان بودم ولی دلم آرام نمی گرفتم با اکثر کسانیکه عباس را می شناختند تماس گرفتم می خواستم بفهمم خبر گم شدن عباس صحت دارد یا خیر . ولی متاسفاه با هرکه تماس گرفتم همگی خبر را تائید کردند. از روزی که آقای عباس جعفری ناپدید شده هر روز وقتی به سایت ایرن سر می زدم و از صمیم قلب از خداوند می خواستم که فقط یک خبر کوچک چهار حرف با این عنوان که "عباس جعفری پیدا شد" در یک گوشه ای از سایت ها بخوانم و پس از این همه مدت خانواده دوستان و آشنایان ایشان را از این سرگردانی و نگرانی نجات دهد. ولی متاسفانه این آرزو به حقیقت تبدیل نشد و امروز در سالگرد رفتن عباس هستیم .
راستی عباس جعفری کیست ؟
عباس جعفری ، عکاس ، کوهنورد و طبیعت نورد ایران است که متولد 1341 است و به بيشتر قلههاي بالاي 7 هزار متر جهان صعود كرده و يكي از سرشناسترين كوه نوردان ايران محسوب ميشد.
عباس جعفري در 25 سال گذشته در زمينههاي مختلفي چون عكاسي، راهنماي گردشگري، كوه نوردي و تدريس اكوتوريسم فعاليت ميكرد.او روزنامهنگاري را با مجله شكار و طبيعت پيشين آغاز كرده و هميشه سفرنامهها و يادداشتها و عكسهاي وي در معتبرترين نشريات گردشگري كشور چاپ شده است.
وي نقش قابلتوجهي در شناسايي بسياري از مناطق دور افتاده و مردم بومي ايران داشـــته و ميتوان گفت بسياري از آيينهاي ايراني به واسطه تلاش عباس جعفري بوده كه اقبال ثبت و ماندگاري پيدا كرده است.از جعفري هماكنون كتاب راه ياب بيابانگردي در ايران از سوي انتشارات فرهنگ معاصر در مرحله تدوين نهايي قرار دارد.وي تاكنون عمدتا بهعنوان راهنماي سفر فعال بوده و در حال حاضر دبير گروه اكوتوريسم خبرگزاري محيطزيست ايران (ايرن) است.
جعفري ازجمله همكاران روزنامه همشهري بوده وعكسهاي زيباي اوازطبيعت ايران بارها درصفحه اول همشهري چاپ شده است .
عكسهاي او از طبيعت و مردم ايران و جهان در معتبرترين نشريات بينالمللي (ازجمله نشنال ژئوگرافيك) چاپ شده و نيز عكسهاي كتاب “راه ياب ايران” نيز منبعي است از تصاويري كه جعفري در طول سفر از گوشه و كنار ايران گرفته است. عباس با آثاری که از خود به جا گذشته است توانسته است اسم خود را جاودانه کند طبق گفته دوستان ایشان ؛ او مردی سخت کوش بود و به این راحتی تسلیم نمی شود.
در پایان جا دارد که به یکی از جلساتی سخنرانی عباس جعفری اشاره کنم که بنده برای اولین و آخرین بار عباس را از نزدیک ملاقات کردم و آن مربوط به برگزاری همایش روز جهانی کوهستان بود که چند سال پیش توسط انجمن کوه نوردان ایران در باشگاه آرارات برگزار شد و آقای عباس جعفری به عنوان سخنران در این مراسم سخنرانی کردند و موضوع سخنرانی عکاسی در طبیعت بود واقعا" سخنران ماهری بود .
سخن پایانی
شاید غیر ممکن باشد ولی در این شبهای مبارک ماه رمضان که درهای رحمت خداوند بر روی بندگانش باز است هنوز هم برای باز گشت او دعا می کنیم چون خداوند متعال قادر به انجام هر کاری می باشد.
تهیه مطلب از حسین عبیری گلپایگانی