مجموعه تلویزیونی «فردا» محصول ژاپن، از شبكه تهران در حال پخش است
«فردا» مجموعه تلویزیونی ژاپنی محصول سال 2008 است كه در یك فصل 15 اپیزودی تهیه شده و روی آنتن رفت. این مجموعه كه تمام صحنههای آن در شهر توكیو فیلمبرداری شد در زمان نمایش توانست مورد توجه تماشاگران تلویزیونی قرار گیرد. ولی میزان این استقبال آنقدر نبود كه كمك كند تا به فصلهای بعدی خود برسد.
هارومی ادو و میهو كانو، بازیگران اصلی این درام اجتماعی و خانوادگی هستند. دایسوكه یامامورو، ریوتارو كاواشیما و سانتوشی كان كارگردانی قسمتهای مختلف مجموعه را انجام دادهاند. خط اصلی قصه درام مجموعه درباره حوادث و اتفاقاتی است كه در شرایط امروز جامعه ژاپن رخ میدهد و در ارتباط با مسائل بهداشتی و درمانی مردم این كشور آسیایی است. موضوعاتی كه در این ارتباط مورد بحث و بررسی قرار میگیرد، چیزهایی مثل پانسیونهای كهنسالان، سیستم بهداشتی و عدم توانایی بخشی از مردم در پرداخت هزینههای پزشكی است. در این ارتباط، افراد كهنسال جای ویژهای در قصه مجموعه دارند. برخی از بیماران بیمارستانی كه قصه مجموعه در آن اتفاق میافتد، نگران آن هستند كه چگونه میتوانند مبلغ هزینههای درمان خود را از بیمه دریافت كنند، اما قصه فردا فقط اختصاص به بیماران بیمارستان ندارد. دكترهای حاضر در این بیمارستان هم نقش بسیار مهمی در قصه اپیزودهای مختلف آن دارند. این دكترها هم ضمن تلاشهای خود در سطح بیمارستان، با نگرانیهای خاص خود رودررو هستند. قصه مجموعه روابط بین پزشكان بیمارستان و بیماران و خانوادههایشان را نیز به تصویر میكشد و مشكلات و اختلافات آنهارا علنی میكند. چه وضعیتی در بین پزشكان بیمارستان وجود دارد؟ این نكتهای است كه قصه مجموعه به دنبال كشف، بررسی و حل آن است.
پزشكی كه به شهرداری میرود
به گفته ساتوشی كان یكی از كارگردانان مجموعه، چنین قصهای بهانه لازم را به دست سازندگان آن میدهد تا مشكلات پزشكی مربوط به جامعه معاصر ژاپن مورد بحث و بررسی قرار گیرد و نگاهی چالشبرانگیز به این مشكلات بیندازد. او میگوید: «در عین حال وجه انسانی و عاطفی ماجرا هم به نمایش گذاشته میشود و قصه درام ما ارتباطات انسانی و روابط بین 2 قشر مهم جامعه (هم پزشكان و هم بیماران) را در معرض دید عمومی میگذارد. به این ترتیب ریشههای درام و احساسی قصه شكل میگیرد و تماشاگران را با خود همراه و درگیر میكند.» قصه مجموعه درباره دكتر كوهی موریاما (با بازی یوتاكا تاكه نوچی) است كه پس از 8 سال كار سخت و مداوم در مقام یك پزشك، از سمت خود استعفا میدهد. او اكنون در شهرداری شهر كار و فعالیت میكند. از زمانی كه او به صورت یك مقام و مسوول رسمی درآمده است، تبدیل به آدمی خوشبین و شاد شده است. به همین دلیل، تمام كسانی كه دور و برش هستند او را دوست دارند. با این حال، او هنوز نتوانسته ارتباط خود با گذشتهاش را كاملا قطع كند و این خاطرات قدیمی به صورت مكرر به سراغش میآیند. زمانی كه بحث مسائل بسیار مهم و جدی پیش میآید، او به جز خودش به هیچكس دیگری اعتماد ندارد. یك روز او به صورت اتفاقی با آیكو تاناكا (با بازی میهو كانو) آشنا میشود كه پرستاری وظیفهشناس است و زندگیاش را وقف حرفه خود كرده است. این ملاقات و آشنایی باعث میشود تا كوهی موریاما تصمیم تازهای بگیرد و یك بیمارستان جدید احداث كند. انجام این كار او را متوجه این نكته میكند كه از دست دادن بعضی چیزها به معنی پایان كار و ماجرا نیست. در حقیقت، ناامیدی و تسلیم است كه میتواند پایانبخش همه چیز باشد.
امید و ناامیدی در محیط بیمارستان
یوتاكا تاكهنوچی بازیگر نقش دكتر موریاما در رابطه با نقش خود در این مجموعه و حال و هوای كلی آن میگوید: «وقتی بحث یك درام پزشكی مطرح میشود ما با امید و ناامیدی سر و كار داریم. دكترها از جمله كسانی هستند كه به صورت مستقیم با این موضوع روبهرو هستند. آنها باید در همه حال به بیماران خود امید تزریق كنند و مانع از افسردگی و ناامیدیشان شوند. نقش من هم در همین ارتباط است كه معنی پیدا میكند. از این نظر، این شخصیت را خیلی دوست دارم. او آدمی است كه میخواهد با حرفهای خوب روحیه آدمهای محیط پیرامونش را بالا ببرد و امید به زندگی را در دل آنها تقویت كند.
به همین دلیل، برای بازی در این نقش قبل از هر چیز میبایست روحیه خودم را بالا میبردم. رابطه من با این نقش یك رابطه دوطرفه بود كه به خود من هم به عنوان یك انسان كمك خیلی زیادی كرد.
بازی در این نقش باعث شد تا خودم هم تبدیل به آدم تازهای بشوم و با نگاه جدیدی به دنیا و آدمهای دور و برم نگاه كنم. خیلی مهم است كه یك نقش بتواند تا این حد روی بازیگر خود تاثیر مثبت بگذارد و او را تبدیل به آدم تازهای كند. » این بازیگر متولد سال 1971 یكی از چهرههای مطرح تلویزیونی سالهای اخیر ژاپن است و تا به حال با بیش از 20 اثر تلویزیونی و سینمایی همكاری داشته است.
او كار بازیگری را از سال 1995 شروع كرد و پس از حضور در یكی ، دوجین كار تلویزیونی، راهی عالم سینما شد و در چند فیلم سینمایی ایفای نقش كرد. تاكه نوچی پس از مجموعه فردا، در 2 اثر تلویزیونی دیگر بازی كرده و در سال جدید قرار است 2 فیلم سینمایی را روانه پرده سینماها كند.
یك نقش متفاوت
میهو كانو بازیگر اصلی زن فردا هم از بازیگران مشهور سینما و تلویزیون است. او 35 كار هنری در كارنامه خود دارد و عقیده دارد خانمها در سینما و تلویزیون باید تلاش كنند نقشهای بهتری را بازی و حضور خود به عنوان یكی از مهرههای اصلی جامعه ثابت كنند. او میگوید: «زمانی كه پیشنهاد بازی در فردا را دریافت كردم، فكر میكردم با یكی از همان سوژههای كلیشهای روبهرو هستم كه از شدت تكرار نخنما شده است. شما در طول سال تعداد زیادی مجموعه داخلی و خارجی میبینید كه در یك بیمارستان اتفاق میافتد. در همه آنها هم معمولا یك پرستار سختكوش وجود دارد كه همه چیز خود را فدای بیماران و كار میكند. ولی شخصیت جوانی كه در مجموعه فردا بازی میكنم، تفاوتهایی با پرستارهای مشابه دارد. او برای كارهایی كه انجام میدهد دلایلی دارد و هیچ كاری را بیدلیل انجام نمیدهد. در یك كلام، احساسم این است كه این شخصیت یك آدم كلیشهای، بیروح و تكبعدی نیست. برای بازی در این نقش مدتی را در یك بیمارستان و با چند پرستار گذراندم تا ببینم این آدمها در زندگی واقعی خود چه روحیاتی دارند، چه كارهایی میكنند و این كارها را به چه دلایلی انجام میدهند.»
كمبود قصههای تازه
شبكه تلویزیونی تیبیاس از سال 2006 درصدد تولید مجموعه فردا بود. حدود یك سال روی فیلمنامه سریال كار شد تا تبدیل به آن چیزی شود كه بالاخره مورد قبول تهیهكنندگان آن قرار گیرد. در این یك سال بعضی شخصیتهای آن كم و زیاد شدند و حتی یكی دو شخصیت، وزن و اهمیت بیشتری پیدا كردند. بعضی قصههای فرعی در همین ایام بود كه به ماجرا اضافه شدند و كل قصه شكل و حال و هوای تازهای به خودش گرفت. یك گروه 5 نفره فیلمنامهنویس، كار روی این فیلمنامه را تكمیل كردند. فیلمبرداری فیلم با كمترین مشكل ممكن جلو رفت و لوكیشن اصلی یك بیمارستان واقعی در مركز شهر توكیو بود. بخشی از بیمارستان ـ كه مورد استفاده پزشكی قرار نمیگرفت ـ در اختیار گروه سازنده مجموعه قرار گرفت. این گروه حدود 6 ماه در این بیمارستان كار كردند و بخشی از پرسنل بیمارستان به عنوان هنرور با آن همكاری داشتند. رسانههای گروهی ژاپن مینویسند حضور مداوم بازیگران در داخل بیمارستان باعث شد تا در بسیاری از موارد مردم عادی و بیماران، آنها را با دكترهای بیمارستان اشتباه گرفته و از آنها تقاضای كمك و همراهی كنند! در عین حال، این حضور به كمك خود بازیگران هم آمد تا آنها بهتر در قالب نقش خود فرو بروند و احساس كنند یك دكتر یا پرستار واقعی هستند.
ریوتارو كاواشیما یكی از كارگردانان مجموعه حضور در یك لوكیشن واقعی را كمك زیادی به رئالیستیتر شدن فضای كلی كار میداند و میگوید: «ما در بیمارستانی كار كردیم كه دایر بود و روزمره به بیماران خود خدمات میداد. هر روز بخش بزرگی از مردم به این محل میآمدند تا مشكلات پزشكی خود را حل كنند. زمانی كه آنها متوجه حضور ما در این بیمارستان میشدند، به سراغمان آمده و با ما درددل میكردند.
آنها از مشكلات خود صحبت میكردند و از ما میخواستند كه در مجموعهمان از این مشكلات حرف بزنیم تا مسوولان رسمی متوجه مشكلات پزشكی كشور شوند. البته فردا یك كار انتقادی نیست و تلاش ندارد تا حل كننده مشكلاتی باشد كه در سطح عمومی جامعه وجود دارد. با این حال، در كنار قصه درام و سرگرمكننده فردا به طرح یك سری مسائل اجتماعی هم پرداخته میشود.»
تهیهكنندگان فردا همزمان با شروع كار فیلمبرداری آن در فكر تولید ادامه آن و فصلهای جدید آن بودند، اما پس از پخش مجموعه احساس كردند به اندازه كافی مواد و قصه در دست ندارند تا به این رویا و خواسته جامه عمل بپوشانند. منتقدان تلویزیونی در نقدهای خود به این نكته اشاره كردند كه فردا برای ادامه موفقیتآمیز خود نیازمند یكسری قصههای تازه است و این چیزی است كه حتی فصل اول آن هم فاقد آن است و در رابطه باآن، با مشكل روبهروست. تهیهكنندگان مجموعه اخیرا اعلام كردهاند با همكاری2 فیلمنامهنویس جدید در حال نگارش فیلمنامه اپیزودهای جدید فصل دوم فردا هستند و به احتمال زیاد بزودی به صورت جدی تولید فصل دوم آن را با حضور بازیگران فصل اول شروع خواهند كرد.
فصل اول مجموعه (كه مدتی قبل به صورت دیویدی وارد بازار شد) با هزینهای حدود 16 میلیون دلار تولید شد و قرار است هزینه تولید دومین فصل آن هم همین مقدار باشد. هنوز معلوم نیست 3 كارگردان اصلی فصل اول با اپیزودهای جدید آن هم همكاری خواهند داشت یا خیر.
|