دیپلماسی ایرانی: با پشت سر گذاشته شدن انتخابات ریاست جمهوری 6 نوامبر، اینک
اوباما باید به سرعت تمرکز خود را بر چالش های سیاست خارجی کلیدی معطوف کند که به دلیل فصل انتخابات در حالت تعلیق قرار گرفته بودند. یکی از مهمترین مسائل برای اوباما، موضوع ایران است.
اوباما در فاصله بین 8 نوامبر تا 20 مارس که سال نو در ایران آغاز می شود، فرصت منحصر به فردی برای اقدام در جبهه دیپلماتیک پیش رو دارد. پس از این زمان فصل انتخابات و رخوت ناشی از آن در ایران آغاز می شود. این شاید آخرین فرصت مطلوب
اوباما برای حل مشکلات ایران و آمریکا به شیوه ای مسالمت آمیز باشد.
در شرایطی که هر دو طرف گمان می کنند در موضع قدرت قرار دارند، واقعیت این است که نه تهران و نه واشینگتن کارت برنده را در اختیار ندارند. تحریم های اعمالی علیه ایران به رهبری آمریکا نمی تواند موجب تغییر رژیم یا تسلیم در ایران شود ( در این مورد می توان به نمونه عراق توجه کرد) و در مقابل نیز آمریکا نیز در مقابل تمایلات هسته ای جمهوری اسلامی سر تعظیم فرود نمی آورد.
تنها راه حل واقعی در این زمینه ، راه حل مذاکره ای است . اما
اوباما چگونه می تواند به موفقیت دیپلماسی کمک کند. در زیر به 4 توصیه برای دولت
اوباما اشاره می شود.
1. توافق جامع ماندگار
هر دو طرف بر روندی گام به گام بر مبنای تناسب و اقدام متقابل توافق می کنند اما باید ترتیب گذاری هوشمندانه ای بین لغو تحریم ها و توافق تهران بر سر غنی سازی در نظر گرفته شود. تفاوت بین لغو تحریم ها و معافیت از تحریم ها ظریف اما حیاتی است .
اوباما از ایران می خواهد که سه گام برگشت ناپذیر را بردارد، نخست توقف غنی سازی 20 درصدی، دوم انتقال ذخایر موجود به خارج از کشور و سوم تعطیلی تاسیسات غنی سازی زیرزمینی فوردو، در مقابل ایرانیان بر لغو تحریم ها تاکید دارند.
این در حالی است که
اوباما تنها از قدرت ایجاد معافیت در برخی تحریم ها برخوردار است. این کنگره است که در نهایت دستور لغو تحریم ها را صادر می کند و باید گفت که شماری از کارشناسان بر این باورند این امر در آینده ای نزدیک به وقوع نخواهد پیوست.
در این بین جدال بین کاخ سفید و کنگره بر سر لغو تحریم ها بسیار حساس است. در صورتی که
اوباما نتواند تحریم ها را لغو کند، وی دو گزینه پیش رو خواهد داشت، یکی موافقت با تعلیق موقتی تحریم ها در مقابل تعلیق موقتی غنی سازی در ایران و دیگری همکاری با متحدان اروپایی در جهت متوقف کردن تحریم ها علیه ایران در مقابل متوقف شدن بخش تردید آمیز فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی.
با این وجود باید گفت که توافق محدود شده نمی تواند ماندگار باشد. هرچه توافق جامع تر باشد، ثبات آن بیشتر خواهد بود. برای تحقق این هدف، هم ایران و هم آمریکا باید مصالحه ای را انجام دهند که به موجب آن ایران محدودیت قابل ملاحظه در برنامه های غنی سازی خود را می پذیرد و به طور کامل با شفافیت عمل می کند و در مقابل آمریکا تحریم ها را لغو می کند نه اینکه معافیت از تحریم ها ایجاد کند.
2. گفت و گوی مستقیم و محتاطانه
مکانیسم گروه 1+5 ( آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین، روسیه و آلمان) برای مذاکرات باید با گفت و گو های مستقیم ایران و آمریکا تکمیل شود. هیچ تضمینی وجود ندارد که مذاکرات مستقیم موفق باشد اما روند مذاکرات گروه 1+5 بدون این گفت و گو های مستقیم، محکوم به شکست است. البته تهران از اکتبر 2009 با ملاقات دوجانبه با آمریکا مخالفت کرده است، اما همچنان راه هایی وجود دارد که بتوان موافقت تهران را از طریق آن به دست آورد.
ایران تاکید دارد که در مذاکرات دوجانبه باید علاوه بر مساله هسته ای، موضوعات منطقه ای شامل سوریه، افغانستان و عراق نیز مظرح شود. اما آمریکا ترجیح می دهد که مذاکرات تنها به مساله هسته ای محدود بماند. این در حالی است که با این رویکرد تنها شرایط وخیم تر می شود. واشینگتن باید به ایران دستور کار گسترده ای برای مذاکرات ارائه کند اما اعلام کند که این دستور کار تنها محدود به مذاکرات دوجانبه و خصوصی و نه مکانیسم مذاکرات گروه 1+5 است. از سوی دیگر بحث در خصوص این مسائل لزوما به معنی ارتباط آنها با یکدیگر نیست. با جداسازی موضوعات از یکدیگر آمریکا می تواند به کانالی دوجانبه برای مذاکره دست یابد که با مذاکرات 1+5 با دستور کاری طولانی همپوشانی پیدا نمی کند.
3. از دست ندادن متحدان
در حالی که به نمایش گذاشتن جبهه ای متحد در قابل تهران از اهمیت خاصی برخوردار است اما مکانیسم گروه 1+5 به نوبه خود دچار مشکلاتی است. در صورتی که آمریکا انعطاف بیشتری در مورد تحریم ها نشان ندهد، اتحاد 1+5 به زودی در هم می شکند. روسیه در حال حاضر پیشنهاد خود را ارائه داده است و در صورتی که ایران به بازی با کارت های هر یک از اعضای گروه 1+5 ادامه دهد، شکست این اتحاد تضمینی است. به همین دلیل انعطاف پذیری و مدیریت اتحاد برای حفظ اتحاد گروه 1+5 اهمیت زیادی دارد.
4. پرهیز از ترکیب زیاده خواهی با اولتیماتوم
هم تهران و هم واشینگتن بر این نکته اتفاق نظر دارند که پیشنهاد هایی که در جریان مذاکرات اوایل سال جاری روی میز گذاشته شد برای از سرگیری جدی مذاکرات کافی نبود. ایران خواستار لغو تمامی تحرمی ها پیش از آغاز ایجاد محدودیت در غنی سازی اورانیوم بود. اما آمریکا می خواست تنها در مراحل پایانی روند گام به گام نسبت به لغو تحریم ها اقدام کند.
این روند موجب شد ایده زیاده خواهی شکل گیرد. به این ترتیب که ترتیب گذاری های فریب دهنده سیاسی دور زده شود و در مقابل همه چیز روی میز قرار گیرد. اما این استراتژی به طور اسرار آمیزی با اولتیماتوم اجین است. در صورتی که ایرانیان با پیشنهاد نخست و آخر آمریکا موافقت نکنند، آنگاه جنگ در می گیرد.
این یک اشتباه جدی خواهد که جنگ و درگیری را تضمین می کند. در حالی که زیاده خواهی مبنای یک توافق می شود، نمی توان تنها از طریق یک تلاش پیشنهاد بزرگ را به دست آورد. از سوی دیگر در نظر گرفتن اولتیماتوم به معنی هموار کردن راه برای جنگ است. دیپلماسی باید برای پرهیز از جنگ به کار گرفته شود نه فراهم کردن زمینه برای آن .