Follow Us
facebook twitter blog google

متن کامل خبر

آیا دامپروری بردگی کشیدن حیوانات است ؟؟

زندگي بشر قرنهاست با حيوانات پيوند خورده و از طريق آنها نيروي كار ، خوراك و پوشاك و ... بدست آورده است .

گفته مي شود كه اين يك نوع همزيستي ست و رابطه ميان انسان و حيوان هيچ گاه يكطرفه نبوده و انسان نيز فراخور استفاده اي كه در اين بين مي كند غذا و سرپناه در اختيار حيوانات گذاشته و با مراقبت و تيمار از آنها نوعي امنيت به زندگي اين حيوانات در مقايسه با زندگي آزاد و در جنگل مي بخشد .


فارغ از اين كه حيواناتي كه ما آنها را به عنوان اهلي مي شناسيم هيچ گاه امكان زندگي فردي يا گروهي در طبيعت و بدون مراقبت انسان را داشته اند يا خير ، مي توان در مورد كيفيت زندگي آنان به صورت طبيعي يا اهلي شده توسط انسان به بحث نشست .


تا قبل از صنعتي شدن اصولا پرورش و نگهداري حيوانات در شكل سنتي اش رواج داشت و در اين شكل از پرورش ، انسان حيوانات را صرفا جهت رفع نياز شخصي و خانواده هاي كم تعداد نگهداري مي كرد و به دليل همين نياز كمي كه داشت ، بهره ي اندكي هم از آن مي گرفت و امكانات اندكي هم در اختيار آنها قرار مي داد .

يا اينكه اگر دامداري شغلي بود كه از آن كسب در آمد مي كرد و دامها را به شكل گروهي و براي استفاده ي بهينه تر پرورش مي داد ، شيوه ي پرورش به صورت استفاده از خوراكهاي طبيعي و خود رو در مراتع بود و چراهاي فصلي دامها را همچنان در طبيعت و شكل زندگي طبيعيشان نگاه مي داشت .

در هر دوي اين موارد فشار چنداني به دامها وارد نمي آمد و انسان اجازه مي داد حيوانات شكل طبيعي زندگي خودشان را طي كنند و از اين بين بخشي از توليدات دامها را استفاده ميكرد .


تا اينكه مراتع و چراگاههاي طبيعي كمتر و كمتر شدند و جمعيت انسان بيشتر و بيشتر شد و شهر نشيني رواج پيدا كرد اما ديگر هر انساني قادر نبود نياز هاي غذايي اش را با نگهداري دامها در آپارتمانش بر آورده كند !


اينگونه حيوانات اهلي از مراتع و طويله ها و خانه هاي مرغي دست ساز كوچيدند و در داخل مزارعي جاي گرفتند كه داراي فضاي زندگي كوچك اما با تعداد حيوانات بسيار بيشتري بود : و سيستم پرورش متراكم متولد شد .


به زودي انسان در يافت كه توانايي بالقوه ي حيوانات در توليد بسيار بيشتر از شكل سنتي آن است و مي توان با شرايط نگهداري مدرن تر و تغذيه ي علمي از دامها توليداتي در حدود 10 برابر شيوه ي قبلي استحصال كرد .

همچنين در يافتند كه در بين يك گونه ي خاص نژادهايي هستند كه توليدات بيشتري توليد مي كنند و توانايي هاي بهتري را از خود به نمايش مي گذارند . اينگونه موج گسترده اي از اصلاح ژنتيكي رخ داد و نژاد ها برتر شناسايي و توصيه شدند .

اما براي گسترش بيشتر اين نژاد ها در مزارع نمي توانستند به شكل بارداري طبيعي كه بسيار كند و نامطمئن بود اكتفا كنند بنابراين تكنيك باردار كردن حيوانات به شكل مصنوعي رايج شد و در اندكي ، نژاد هاي توصيه شده با همين روش مزارع پروش دام جهان را در نورديدند .

در اين بين نژادهاي با توليد و مقاومت كمتر به حاشيه رانده شدند تا آنجا كه برخي از آنها از بين رفتند و انگار هيچ گاه نشاني از آنها در طبيعت نبوده است .

اما انسان به اين نيز قانع نبود و شايد نياز هاي غذايي رو به تصاعدش نگرانش مي كرد . تغيير نژاد هاي بومي به نژادهاي اصلاح شده مدت زمان زيادي را مي برد و مثلا در گاوهاي شيري حدود 9 نسل طول مي كشيد ( 18 سال ) . اينگونه تكنيك ديگري متولد شد به نام انتقال جنين كه روند اصلاح ژنتيكي را از 18 سال به 1 سال كاهش مي داد . به اين صورت كه جنين هاي دامهاي برتر را در آزمايشگاه تكثير مي كردند و در يك مقطع خاص از رشد روياني به رحم دامهاي بومي در سراسر جهان تزريق مي گردند تا فرزند حاصله ره صد ساله را يك شبه بپيمايد . اينگونه زندگي طبيعي تناسلي حيوانات از ميان رفت و با توجه به تلقيح مصنوعي و انتقال جنين امكان جفت گيري طبيعي از آنها گرفته شد .


در زمينه ي تغذيه اما تغييرات شگرف تري صورت گرفت . اينگونه كه اگر حيوان در طبيعت بر اساس خوش خوراكي غذا و اشتهاي خود مختار به انتخاب غذا بود اما در مزارع پرورش هر آنچه به صلاحديد انسان بود در اختيارش قرار مي گرفت و اين غذا ها چيزي نبود جز تركيبي از خوراكهايي كه كه حيوان را ناخواسته به توليد بيشتر سوق مي داد .


غذاهاي طبيعي به تدريج جاي خود را به غذاهاي كمتر طبيعي و بالاخره غذاهاي مصنوعي از قبيل هورمونها ، مكملهاي شيميايي و آنتي بيوتيك هاي غذايي دادند و سرشار شدند از افزودني هاي اشتها آور كه حيوان مجبور شود آن خوراك احتمالا بد مزه كه با ذائقه اش جور نيست را تا ته بخورد .

و اين پايان ماجرا نبود چرا كه بعد ها به يك حيوان كه مثلا گياهخوار بوده يك غذاي گوشتي مي خوراندند و براي اينكه معده اش اين غذاي گوشتي را پس نزند تغييراتي نيز در معده ي حيوان ايجاد نمودند كه از آن جمله مي توان به خوراندن پودر گوشت ، ماهي ، خون و استخوان به گاوهاي شيرده اشاره كرد .

ژنتيك هم به همان انتقال جنين بسنده نكرد و با باب شدن ژنتيك ملكولي تغييراتي كه به زعم انسان مطلوب بود را در ساختار كروموزومي حيوان ايجاد مي كردند و ديگر اينكه در آينده ي نزديك با استفاده از شبيه سازي يك حيوان واحد را به تعداد زيادي توليد و به كشورهاي در حال توسعه صادر خواهند كرد .


برخي معتقدند دور شدن از شكل زندگي طبيعي و محصور شدن در فضاهاي بسته و مصرف ناگزير غذاهي اينچنيني تاثير نامطلوبي روي حيوانات گذاشته است ، شادي را از آنان گرفته و غريزه ي حيواني شان را سركوب كرده است :


اين ماراتن نفس گيري از توليد كه حيوانات از بدو تولد يا چندي بعد از آن در آن قرار داده مي شوند استرس فراواني را نصيب دامها مي كند به نحوي كه يك اتفاق كوچك در زندگي روزمره مانند ديدن افراد غريبه يا شنيدن صداهاي جديد .. چنان استرسي به آنان وارد مي كند كه تا چند روز ممكن است به افت توليد دچار شوند .


بنظر شما درست است؟؟؟؟؟؟؟؟؟


محصولات فروشگاه مرتبط با این مقاله
نظرات کاربران
ثبت نظر
نام شما
ایمیل شما
نظر شما
ارسال به دوستان
نام شما
ایمیل شما
ایمیل گیرنده
توضیحات
کد امنیتی
کد CAPTCHA
کدی که در زیر نمایش داده شده است را وارد نمایید
dram film izle